کد خبر: ۳۷۴۱
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۸
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
قصد دارم از ماجرای حضور دیروز ظریف در مجلس یک نتیجه بگیرم برای حضور احتمالی و آتی روحانی در مجلس در پی طرح سوال نمایندگان.تیری که بناست در پایان این وجیزه شلیک کنم همین جا عرض می‌کنم و شرح ماوقع می‌دهم:«آقای روحانی گرامی!اگر راهی بهارستان شدید رویکرد ظریف را اتخاذ نکنید و مثل او سخن نگویید.»چرا؟عرض می‌کنم.

سید علیرضا کریمی

قصد دارم از ماجرای حضور دیروز ظریف در مجلس یک نتیجه بگیرم برای حضور احتمالی و آتی روحانی در مجلس در پی طرح سوال نمایندگان.تیری که بناست در پایان این وجیزه شلیک کنم همین جا عرض می‌کنم و شرح ماوقع می‌دهم:«آقای روحانی گرامی!اگر راهی بهارستان شدید رویکرد ظریف را اتخاذ نکنید و مثل او سخن نگویید.»چرا؟عرض می‌کنم.
وزیرخارجه کشورمان الحق دیروز در مجلس مظلوم واقع شد.هر چند مردم دیگر گوش شان بدهکار نطق‌ها و اکت‌های سیاسیون نیست لیکن دیروز به ظریف رسما توهین شد و هر چقدر هم که صدا وسیما تلاش داشت بگوید جلسه داغ بود ولی در واقع میدانی بود برای اینکه نمایندگان تازه نفس طعمه خود را گوشه رینگ ببرند و تا می‌خورد الفاظ عجیب و غریب نثارش کنند.
بهرحال آقای وزیر هم خیلی تلاش کرد زیر سایه برخی افراد و مقامات برود تا در امان بماند اما آتش نمایندگان تند‌تر از این حرف‌ها بود.
این نکته را هم البته نباید از ذهن دور نگه داشت هرچقدر برجام آب رفت محبوبیت ظریف نیز آب رفت و اگر چنین نبود نمایندگان تازه از راه رسیده جرات نمی‌کردند به جای مهمان نوازی اینگونه مهمان را نوازش کنند!
فلذا اتفاقی که دیر یا زود در مجلس رخ می‌داد دیروز به وقوع پیوست و نخستین تیر مجلس سرتاپا اصول‌گرا نثار ظریف شد.عده‌ای معتقدند نوع سخنان وزیر در مجلس متناسب نبود.بنده نیز چنین اعتقادی دارم و معتقدم چند صباح دیگر هم که روحانی رفت پشت تریبون نباید اینگونه از خود دفاع کند.محمد جواد ظریف به جای اینکه حق را بگوید تلاش کرد دل نواصول‌گرایان مجلس را به دست بیاورد؛امری که محال بود.وزیر راهی را برای فتح بهارستان انتخاب کرد که ناکجاآباد بود.ظریف گویی قصد داشت در مجلس یک جلیلی باشد تا خود ظریف.در حالیکه نسخه اصلی جلیلی حی و حاضر است و چه بسا سال دیگر او به جای ظریف از همین تریبون نطق کند!
بهتر بود حالا که مجلسی‌ها حرف دل شان را زدند وزیر نیز حرف دلش را می‌زد و دقیقا می‌گفت گیر کار کجاست.با شتر سواری دولا دولا نمی‌شود به مقصد رسید.واقعا مشخص نیست حالا که دیگر این دولت در ماه‌های پایانی قرار دارد چرا کماکان با محافظه کاری و استخوان لای زخم گذاشتن تمایل دارد به منتقدان خود میدان دهد.
اما برویم سراغ حسن روحانی.منصف باشیم.سوالاتی که مجلس اصول‌گرا برای طرح سوال از حسن روحانی مطرح کرده بجا است و قطعا پاسخ‌های بجایی هم می‌طلبد.آقای رئیس جمهور! بسم الله.
سوالات بدین شرح است:
۱- چرا و به چه دلیل قیمت ارزهای خارجی به سرعت در حال افزایش و ارزش پول ملی در حال کاهش است؟
۲- علت از هم گسیختگی اوضاع بازار مسکن و خودرو و تورم عجیب و غریب چند صددرصدی بازار مسکن چیست و چرا دولت طی ۷ سال گذشته هیچ اقدام جدی برای تامین مسکن مردم و کنترل قیمت و کیفیت خودرو انجام نداده است؟
۳- در کجای برجام اشتباه استراتژیک مرتکب شدید که آمریکا بدون کوچک‌ترین هزینه از این توافق خارج و اروپا هم با پررویی تمام همچنان خواستار اجرای کامل برجام از سوی ایران است، بدون آنکه خود به تعهداتش عمل نماید حتی در عملیاتی کردن طرح حقیرانه اینستکس!
۴- قرار شد دولت بخاطر مشکلات ناشی از بیماری کرونا، به واحدهای تولیدی و بخش‌های آسیب دیده وام اعطا کرده و کمک نماید. اما صدای اعتراض همه بخش‌ها بلند است. دولت در این زمینه چه کاری کرده و چقدر کمک کرده است؟
۵- از فروردین ۹۷ که قیمت دلار دولتی ۴,۲۰۰ تومان اعلام شد، تا امروز چند میلیارد دلار به این قیمت عرضه شده است. به چه کسانی داده شده و سرنوشت این دلارها چه شده است و چه تاثیری بر کنترل تورم داشته است؟
تاکید می‌کنم که این سوالات،سوالات مردم کوچه و خیابان هم هست.
شاید باید مجلس قبلی چنین می‌کرد که نکرد.اما بهرحال خیلی دیر و در حالی که سکه به مرز 11 میلیون تومان رسیده و دلار 22 هزار تومان تلاش می‌شود رئیس جمهور در مجلس پاسخگوی شرایط افتضاح بازار باشد.لازم است حسن روحانی لکنت را کنار بگذارد و توضیح دهد چرا شرایط چنین است.او نباید مثل ظریف قایم شود.سینه ستبر کند و تشریح نماید کشور به کدام سو در حال حرکت است.به قول احمد توکلی در حال رفتن به سمت پرتگاه هستیم یا به قول دولتی‌ها به سمت پیشرفت!تکلیف مردم را مشخص کنید؛با حلوا حلوا کردن دهان ملت شیرین نمی‌شود.دهان آن کسی شیرین است که حقوق 30 میلیون تومانی دولتی به جیب می‌زند و مدام هم درافشانی می‌کند.سواره کجا از حال پیاده خبر دارد.مردم در سختی‌ها در حال غرق شدن هستند و نفس شان به شماره افتاده.حقوق‌ها کفاف زندگی‌ها را دیگر نمی‌دهد.زندگی منظور خوردن و نمردن است البته.هر چند همین حقوق‌ها نیز سر موعد پرداخت نمی‌شود.پرداخت هم می‌شود در چند قسط است. آقای رئیس جمهور صادقانه بفرمایند کجای کار ایراد دارد.
نام:
ایمیل:
* نظر: