هرچند گلایه مندیم اما از مجموع حمایتهایی که در حق و برای دولت تدبیر و امید در 92 و 96 روا داشتیم نیز پشیمان نیستیم که بیهیچ چشمداشتی حمایت کردیم و همچنان نیز پای حمایت خود ایستادهایم هرچند هرکجا نیز نقدی لازم بود
هرچند گلایه مندیم اما از
مجموع حمایتهایی که در حق و برای دولت تدبیر و امید در 92 و 96 روا داشتیم
نیز پشیمان نیستیم که بیهیچ چشمداشتی حمایت کردیم و همچنان نیز پای حمایت
خود ایستادهایم هرچند هرکجا نیز نقدی لازم بود؛ احساس نکردیم که افکار
عمومی مردد و مبهم نگاه مان کند که اینها برای رئیس جمهور شدن روحانی
هرکاری کردند حالا و در این موقعیتها که همه از در نقد درآمده اند؛ اینها
نیز هم.
اصلاً بگذارید از یک جای دیگرِ ماجرا وارد بحث شویم؛«خوبی چه
بدی داشت...» قسمت نخستی هم دارد که فعلاً با آن کاری نداریم اما و
همچنان؛«از حادثه لرزند به خود کاخ نشینان». داستان، داستان رسانه است و
کسانی که دیواری سترگ و بلند کشیدهاند بین رئیس دولت تدبیر و رسانههای
حامی، مستقل و دارای پایگاه مردمی. اصلاً خواستار آن نیستیم که «قلم عفو بر
جرائم ما رسانهای ها» کشیده شود که چون نقد کردهاید پس اندکی با
فاصلهتر بایستید؛ نه! داستان از این قرار است که این خودمحرومی از همراهیِ
رسانه را نمیفهمیم که دستِ آخر قرار است کجای ماجرا را ترمیم کند.
«
ما» از جمله ی همان«کوخ نشینان»ی هستیم که «غم سیلاب» نداشتیم واگرنه در صف
حامیان رقیب ایستادن نه برای مان سخت بود و نه ناممکن که وقتی این طرفِ
ماجرا اصولگرا است، آن طرفِ ماجرا نیز اصولگرا؛ چه تفاوتی برای ما دارد که
هوای این سوی میدان را داشته باشیم یا هوای آن سو را!؟ اگر هم خیال میکنند
شاخکهای آینده نگری مان درد میکند اشتباه میکنند که هم اطرافیان حسن
روحانی را میشناختیم و
این روزها را به عینه میدیدیم و هم عاقبت
رقیب و روزگاری که در آن روزگار میگذرانیم!
تعجبِ
بیشتر ما درست از همان ناحیهای است که رقیب انتخاباتی حسن روحانی متوجه
نوع حمایت هوشمندانه و مسئولیت شناسانه ی ما شد اما اطرافیان رئیس دولتهای
یازدهم و دوازدهم اساساً نگذاشتند روحانی وقت و فرصتی بیابد که سره از
ناسره و درست از نادرست را تشخیص دهد! این که به هر «کشمش» و «آلبالویی»
اول از همه آفتاب یزد را از لیست حذف کنند که هنر نیست؛ دم دستیترین رفتار
و سادهترین برخورد حذفی است! حالا مثلاً ما نباشیم در فلان موضع و جلسه،
به کجای ماجرای روزنامه نگارانه ی ما به اصطلاح «بر» میخورد؟
بازگردیم به اصل موضوع؛ موضوعی که سخت ما را نه رنجیده خاطر که متعجب کرده است که انتظار از رقیبان آقای روحانی داشتیم که حذف مان
کنند نه یاران و اطرافیان رئیس جمهور! این روزگار میگذرد... فرصتهای مدیدی پیش روی
همه خواهد بود که بیاندیشند آن گاه شاید
از
رسانهای نبودن و رسانه ناشناس بودن خود پشیمان شدند! آن وقت است که قسمت
دوم ماجرا خواندنیتر میشود:«خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی!؟» یک سال و
چند روز دیگر ساکن پاستور عوض خواهد شد و چندین و چندسال و چندین و چند
ماه چندین و چند روز وقت باقی است که بیندیشید:«صد بار... و دیدی ثمرش
را...» عزت زیاد!