بیانیه بیش از یکصد استاد دانشگاه صنعتی شریف در انتقاد از تب مدرک گرایی میان مدیران
تب مدرک گرایی پدیده نو ظهوری نیست و چند سالی است که دامن جامعه ما را گرفته است، مدارک تحصیلی عالی بدون کار کرد و حتی تخصص فردی حالا به آفتی تبدیل شده که غیر متخصصان را شاغل و متخصصان را بیکار و خانهنشین کرده است.
آفتاب
یزد- گروه اجتماعی: تب مدرک گرایی پدیده نو ظهوری نیست و چند سالی است که
دامن جامعه ما را گرفته است، مدارک تحصیلی عالی بدون کار کرد و حتی تخصص
فردی حالا به آفتی تبدیل شده که غیر متخصصان را شاغل و متخصصان را بیکار و
خانهنشین کرده است. پیش از این کارشناسان و جامعه شناسان بارها در خصوص
این موضوع هشدار داده بودند که ادامه این روند میتواند مشکلات فراوانی را
برای جامعه رقم بزند اما هیچ گوشی بدهکار آن نبود و کم کم با موجی از
مسئولین تحصیل کرده هم مواجه شدیم که در تمام مدت مسئولیت، خود را دکتر
معرفی میکردند و در صدد طی کردن مدارج عالی تحصیلی بودند. حالا از هر کس
که قرار است کرسی مدیریت خود را ترک کند، بپرسید پس از این در کجا مشغول
خواهید شد بدون شک جواب یک جمله بیشتر نیست:« به خانه خودم دانشگاه بر
میگردم و به تدریس ادامه خواهم داد» فارغ از اینکه بعد از مدتی همان فرد
را تکیه زده بر میز مدیریتی دیگری خواهید یافت اما سوالی که در این بین
مطرح میشود این است که دلیل اصلی عطش مسئولان برای دکتر شدن چیست؟ این
موضوعی است که طی روزهای اخیر جامعه دانشگاهی را هم بر انگیخته تا جایی که
یکصد تن از استادان دانشگاه صنعتی شریف، با انتشار بیانیهای از ولع برخی
مسئولان برای کسب مدارک دانشگاهی در دوران مسئولیت شان انتقاد کردند.
>بیانیه بیش از یکصد استاد دانشگاه صنعتی شریف
به گزارش عصر ایران،در بیانیه اساتید دانشگاه صنعتی شریف آمده است:
هموطنان گرامی، دانشجویان، همکاران عزیز و مسئولین محترم!
طی
چند دهه گذشته جامعه ما شاهد پدیده شگفت انگیزی بوده که متاسفانه به مرور
نیز تشدید شده و آن عطش کسب مدارک دانشگاهی توسط شماری از سیاسیون بوده
است. شاهد بودهایم که کسانی با داشتن سمتهایی چون وزارت، وکالت، سفارت،
مدیریت و فرماندهی و نظایر آن که مسئولیتهای بسیار سنگینی هستند، همزمان
به کسب مدارک فوق لیسانس و دکترا از موسسات آموزشی داخل یا خارج نیز اشتغال
داشته یا حتی بعضا به کسب عنوان استادی یا دانشیاری آن دانشگاه نیز مفتخر
گشته اند. نزد اینان کار فاخر دانشگاهی،که نیازمند ممارست و تلاش به اندازه
یک عمر و رنج و زحمت سالیان دراز است، چنان سبک انگاشته شده که بعضا اظهار
داشتهاند پس از پایان مسئولیت دولتی خود به خانه اصلی شان یعنی دانشگاه
باز میگردند! گویی که همه این بدفهمیها و ناهنجاریها کم بوده است،
موسساتی نیز تشکیل شده که به مسئولان دولتی و حکومتی مدارک دکترا اعطا
نماید. به همین دلیل ما شماری از اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف با
احساس مسئولیت برای پاسداری از عرصه دانش و دانشگاه لازم میدانیم در این
نامه دانشجویان، همکاران و مسئولین کشوری را خطاب قرار داده و به آنها
بگوییم:
دانشجویان عزیز!
همان گونه که شما به خوبی میدانید، کسب
مدارک واقعی دانشگاهی نیازمند سالها کار و تلاش پیوسته به بهای محرومیت از
رفاه مادی برای اهداف متعالی و ارزشمند است. به تلاش خود هم چون گذشته
ادامه دهید و اطمینان داشته باشید که جامعه ما چه در دانشگاه و چه در خارج
از آن قدر و ارزش تلاش علمی شما را نسبت به عناوینی که بدون زحمت و رایگان و
چه بسا با انتحال کسب میشوند باز میشناسد. آینده این کشور از آن شماست و
میهن ما برای آبادی خویش به تخصص و دانش راستین شما نیازمند است. دلسرد و
ناامید نشوید و به راه خود ادامه دهید.
همکاران گرامی!
بیایید قدر و
ارزش جایگاه و حرفه دانشگاهی خود را بدانیم، چه در مقام اجرایی دانشگاه، چه
در مقام استاد راهنما یا استاد ممتحن، زحمات شبانه روزی دانشجویان خود را
با امتیازهایی که از گذر سیاست
نصیب مان میشود برابر ننهیم. در برابر
سهل انگاری و انتحال به هر قیمت بایستیم. این دانشجویان با مشقت و تحمل رنج
و با کمترین امکانات با امید و آرزوی فراوان برای کسب علم و مشارکت در
آبادی میهن به دانشگاه آمده اند. آنها را با صدور مدارک پوچ ناامید نکنیم.
و بالاخره مسئولین محترم!
جامعه
ما به آن درجه از بلوغ و پختگی رسیده است که عناوین واقعی را از عناوین
ظاهری در هر حرفهای از جمله در دانشگاه تشخیص دهد. عناوین دکتری و نظایر
آن به خودی خود واجد هیچ ارزشی نیستند. حتی در دانشگاهها نیز عناوین
استادی و دانشیاری به خودی خود واجد ارزش علمیای که مستقل از دانش واقعی
دارندگان این عناوین باشد نیستند. در هیچ کجای جهان نیز دولت مردان خود را
مفتخر به داشتن عناوین دانشگاهی نمیدانند، بلکه افتخار آنان کارآمدی و
تجربه است. توّهم عالم شدن در یک موضوع علمی یا فنّی، با اخذ یک مدرک دکترا
نیز تصوّری اشتباه و پر خطاست. هنگام آن رسیده است که شما نیز برای پالایش
کشور عزیز ما از ناهنجاریها کمک کنید و از این اشتیاق و عطش غیرضروری برای
کسب عناوین دانشگاهی صرف نظر کنید و به این امر توجه کنید که استفاده از
نفوذ سیاسی برای کسب چنین مدارکی یک عمل غیر اخلاقی و غیراصولی است. ما از
شما میخواهیم به جایگاه اصلی خود بازگردید و به کار و تلاش خالصانه برای
آبادی میهن بپردازید.
مسئولان زیر سایه مدرک
با این حال سوالی که همچنان مطرح است این است که دلیل اصلی عطش مسئولان برای دکتر شدن چیست؟ امیر محمود حریرچی
جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در این خصوص به آفتاب یزد گفت:
« مدرک گرایی موضوعی است که در دهه اخیر به شدت بین جوانان رواج
پیدا
کرد و مسئولین هم این موضوع را تشویق میکنند، تا پیش از این گرفتن مدارج
عالی تحصیلی برای هر کسی میسر نبود به همین دلیل هم هر کسی دکتری و فوق
لیسانس داشت ارج و قرب بالایی هم در جامعه داشت اما در دهه اخیر به دلیل
کمبود شغل، مسئولین سیاستها را بر این پایه ریزی کردند که جوانان را به
سمت تحصیل در مدارج عالی سوق بدهند تا نبود اشتغال، کمتر به چشم بیاید و به
همین دلیل هم درهای دانشگاهها باز شد. پس از اینکه مدرک گرفتن راحت و
سهل شد تب مدرک گرایی و چشم و هم چشمی در این خصوص بین مسئولین هم داغ شد
به طوریکه همین حالا شاهدیم یکی از افتخارات دولت فعلی این است که تحصیل
کردهترین هیئت دولت را در جهان دارد! این جاست که میبینیم مدارج علمی در
اصل کارکرد خودشان که تخصص است را از دست دادهاند و برای مسئولان تبدیل به
ابزاری برای رسیدن به مناصب بالا شده و برای جوانان هم تبدیل به سرگرمی
برای فراموشی درد بیکاری شده است!»
او در ادامه تاکید کرد:« همین حالا
یکی از شروط نمایندگی مجلس این است که فرد داوطلب مدرک تحصیلی فوق لیسانس
داشته باشد در صورتی که برای نشستن بر کرسی نمایندگی اصلا چنین مسائلی
اهمیت ندارد بلکه شخص نماینده باید تخصصها و توانمندیهای دیگری داشته
باشد. در درجه اول باید گفت مسئولینی که در پی گرفتن مدارک هستند ارزش و
بهای این مدارک علمی را نمیدانند و از طرف دیگر اصلا متوجه نیستند که وقتی
شخصی خودش را با درجه علمی دکترا معرفی میکند توقعی در مردم ایجاد میکند
که وقتی توان علمی لازم را نداشته باشد نمیتواند آن توقعات را برآورده
کند. به نظر من این دست از مسئولین چون توانمندیهای لازم را در عرصه
مدیریتی خود ندارند به این طریق یک اعتماد به نفس کاذب برای خود ایجاد
میکنند. این افراد چون تخصص لازم در حوزه مدیریت خود ندارند پشت مدرک
تحصیلی قایم میشوند. نتیجه همه اینها هم این شده که کشوری مثل ما که
کابینه آن تحصیل کردهترین کابینه دنیا است و به نسبت جمعیتش بیشترین فارغ
التحصیل دانشگاهی را دارد؛ در چنین
شرایط اقتصادی قرار گرفته است و بیش از بیست میلیون از
تحصیل کنندهها بیکار هستند! مسئولانمان با طمعشان برای
دکتر شدن، به تب مدرک گرایی دامن میزنند و آن را بیشتر میکنند و از طرف دیگر به جعل مدرک رسمیت میبخشند. مسئولان در
واقع جای خالی توانمندی هایشان را میخواهند با مدرک پر کنند و این احساس
را دارند که افراد بسیار لایقی هستند در صورتی که مدرک هیچ لیاقتی ایجاد
نمیکند اگر توان استفاده از آن را در جهت پیشبرد مسئولیتی که بر عهده شخص
است نداشته باشد.»
این طور که معلوم است این روزها مسئولین به الگوی
مخربی برای جامعه تبدیل شدهاند و تب مدرک گرایی را در جامعه افزایش
میدهند. آیا نباید ساز و کاری در نظر گرفته شود تا از طمع مسئولان برای
دکتر شدن جلوگیری کند؟