کد خبر: ۴۱۱۶
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۶
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
درست یک روز پس از دربی حذفی سرخابی و صعود استقلال به فینال جام حذفی، پرسپولیس و رقیب سنتی‌اش به واسطه اقدام اینستاگرامی ‏یحیی گل‌محمدی و فرهاد مجیدی وارد بحران شدند! هر 2 بحران هم از اینستاگرام آغاز شد.

درست یک روز پس از دربی حذفی سرخابی و صعود استقلال به فینال جام حذفی، پرسپولیس و رقیب سنتی‌اش به واسطه اقدام اینستاگرامی ‏یحیی گل‌محمدی و فرهاد مجیدی وارد بحران شدند! هر 2 بحران هم از اینستاگرام آغاز شد. یحیی گل‌محمدی که در کنفرانس پس از بازی دربی دلیل حذف تیمش را به همه چیز و همه کس ربط داده بود به جز اشتباهات و تفکرات خودش، با یک متن بلندبالا ضمن تاکید دوباره بر این‌که خواست و اراده بر برد و صعود استقلال بود دست روی موارد نخ‌نما و کلیشه‌ای چون جدایی بازیکنان و نداشتن امکانات و اختلاف نظر با برخی از مسئولان باشگاه گذاشت. اما فرهاد مجیدی پا را فراتر گذاشت و با افشاگری برخی موارد سودای رفتن کرد. البته ورود تیم بازنده دربی به بحران و حاشیه با توجه به اتفاقات دربی‌های پیشین قابل پیش‌بینی بود اما استعفای مجیدی، فاتح دربی سرخابی آن هم در اینستاگرام و نه به صورت رسمی اتفاقی عجیب و شوک‌برانگیز بود. این رفتارهای عجیب گل‌محمدی و مجیدی بازتاب زیادی داشت و علاوه بر واکنش مسئولان و پیشکسوتان 2 باشگاه، در فضای مجازی هم بازتاب داشت و کاربران پرسپولیسی و استقلالی واکنش‌های متفاوتی به رفتار و تصمیم سرمربیان تیمشان نشان دادند. هرچند یحیی تمام پست‌هایش را پاک کرد اما شایعاتی که درباره توافق اولیه او با باشگاه سپاهان شنیده می‌شد با توجه به پست آخر و آتشین او پرسپولیسی‌ها را در آستانه آغاز دوباره لیگ قهرمانان آسیا سخت نگران کرد به خصوص آنکه گل‌محمدی نه موضوع را تکذیب کرد و نه تایید. این مسئله با توجه به روحیات خاص یحیی قابل پیش‌بینی بود؛ مربی که احتیاط خاصی پیشه می‌کند و حتی هنگام انتقالش از شهرخودرو به پرسپولیس کسی تا لحظه آخر از چند و چون و صحت ماجرا خبر نداشت. یحیی بدون زحمت و با مبلغ قابل توجهی که با پول رضایت‌نامه‌اش حدود 12میلیارد برآورد شد روی نیمکت پرسپولیس نشست که وارث موفقیت‌های سریالی برانکو و آغاز خوب کالدرون بود. در واقع او تیمی را تحویل گرفت که به قول برانکو بازیکنانش قهرمان به دنیا آمده‌اند و بنابراین قهرمان کردن دوباره این تیم زحمت چندانی نداشت و نباید سند آن به نام گل‌محمدی بخورد. اگر آزمون اصلی یحیی را دربی‌ها بدانیم او در 2 دربی محک خورد؛ یک تساوی در لحظه پایانی و فرار از شکست و یک تساوی و شکست در ضربات پنالتی آن هم در حالی که تا دقیقه 93 پیروزی در مشتش بود. شاید همین دربی محک خوبی باشد که نشان دهد یحیی مرد روزهای سخت و بازی‌های بزرگ نیست و احتمالا این نظریه قوت می‌گیرد که گل‌محمدی با وجود این‌که 2 بار روی نیمکت سرخ‌ها نشسته اما مناسب این نیمکت داغ و پرهیجان و در حد مربیگری آن نیست. بنابراین پرسپولیسی‌ها شاید در پایان فصل واقعا به دنبال تغییر نیمکت باشند و موضوع سپاهان و یحیی هم کاملا جدی باشد.
    
اما ماجرای مجیدی با یحیی در شکل و ظاهر متفاوت است با این حال فرهاد هم مثل یحیی نشان داده ظرفیت و شخصیت هدایت تیم بزرگی چون استقلال را ندارد و شاید بهتر باشد بگوییم در شرایط حاضر ندارد و نیاز به تجربه و پختگی بیشتری است. مجیدی که پس از دربی در متنی پرگلایه از قطع همکاری‌اش با استقلال به خاطر تحرکات مدیریتی جهت تغییر احتمالی کادر فنی خبر داد، چرا خود پاسخ این سوال را نمی‌دهد که زمانی که هنوز استراماچونی سرمربی آبی‌ها بود و هواداران امیدوار به بازگشتش بودند جای او تکیه زد و قبول کرد سرمربی استقلال شود؟ مگر آن زمان فصل تمام شده بود که مجیدی پنهانی با مسئولان باشگاه برای جانشینی استراماچونی مذاکره می‌کرد؟ اگر آن اتفاق خوب و اخلاقی و حرفه‌ای بوده پس مذاکره احتمالی سعادتمند با استراماچونی یا هر مربی دیگری پیش از فصل برای جانشینی فرهاد هم مشکلی ندارد. البته که به کار سعادتمند هم ایراداتی وارد است و او در گفت‌وگو با برنامه ورزش و مردم موضوعات شخصی‌اش با مجیدی را هم پیش کشید و موضوع را از یک بحران باشگاهی به یک ماجرای شخصی تنزل داد. با این حال فرهاد مجیدی بارها ثابت کرده اهل ماندن و جنگیدن نیست و در چند برهه حساس استقلال را تنها گذاشته است. فرهاد در سال‌های ۹۰ و ۹۲ در حالی که استقلال با مظلومی و قلعه‌نویی در کورس قهرمانی بود بی‌دلیل و ناگهانی رفت و جدایی و خداحافظی ناگهانی مجیدی شوک بزرگی به استقلال وارد و این تیم را از کورس خارج کرد! حالا هم در آستانه فینال جام حذفی و در حالی که استقلال پس از 3 سال این شانس را دارد که جامی فتح کند، مجیدی تیم را رها کرد و رفت و انرژی و تمرکز تیم به جای آماده شدن برای فینال، صرف حل بحران قهر سرمربی و بازگرداندن او شد و پس از ورود وریا غفوری و مجید نامجومطلق به ماجرا و درخواست آن‌ها، مجیدی قبول کرد در فینال روی نیمکت بنشیند اما این فرقی در اصل ماجرا نمی‌کند. استقلال به مربی بزرگتری نیاز دارد؛ کسی که در روزهای سخت جا نزند و رفتن را به ماندن و جنگیدن ترجیح ندهد. نیمکت‌های سرخابی واقعا نیازمند مربیانی بزرگ از جنس برانکو، پورحیدری، حجازی و پروین است؛ کسانی که در بزنگاه‌ها تیم را رها نکنند و پای بد وخوب کار بمانند.
نام:
ایمیل:
* نظر: