«قرهباغ» که نام قشنگش ترکيبي از دو کلمه ترکي و فارسي به معناي باغ بزرگ (و شايد باغ سياه) باشد، تاريخي دور و دراز در جغرافياي ايران دارد که تا حکومت قاجاريه بخشي از ايران بود و پس از عهدنامه گلستان به همراه بخشهايي از «سرزمينهاي آن سوي ارس» براي هميشه از مام وطن جدا شد و در زمان اتحاد جماهير شوروي در دست حکومت مرکزي کمونيستها و دستنشاندههاي آنان بود.
«قرهباغ» که نام قشنگش
ترکيبي از دو کلمه ترکي و فارسي به معناي باغ بزرگ (و شايد باغ سياه) باشد،
تاريخي دور و دراز در جغرافياي ايران دارد که تا حکومت قاجاريه بخشي از
ايران بود و پس از عهدنامه گلستان به همراه بخشهايي از «سرزمينهاي آن سوي
ارس» براي هميشه از مام وطن جدا شد و در زمان اتحاد جماهير شوروي در دست
حکومت مرکزي کمونيستها و دستنشاندههاي آنان بود. در سالهايي که فروپاشي
شوروي زمزمه ميشد که نهايتا با استقلال سه جمهوري استوني، لتوني و
ليتواني در اسفند 1368 و سپس ديگر جمهوريها، عملي شد، شعله جنگ از بهمن
1366 مطابق با فوريه سال 1988 روشن شد که يک جنگ ويرانگر را بر ساکنان شرق
ارمنستان و جنوب غربي جمهوري آذربايجان تحميل کرد، جنگي که به گواهي اسناد
تاريخي تا اسفند 1372 مطابق با مارس 1994 حدود 35هزار نفر را به کام مرگ
کشاند و بيش از 800 هزار نفر را آواره کرد. علت اين جنگ را به قضاوت
نمينشينيم که حالا با شروع مجدد آن عمري سي و چند ساله دارد. شايد به خاطر
سياست کوچ اجباري برخي اقوام در زمان استالين بود يا مربوط به شرايط و
تصميمات غيرمنطقي برخي مقامات هر دو دولت باکو و ايروان و دخالت پنهان و
آشکار برخي دولتهاي خارج از منطقه ميشود. آنچه مرا به اين مقال و مقاله
واداشت، تاکيد بر اين نکته است که بايد جلوي کشت و کشتار مردم را گرفت که
اين روزها ويروس منحوس کرونا به اندازه کافي ابناي بشر را ميکشد و انسان
نبايد به هر بهانهاي هم نوع خويش را بکشد. صرفا براي يادآوري ميگويم که
براي پايان دادن مناقشه و درگيري ميان جمهوري آذربايجان و ارمنستان بر سر
قره باغ شخصيتي ميانجيگري کرده بود که اگر امروز بود، شايد اين آتش مجدد
در خرمن زندگي مردم منطقه نميافتاد که علاوه بر قوميتهاي و پيروان اديان
مختلف، اکثرا ارمني و مسلمان هستند. شخصيتي که در داخل ايران فرمانده جنگ
بود، اما روند آتشبس جنگ 8 ساله عراق عليه ايران را فرماندهي کرد تا
قطعنامه 598 عملي شود. شخصيتي که در جهان اسلام، با تاکيد بر اين نکته که
دامن زدن به اختلافات تاريخي که خليفه اول مسلمانان پس از پيامبر اسلام (ص)
چه کسي بود، دردي را دوا نميکند، به گفتوگوي با علماي بزرگ اهل تسنن
پرداخت و حتي به مناظره زنده تلويزيوني با شيخ «يوسف قرضاوي»، مفتي بزرگ،
نشست تا غبار کينه از طوفان سخنان اختلافبرانگيز تندروهاي دو مذهب
برنخيزد. شخصيتي که چون قابل احترام و اعتماد مسئولان دو کشور بود، با
صراحتي که ويژگي اخلاقي ايشان در سياست بود، تاکيد ميکرد که در وهله اول
جمهوري آذربايجان و ارمنستان بايد با درک صحيح از شرايط منطقه، بکوشند تا
با کنار گذاشتن اختلافات و با تشکيل کارگروهي ويژه، مسائل مورد اختلاف خود
را دور يک ميز مورد بررسي قرار دهند و در صورت نياز به ورود بازيگران ديگر،
اين کشورهاي منطقه هستند که خواهند توانست با لحاظ منافع هر دو طرف آذري و
ارمني، مانع خونريزي بيشتر و بروز خسارتهاي مادي و رواني براي ساکنان
منطقه شوند. آنچه در لابهلاي خاطرات موجز آيتا... هاشمي رفسنجاني آمده،
نشان ميدهد که شخصيت حقيقي و حقوقي ايشان به عنوان رئيسجمهور ايران،
چندين مرتبه به شيوههاي متعدد تشويق، تنبيه، تطميع ديپلماتيک جلوي
زيادهخواهيهاي دو طرف را گرفت. نخستين ميانجيگري مستمر ميان طرفين درگير
در ارديبهشت 1371، مطابق با مي 1992 در تهران شکل گرفت که به بيانيه 7 مه
تهران معروف شد.