مهرداد بذرپاش رئيس ديوان محاسبات شد! صبح ديروز انتخاب رئيس ديوان محاسبات کشور در دستورکار جلسه علني مجلس قرار گرفت و نمايندگان با 158 راي از مجموع 244 نماينده حاضر مهرداد بذرپاش را به رياست ديوان محاسبات انتخاب کردند و وي جانشين عادل آذر رئيس پيشين اين نهاد نظارتي مجلس شد.
آرمان ملي – مطهره شفيعي: مهرداد
بذرپاش رئيس ديوان محاسبات شد! صبح ديروز انتخاب رئيس ديوان محاسبات کشور
در دستورکار جلسه علني مجلس قرار گرفت و نمايندگان با 158 راي از مجموع 244
نماينده حاضر مهرداد بذرپاش را به رياست ديوان محاسبات انتخاب کردند و وي
جانشين عادل آذر رئيس پيشين اين نهاد نظارتي مجلس شد. لطفا... فروزنده
ديگر کانديداي رياست ديوان محاسبات نيز 82 راي کسب کرد. همانطور که
اصولگرايان ميانهرو پيشبيني کرده بودند زاکاني هم سهمي داشت و به رياست
مرکز پژوهشها منصوب شد. محمد مهاجري فعال رسانهاي اصولگرا نوشت: «با
انتخاب شبههناک آقاي مهرداد بذرپاش به رياست ديوان محاسبات، شان مجلس
يازدهم بازهم پايينتر آمد. مبارک باد سهم پايداريچيها! به گزارش
اعتمادآنلاين، او در ادامه اين مطلب نوشت: منتظريم با سهم دادن به زاکاني
در انتصاب وي به رياست مرکز پژوهشها يک گام بلند ديگر براي تنزل جايگاه
مجلس برداشته شود. چه ميکنه اين قاليباف!» ظاهرا برنامه مشترک پايداريها و
احمدينژاديها به خوبي در حال اجراست!!
ابهامات يک انتخاب!
بذرپاش روز گذشته در مجلس گفت: «ديوان محاسبات بايد کلاف درهمپيچيده
بودجه را باز کند» اما همه از نحوه رسيدن او به رياست ديوان محاسبات سردرگم
هستند. اولين موضوعي که پس از شنيدن اين خبر به ذهن برخي متبادر شد اين
بود که در درجه نخست آيا بذرپاش گزينه مناسبي براي پذيرش اين منصب است و پس
از آن به مرور پلههاي نردباني پرداختند که بذرپاش را پيش از اين به
نمايندگي مجلس و اکنون به گزينه رياست ديوان محاسبات کشور رساند. همين
سوالات و ابهامات سبب علني شدن اختلافات اصولگرايان شد مانند ديروز که احمد
توکلي به قاليباف نامه نوشت و از رئيس مجلس خواست تا در مورد انتخاب
مهرداد بذرپاش به عنوان يکي از منتخبان رياست ديوان محاسبات تجديدنظر کرده و
کميسيون برنامه و بودجه را از ادامه بررسي صلاحيت وي بازدارد. وي علت اين
مخالفت را نداشتن سابقه کافي و تحصيلات مرتبط جهت تصدي در جايگاه رياست
ديوان محاسبات دانست. رئيس هياتمديره ديدهبان شفافيت و عدالت در اين نامه
به افشاي پشت پردهها از چگونگي قرار گرفتن بذرپاش در ميان گزينههاي
رياست ديوان محاسبات پرداخت و نوشت: «سابقه کار بذرپاش به 17 سال هم
نميرسد. وقتي برادرانه به آقاي بذرپاش تذکر داده شد که جنابعالي بيست سال
سابقه کار نداريد و سابقهتراشي نيز در شان شما نيست و مصلحت آن است که
داوطلب نشويد تا اعتراضات برانگيخته نشود، گفت که من در سال 1378 در تاسيس
فلان پژوهشگاه نقش مهمي داشتم. و بعدا در بسيج دانشجويي سمت فرماندهي
داشتم. درحاليکه سابقه کار در عرف و متون حقوقي معناي روشني دارد که رکن
آن بيمه شدن در مشمولين قانون کار است و غير آن، و داشتن حکم استخدامي در
مشمولان قوانين استخدامي دولتي است. البته کسر حق بيمه، در سازمان امور
اداري و استخدامي کشور هم ملاک محاسبه سابقه خدمت است. درحاليکه براي
بسيجيان چنين امتيازي مطلقا در نظر گرفته نشده است. قانون فرماندهي در بسيج
دانشجويي و هر تشکل دانشجويي ديگر را اشتغال نميشمارد و تنها براي جبران
زحمات دانشجو کسر خدمت سربازي دارد.» آنچه توکلي ذکر کرد مر صريح قانون است
و نميتوان ايرادي به آن وارد کرد.
واکنش ميرتاج الديني به توکلي
نکته قابل تامل پس از انتشار نامه توکلي به قاليباف به واکنش برخي
اصولگرايان بازميگردد که ظاهرا قانون براي آنها معنايي ندارد. کمتر از 3
ساعت از انتشار نامه توکلي بود که سيدمحمدرضا ميرتاجالديني با انتشار 2
توئيت به انتقاد از توکلي پرداخت و سعي کرد او را مخالف جوانگرايي و عدم
پاسداشت خانواده شهدا معرفي کند. توئيت نماينده تبريز چنين است: «جناب آقاي
دکتر توکلي؛ جاي بسي تعجب است که جنابعالي در ابتداي # Çã _ Ïæã _ ÇäÞáÇÈ
˜å ÈÑ Çíå ÌæÇäÑÇíí ÊÈííä ÔÏå ÇÓÊ¡ Úáíå í˜ ÌæÇä ÇäÞáÇÈí¡ ÈÓíÌí¡ äÎÈå æ
ÝÑÒäÏ ÔåíÏ ÈíÇäíå ÕÇÏÑ ˜äíÏ æ ˜ÇÑ ÇÑÒÔãäÏ ãÌáÓ æ ÈÑÑÓíåÇí ÏÞíÞ ˜ãíÓíæä
ÈÑäÇãå æ ÈæÏÌå ÑÇ ÊÎØÆå äãÇííÏ.» ãíÑÊÇÌÇáÏíäí Èå Çíä ÊæÆíÊ ÈÓäÏå ä˜ÑÏ æ
ÏÑ ÊæÆíÊ ÏíÑí ÂæÑÏ: «ÔãÇ Èå ÚäæÇä äåÇÏ ÔÝÇÝíÊ æ ÚÏÇáÊ¡ Èå ÌÇí ÏÝÇÚ ÇÒ
ãÍÑæãÇä ÌÇãÚå íÇ ÇÑÇÆå ÑÇå˜ÇÑåÇí ãäÇÓÈ ÈÑÇí ÈÑæäÑÝÊ ÇÒ æÖÚíÊ äÇÈÓÇãÇä
ÇÞÊÕÇÏí¡ ÓãÊ ÊäÏ Þáã ÑÇ ãÊæÌå í˜ ˜ÇÑ ÇãíÏÂÝÑíä æ ÇÑÒÔãäÏ ˜å íÇã ÑæÔäí
Èå ãÑÏã ÏÇÑÏ äãæÏåÇíÏ. ÇäÊÙÇÑ ÏÇÑíã ÏÑ ãÓíÑ æÍÏÊ æ ÑåäãæÏåÇí ÑåÈÑí Çã
ÈÑÏÇÑíÏ.» ÊæÆíÊåÇí ãíÑÊÇÌÇáÏíäí ͘ÇíÊ ÇÒ Çíä ÏÇÑÏ ˜å ÈÑÇí Çæ ÍÑ˜Ê ÏÑ
ãÓíÑ ÞÇäæä ÇÒ ÇåãíÊí ÈÑÎæÑÏÇÑ äíÓÊ æ ÏÑÕÏÏ ÇÓÊ ÈÑ ÇÏÚÇåÇíí ãÈäí ÈÑ ÑÔÏ
ÛíÑãÊÚÇÑÝ ÈÐÑÇÔ ãåÑ ÊÇííÏ ÈÒäÏ.
تعريف قانون به نفع بذرپاش!
موضوع قابل تامل تفاوت ميان گفتار و کردار ميرتاجالديني است. او در 26
خرداد سال جاري گفته بود: «مجلس بايد در زمينه تحول پيشتاز باشد» ظاهرا
عدم توجه به شرط 20 سال سابقه کار براي برعهده گرفتن رياست ديوان محاسبات
از جمله تحولاتي است که مدنظر اوست و نکته قابل تامل همراهي برخي نمايندگان
با بذرپاش است مانند محمدحسين فرهنگي که ميگويد: «گزينه رياست بايد 20سال
سابقه کار داشته باشند و قيد شده است که حتما بايد بخشي از اين سابقه
نظارتي باشد» اما مشخص نيست که نياز به 2 سال سابقه نظارتي است يا 20 سال!
رياست برديوان ميانبر پاستور؟
پرواضح است که احمد توکلي با شناختي که از جريان اصولگرايي دارد
ميتواند حس بزند اصرار به رياست بذرپاش بر ديوان محاسبات زمينهسازي براي
کانديدا شدن او در انتخابات رياستجمهوري است. حضور بذرپاش در راس يک نهاد
نظارتي ميتواند چهرهاي مورداعتماد از او بسازد و مسيرش به سمت پاستور را
هموار کند. وحدت فراکسيون احمدينژاد با پايداريها نيز در همين زمينه است.
اين دو جريان از مدتي قبل براي تضعيف جريان اصولگرايي اعتدالي تلاش
ميکنند و از سويي با فشار به دولت درصدد ايفاي نقش سوپرمن هستند تا به
ذخيره راي براي انتخابات 1400 بپردازند. توئيتهاي شب گذشته ميرتاجالديني
عليه توکلي نيز ميتواند در همين راستا باشد يعني سهمي در دولت احتمالي
بذرپاش داشته باشند. در اين روز ميرتاجالديني در يك گفتوگوي تلويزيوني
درخصوص بركناري مهرداد بذرپاش از رياست سازمان ملي جوانان گفته بود:
«بذرپاش اعلام كرده بود كه ميخواهد ادامه تحصيل بدهد و تمايل به حضور در
كار اجرايي ندارد. اما زمان زيادي طول نکشيد که فارس نوشت: يك منبع آگاه
نزديك به بذرپاش گفت: بذرپاش بنايي بر اظهارنظر در اين مورد را ندارد. وي
افزود: سخنان آقاي ميرتاجالديني نظر شخصي ايشان است و صحت ندارد. اکنون
امت بذرپاش نياز به حمايت ميرتاجالديني دارد تا بتواند از موانع موجود
عبور کند و ميرتاجالديني هم شايد به فکر اخذ سمتي در دولت سيزدهم باشد؛
البته به شرط رئيسجمهور شدن بذرپاش!