صنعت هواپيمايي به عنوان يکي از صنايع پيشرو، فواصل جغرافيايي کشورهاي جهان و اساسا مردم کره زمين را به حداقل رسانده و به عنوان يکي از فناوريهاي اثرگذار بشر به حساب ميآيد.
صنعت هواپيمايي به عنوان يکي از صنايع پيشرو، فواصل جغرافيايي کشورهاي
جهان و اساسا مردم کره زمين را به حداقل رسانده و به عنوان يکي از
فناوريهاي اثرگذار بشر به حساب ميآيد. هواپيما به عنوان يک وسيله
حملونقل بار و مسافر درعينحال که در توسعه اقتصادي کشورهاي جهان و
مبادلات آن نقش بسيار مهم و محوري داشته و دارد، از نوعي حساسيت و خطرپذيري
بالقوه برخوردار است. زماني که درهاي هواپيما بسته ميشود و تا زماني که
براي تخليه بار يا پيادهکردن مسافر اين درها باز ميشوند، هواپيما براساس
کنوانسيونهاي توکيو، لاهه و مونترال هواپيماي در حال پرواز تلقي ميشود.
نظر به آسيبپذيري اين وسيله حملونقل از قرارداد پاريس 1919 تا کنوانسيون
شيکاگو بعد از جنگ جهاني دوم 1945، که کشور ما به عنوان يکي از مبتکرين و
امضاکنندگان اوليه آن است، بحث امنيت هواپيما، امنيت پرواز، ضرورت حفظ جان
مسافرين از محوريترين اصول اين اسناد و ساير عهدنامهها و توافقنامههاي
هوايي، دوطرفه، منطقهاي و جهاني تلقي شده است. در کنوانسيون شيکاگو
بهصراحت بين هواپيماهاي نظامي، گمرکي، پليسي و هواپيماهاي مسافربري
غيرنظامي يا سيويل قائل به تفکيک شده است. در اين کنوانسيون در مواد مختلف
حفظ ايمني پرواز و عدم تعرض به هواپيماهاي مسافربري، بارها مورد تاکيد قرار
گرفته و کشورهاي ابرقدرت مانند آمريکا خود از مدافعين اين اصول بوده است
که در برخي از حوادث هواپيمايي مثل سقوط هواپيماي لاکربي، هواپيماي کرهاي
در خاک روسيه با ادعاي تخلف کشورهايي مانند ليبي و روسيه، داد حمايت از
هواپيماهاي غيرنظامي را سر ميداد و درصدد محکوميت کشورهايي مانند روسيه در
حادثه سقوط هواپيماي مسافربري کره در سال 1983 برميآمد که البته در آن
حادثه روسها مدعي بودند اين هواپيما در حال نقشهبرداري از اماکن نظامي و
امنيتي آن کشور بوده است. بعد از حادثه سقوط هواپيماي مسافربري کره، ماده
ديگري به کنوانسيون شيکاگو اضافه شد که براساس آن مقرر گرديد بههيچوجه
براي هواپيماهاي مسافربري که در کانالهاي هوايي در حال پروازند، کشورهاي
متعاهد نبايد هيچگونه خطري ايجاد کنند بلکه حفظ امنيت اينگونه هواپيماها
از اهم واجبات و از وظايف تمام کشورهاي جهان است. سازمان ايکائو که درواقع
بزرگترين سازمان بينالمللي جهان شناخته ميشود، بيش از دويست و چند عضو
دارد و از لحاظ تعداد اولين سازمان بينالمللي است که اعضاي آن بيشتر از
سازمان ملل است. اين سازمان پرواز هواپيماهاي مسافربري را در چارچوب
استانداردها و انِکسها تنظيم ميکند و تمام کشورها موظفند آن را به عنوان
اسناد راهبردي پذيرفته و به آن عمل کنند، در غيراين صورت امکان پرواز بر
فراز کشورهاي ديگر را ندارند. بر مبناي اين استانداردها و ضوابط بينالمللي
پرواز هواپيماها تابع اصول خاص بوده و بايد در کانالهاي مشخصي بر فراز
آسمان کشورها، پرواز کند و به محض ورود به فضاي هوايي کشور با استفاده از
دستگاه ارتباطات راديويي، فرودگاههاي آن کشور و بخش مراقبت پرواز و
استاندارد پرواز آنها را در داخل اين کانال به مقصد بعدي هدايت و راهنمايي
ميکنند. اصولا در پروازهاي بينالمللي و حتي داخلي جز در چارچوب اين
استانداردها امکان رفتوآمد هواپيماها ممکن نيست چراکه در فضاي هوايي
پرترافيک جهان، عدم رعايت هر يک از اين استانداردها ممکن است موجب تصادم و
از بين رفتن جان مسافرين و اتلاف بار شود.