کد خبر: ۳۶۸۸
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
موسوي خوئيني‌ها نوشته‌بود : مردم گرفتار در تلاطم زندگي و مشكلات طاقت‌سوز معيشتي بسيارند، انسان‌هاي ناراضي از اوضاع فرهنگي و سياسي كه گرفتار بي‌عدالتي‌هاي غيرقابل ‌انكار شده‌اند

موسوي خوئيني‌ها نوشته‌بود : مردم گرفتار در تلاطم زندگي و مشكلات طاقت‌سوز معيشتي بسيارند، انسان‌هاي ناراضي از اوضاع فرهنگي و سياسي كه گرفتار بي‌عدالتي‌هاي غيرقابل ‌انكار شده‌اند
 
نماينده بنيانگذار جمهوري اسلامي در ماجراي اشغال سفارت ايالات متحده در تهران، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، نماينده مجالس خبرگان رهبري و شوراي اسلامي و حالا دبيركل مجمع روحانيون مبارز است. سيدمحمد موسوي خوئيني‌ها يكي از شناخته شده‌ترين يا به بيان دقيق‌تر ازجمله مهم‌ترين بزرگان در قيد حيات نظام جمهوري اسلامي است، در سكوت روزگار گذرانيده و حالا از قرار معلوم اين روزها قصد شكستن اين روزه سكوت را دارد؛ چنان‌كه در 2 هفته گذشته با 2 نامه سرگشاده دوباره به صفحه اصلي اخبار رسانه‌ها بازگشته؛ بازگشتي كه براي او بي‌جنجال هم نبود چنان‌كه روز گذشته و 24 ساعت پس از انتشار نامه‌اش به رهبري، كنشگران و البته مطبوعات و رسانه‌هاي متعلق به منتهي‌اليه راست سياست ايران، يكي پس از ديگري دست به كار تخطئه او و كارنامه‌اش در انقلاب شدند؛ به‌ طوري كه مهم‌ترين روزنامه اين جريان سياسي، عملا او و كلاس‌هاي درسش را عامل ترور شهيدان مطهري و مفتح معرفي كرد!
موسوي‌خوئيني‌ها در جريان نامه خود به رهبري كه درست 16 روز پس از نامه‌اش به مهدي كروبي و درخواست رفع حصر از «خداوند» تدوين شده، انتقادهايي اساسي به وضع فعلي ايران مطرح و خواستار «درنگ» در اين ملاحظات شده است. او در بند دوم نامه خود صراحتا از وضع امروز جامعه گلايه كرده و مي‌نويسد: «آنچه از مسموعات و مشاهدات و مطالعه گزارش‌ها و تحليل‌ها دريافت كرده‌ام آشكارا حاكي از آن است كه آنچه در ذهن و زبان بسياري از مردم و در زندگي آنان مي‌‌گذرد، زيبنده نظامي نيست كه با پرچم اسلام به دنيا معرفي مي‌شود.»
 او سپس به مساله‌اي اشاره مي‌كند كه چند سالي است ازسوي تحليلگران چپ و راست تحت‌ عنوان «بحران مشروعيت» از آن ياد شده و مي‌نويسد: «در ذهن اين مردم باورهايي كه پشتوانه استحكام و نيز مقبوليت و مشروعيت نظام اسلامي بود، به گونه‌اي روزافزون آسيب ديده و مي‌بيند.»  اين چهره تاثيرگذار نظام جمهوري اسلامي، اشاره به مشكلات اقتصادي و معيشتي موجود در جمهوري اسلامي را از ياد نبرده و در ادامه اين مرقومه آورده است: «تورم روزافزون، همراه با كاهش درآمد اقشار گسترده، نه‌تنها زندگي امروز مردم را گرفتار دشواري‌هاي طاقت‌فرسا كرده كه ناهنجاري درون بسياري از خانواده‌ها را گسترش داده و آنان را نگران آينده نامعلوم خود و فرزندان‌شان ساخته است. علاوه بر اين مردم گرفتار در تلاطم زندگي و مشكلات طاقت‌سوز معيشتي، بسيارند انسان‌هاي ناراضي از اوضاع فرهنگي و سياسي كه گرفتار بي‌عدالتي‌هاي غيرقابل ‌انكار شده‌اند.»
  انتظار از عالي‌ترين مقام
موسوي خوئيني‌ها در ادامه خطاب به رهبري آورده است: «البته هنوز كم نيستند كساني كه اصلاح امور و تغيير وضع نامطلوب كنوني را از عالي‌ترين جايگاه مديريت كشور انتظار مي‌كشند. در چشم اين خيل عظيم، اوضاع غيرقابل‌ دوام‌ امروز صرفا معلول تصميمات مديراني كه مي‌آيند و مي‌روند، نيست (كه البته اين آمدن‌ها و رفتن‌ها هم خارج از چارچوب اراده عالي و حاكم بر كل مقدرات كشور نيست). از نگاه مردم، شيوه مديريت در بالاترين سطح، و قدرت نافذ آن، نقش‌آفرين اصلي در تمام يا اكثر مهام امور كشور است. مردمي كه چنين انتظاري دارند هرگز الزامات و محدوديت‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي (كه البته 40 سال از آن گذشته است) و نيز كينه‌توزي دشمنان انقلاب، به‌ويژه امريكا و رژيم غاصب صهيونيستي را ناديده نمي‌گيرند.»
موسوي خوئيني‌ها، دبيركل مجمع روحانيون مبارز همچنين در ادامه اين نامه نوشته است:« همچنين آنان از پيامدهاي دفاع مقدس غافل نيستند و به شهيدان و مجاهدان و نقش‌آفرينان آن حماسه ملي و اسلامي - كه فرزندان همين ملت بودند - سپاس و درود بي‌پايان تقديم مي‌كنند. اما همين مردم بر اين باورند كه مديريت كشور، به‌ويژه عالي‌ترين سطح آن بايد با ملاحظه همين مشكلات و چالش‌ها شيوه‌اي در مديريت امور به كار مي‌بست كه امروز گرفتار اين آشفتگي‌هاي فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي و... نمي‌شديم.»
  سرنوشتي محتوم يا ...
مهم‌ترين بخش نامه موسوي خوئيني‌ها به عالي‌ترين مقام جمهوري اسلامي شايد بخش پاياني آن باشد. آنجا كه خطاب به رهبري، از شيوه اداره كشور بر اساس «محاسبات متعارف» يا «مبادي غيرمتعارف» طرح پرسش مي‌كند: «اگر شيوه‌اي كه تاكنون به كار رفته، نتيجه محاسبات متعارف و بر اساس آرا و تحليل‌هاي شناخته‌ شده در حكمراني است، پس هستند پرشمار صاحب‌نظراني كه حق دارند و بايد مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشايند و درست و نادرست اين روش را تذكر دهند و اصلاح آن را با تاكيد درخواست كنند و نگران پيامدهاي ناگوار بهره‌مندي از اين حق طبيعي و الهي نباشند.»موسوي خوئيني‌ها بر اين اساس در ادامه اين نامه مي‌نويسد:«  اما اگر مبناي تصميمات اين چند دهه دانسته‌هايي از مبادي غيرمتعارف است كه تنها در اختيار خواصي از بندگان خداي متعال است كه بنده و امثال بنده هيچ حظّي از آن نداريم و در نتيجه، آنچه بر كشور و مردم و جمهوري اسلامي مي‌گذرد سرنوشتي محتوم و گريزناپذير است؛ پس همگان تسليم امر محتوم و مشيت الهي خواهيم بود.»
نام:
ایمیل:
* نظر: