انتخابات آمريکا بهخاطر پيچيدگيها و روند پرفراز و نشيبي که دارد، غيرقابل پيشبيني است و تا روز آخر نميتوان در مورد پيروزي هر کدام از نامزدها اظهارنظر قطعي کرد چون ممکن است حتي يک روز مانده به انتخابات آمريکا حادثهاي اتفاق بيفتد که راي مردم آمريکا را تغيير دهد.
انتخابات آمريکا بهخاطر
پيچيدگيها و روند پرفراز و نشيبي که دارد، غيرقابل پيشبيني است و تا روز
آخر نميتوان در مورد پيروزي هر کدام از نامزدها اظهارنظر قطعي کرد چون
ممکن است حتي يک روز مانده به انتخابات آمريکا حادثهاي اتفاق بيفتد که راي
مردم آمريکا را تغيير دهد. از آنجا که آمريکاييها برخلاف اروپاييها تا
حدودي در مورد مسائل سياسي ثابتقدم نيستند، يک نوع احساس لحظهاي ميتواند
راي آنها را تغيير دهد. دو حزب آمريکا صاحب يک مباني فکري و ايدئولوژيک
نيستند و حزب جمهوريخواه روي مسائل اقتصادي و حزب دموکرات روي مسائل
اجتماعي بيشتر مانور ميدهد و از طرف ديگر آمريکاييها بيشتر تحت تاثير
مسائل داخلي يعني موضوعاتي که هر روز دارند لمس ميکنند، قرار ميگيرند.
سياست خارجي برايشان اهميت چنداني ندارد. نگاه جمهوريخواهان بيشتر به مسائل
درون جامعه آمريکاست و به مسائل اقتصادي مثل اشتغال، ماليات، دستمزدها و
بيمه بيشتر اهميت ميدهند و به همين دليل هم دور دوم مناظره نامزدها که
قرار بود حول محور سياست خارجي باشد ولي براساس تصميم کميسيون مناظره روي
مسائل داخلي متمرکز شد. براساس نظرسنجيهايي که تاکنون صورت گرفته در فضاي
عمومي آمريکا، جو بايدن حدود 10 پوئن از دونالد ترامپ جلوتر است ولي در 8
تا 12 ايالت مهم و حساسي که تعيينکننده سرنوشت انتخابات آمريکاست، فاصله
اين دو کمتر و 4 تا 5 پوئن باز هم به به نفع بايدن است و اگرچه نقطه نهايي
سياستهاي هر دو حزب به يک سمت که سرافرازي و سروري آمريکا و جهان است،
حرکت ميکنند ولي مسير اين دو حزب در رسيدن به اين هدف تفاوت ميکند. در
مناظره دوم هم اشاره مختصري به ايران شد که ترامپ بهراحتي در مورد ايران
تصميمات تنبيهي ميگيرد ولي در ارتباط با روسيه دست به هيچ اقدامي نميزند.
به خاطر اينکه دموکراتها متمايل به چين هستند- که بارها جو بايدن به اين
موضوع اشاره کرده- و مخالف روسيه درحاليکه جمهوريخواهان برعکس، طرفدار
روسيه و مخالف چين هستند. اما در ارتباط با ايران الان خيلي مشخص نيست که
سياست بايدن به چه سمتوسويي خواهد رفت؛ هرچند در صورت پيروزي به برجام
برميگردد اما برجام بايدن با برجام اوباما متفاوت است. برجام اوباما فقط
بر سر موضوعات هستهاي بود ولي بايدن غير از مسائل هستهاي به موضوعات
پيراموني نظير حقوق بشر و... هم خواهد پرداخت که پيشنهادهاي سنگيني براي
ايران است و پاسخ دادن به اين انتظارات کار سختي به نظر ميرسد. اما از
آنجا که تحريمهاي ترامپ نوبت به نوبت است، براي مذاکره در همان ماههاي
اول پيروزي اعلام آمادگي کرده که البته قابليت مذاکره و انعطافپذيري
بيشتري نسبت به دموکراتها دارد. ولي از طرف ديگر هر کدام از آنها، هر
انتظاري داشته باشند، ايران در موقعيت بسيار حساسي است و به دليل مشکلات
اقتصادي و تنگي معيشت که براي مردم تحملش سخت شده است و تحريمها حتي روي
نان و دارو هم تاثيرگذار بوده، لذا به نظر ميرسد در صورت پيروزي هر کدام
از دو نامزد، ايران استراتژي مذاکره دوضلعي را در پيش بگيرد که يک ضلع با
پيشبينيهايي که ميتواند در ارتباط با مذاکره با ترامپ و ضلع ديگر مذاکره
با بايدن باشد. بنابراين بايد مصالح و منافع ملي مبناي سياست خارجي قرار
گيرد. تئوري «مصالح ايدئولوژي در داخل و منافع ملي در خارج»، ميتواند ما
را به موقعيت مناسبتري رهنمون کند. موقعيت فعلي ما، موقعيتي نيست که
بتواند مخصوصا در شرايط کرونايي ادامه پيدا کند و بايد به درستي
برنامهريزي کرد.