واقعيت اين است که بخش وسيعي از درآمدهاي حاصله در کشور وارد خزانه نميشود درحاليکه برابر اصل 53 قانون اساسي بايد کليه درآمدهاي دولت وارد خزانه شود و کليه هزينههاي دولت هم برابر بودجه سنواتي توسط مجلس شوراي اسلامي در لايحه بودجه ساليانه لحاظ شود.
واقعيت اين است که بخش
وسيعي از درآمدهاي حاصله در کشور وارد خزانه نميشود درحاليکه برابر اصل
53 قانون اساسي بايد کليه درآمدهاي دولت وارد خزانه شود و کليه هزينههاي
دولت هم برابر بودجه سنواتي توسط مجلس شوراي اسلامي در لايحه بودجه ساليانه
لحاظ شود. بايد بپذيريم که جنگ اقتصادي است ولي گروهي از سربازان و
فرماندهان اين جنگ اقتصادي خودشان را داخل جبهه نميدانند و اين دولت است
که در خاکريز اول جبهه جنگ قرار دارد و مردم هم هر توقعي دارند، از دولت
دارند درحاليکه گروههاي ديگري که نبض اقتصادي مملکت را با برآوردي حدود
60 درصد درآمدها را در اختيار دارند، وارد خزانه نميکنند. لذا خطاب دکتر
روحاني به آن گروه از افراد اقتصادي است که خودشان را فارغ از قانون اساسي
ميدانند و اقتصاد را در اختيار دارند اما اصل 53 قانون اساسي دربارهشان،
اعمال و اجرا نميشود. شرکتهاي بزرگي که خودشان را مشمول اصل 53
نميدانند، بنيادهاي مختلفي که تحت عناوين گوناگون هستند و عملکردشان
تابهحال مشمول اصل 53 قانون اساسي نبوده است؛ نهادهايي که خود را مشمول
اصل 53 نميدانند و درآمدهايشان به اصل 53 واريز نميشود. مثلا آستان قدس
به نامهاي از حضرت امام استناد ميکند و خود را معاف از ماليات ميداند
درحاليکه در زمان حضرت امام تنها يک بخش نذورات داشت ولي الان يک بنگاه
رقيب اقتصادي است. در اين جنگ نابرابر اقتصادي دو جبهه داريم؛ يکي جبهه
خارجي که هر روز عِده و عُدهاش عليه ما بيشتر ميشود و حلقه محاصره و هجمه
و هجوم در اين بخش هر روز وسيعتر و گستردهتر ميشود. ما از درآمد نفت و
سوئيفت به خاطر نپيوستن به FATF محروميم و اکنون نيروهاي داخلي بايد در اين
جبهه جنگ اقتصادي وارد ميدان نبرد شوند. ما جنگ هشتسالهاي را از سر
گذرانديم و با الفباي جنگ آشناييم و به باور من رئيسجمهور نيز به همين
دليل از جنگ اقتصادي ياد کرده و درواقع با بهکارگيري اين ادبيات دارد به
فرماندهان بخش داخلي گوشزد ميکند که ما در يک شرايط عادي نيستيم که سالانه
چند دهميليارد درآمدهاي نفت و ميعانات و غيره ذلک را داشته باشيم. اکنون
چرا از کمک نيروي ذخيرهاي که در بنيادها، شرکتهاي دولتي، ستادها،
قرارگاهها و اوقاف وجود دارد، بهرهمند نشويم؟ اگر نيروي ذخيره اين جبهه
داخلي که تا اين لحظه خود را از شرايط جنگي دور نگه داشته و دولت را وارد
جنگ کرده و دولت دارد ميجنگد و توقع مردم هم از دولت است، وارد ميدان
نشود، معلوم نيست خروجي جنگ چه خواهد شد؟ ياد يک مطلب تاريخي در پايان دوره
ساساني ميافتم که خسروپرويز، پادشاه ايران بود و با هراکليوس، قيصر روم
در نبرد بود، و نيروهاي ايراني تا بيتالمقدس پيش رفتند و در آنجا تصرفاتي
داشتند. در اين زمان فتوايي صادر شد که تمام منابع مالي و نذوراتي که کليسا
بهعنوان اموال شرعي و مذهبي خود ميداند بايد صرف جنگ با ايران شود و به
اين ترتيب اموال کليسا به کمک نيروهاي جنگي آمد و موفق به شکست طرف مقابل
شد. درواقع هر بنياد، نهاد و اوقافي براي روز مباداي ملت است و چنانچه
همچنان خود را مشمول اصل 53 ندانند و به ياري دولت نشتابد، معلوم نيست فردا
در اين مصاف چه خواهد شد؟