با توجه به موضعگيريهاي اخير رئيس و برخي نمايندگان مجلس دهم، رويکرد مجلس يازدهم را در عرصه بينالمللي چگونه ارزيابي ميکنيد؟ آيا مجلس يازدهم در سياست خارجي ايران تغييراتي همراه با گفتمان خود ايجاد خواهد کرد؟
با توجه به موضعگيريهاي
اخير رئيس و برخي نمايندگان مجلس دهم، رويکرد مجلس يازدهم را در عرصه
بينالمللي چگونه ارزيابي ميکنيد؟ آيا مجلس يازدهم در سياست خارجي
ايران تغييراتي همراه با گفتمان خود ايجاد خواهد کرد؟
مجلس
يازدهم هم در عرصه بينالمللي در راستاي خط رهبري حرکت خواهد کرد و
سياستهايي که تاکنون جمهوري اسلامي در فضاي بينالمللي دنبال ميکرده
را ادامه خواهد داد. اين در حالي است که دونالد ترامپ به احتمال
زياد در انتخابات آينده رياست جمهوري آمريکا به پيروزي خواهد رسيد. به
همين دليل نميتوان انتظار تغييرات مهمي در روابط ايران و آمريکا و
رويکرد ايران در عرصه بينالمللي داشت. بهنظر ميرسد تهديدها همچنان
ادامه پيدا ميکند و از سوي ديگر تحريمهاي آمريکا نيز تشديد خواهد
شد. برخي گمان ميکنند با توجه به اتفاقاتي که در آمريکا رخ داده
احتمال اينکه ترامپ به يک رئيسجمهور چهارساله تبديل شود زياد است. اين
در حالي است که بنده چنين باوري ندارم و معتقدم ترامپ به احتمال زياد
دوباره به رياست جمهوري انتخاب خواهد شد.
در صورتي که
پس از دولت حسن روحاني يک دولت راستگرا روي کار بيايد و ترامپ نيز
دوباره به رياست جمهوري برسد، چه چشماندازي پيش روي روابط ايران و
آمريکا خواهد بود؟ آيا تقابلها به حداکثر خود خواهد رسيد؟
با تشکيل مجلس يازدهم و احتمال شکلگيري يک دولت راستگرا با ورژن
تند اين احتمال که راديکاليسم در ايران شدت بگيرد وجود دارد.
زمينههاي اين اتفاق نيز با شکلگيري مجلس يازدهم به وجود آمده است. در
سالهاي اخير ايران احتياط معقولي در مقابل آمريکا در پيش گرفته و از
برخورد مستقيم خودداري کرده است. با وجود اين شرايط ممکن است به شکلي
رقم بخورد که ترامپ که در دور نخست رياست جمهوري خود احتياط زيادي در
مقابل ايران انجام ميداد در دور دوم رياست جمهوري خود اين احتياط
را کنار بگذارد و تحرکات جديدي را آغاز کند که اين تحرکات در نهايت به
درگيريهايي بين طرفين منجر شود. با اين وجود اين درگيري گسترده
نخواهد بود و در حد محدودي صورت خواهد گرفت. واقعيت اين است که
تصميمگيري درباره سياست خارجي ايران در حوزه اختيارات مجلس نيست، بلکه
ساختارهاي نظام درباره آن تصميمگيري خواهد کرد. مجلس در اين زمينه نقش
دارد اما بهاندازهاي نيست که مسير اين سياستگذاريها را تغيير
بدهد. در نتيجه تغيير نمايندگان مجلس نميتواند نشانهاي براي تغيير
مسير سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران قلمداد شود. با اين وجود مجلس
يازدهم زمينه را براي تصميمات سختتري در زمينه سياست خارجي ايران فراهم
خواهد کرد و تصميمگيران سياسي با توجه به رويکرد مجلس يازدهم تصميمات
سختتري خواهد گرفت.
آيا در برخوردهاي احتمالي آينده
بين ايران و آمريکا اين احتمال وجود دارد که مجلس يازدهم به سمت
اقداماتي مانند خروج از برجام و يا افزايش هزينههاي نظامي ايران در
عرصه منطقهاي و بينالمللي حرکت کند؟
بله؛ چنين
احتمالاتي وجود خواهد داشت. در سالهاي اخير اقتصاد ايران صدمات جدي
ديده است. به همين دليل اين احتمال که هزينههاي زيادي صرف برخوردهاي
نظامي شود، کم است. اما محتمل است که مجلس يازدهم به سمت خروج ايران از
برجام حرکت کند. آمريکا بيش از آنکه بهدنبال برخورد نظامي با ايران
باشد، دنبال تحريمهاي اقتصادي و فلج کردن اقتصاد ايران است. بنده
اين احتمال را قوي ميبينم که اتفاقات کوچک بين ايران و آمريکا به يکباره
شکل بزرگ و جدي به خود بگيرد. به همين دليل وضعيت سياست خارجي ايران
در همين وضعي که هست در آينده نيز ادامه خواهد داشت و نميتوان به
بهانه شکلگيري مجلس يازدهم انتظار داشت تغييرات مهمي در سياست خارجي
ايران رقم بخورد. شرايط به شکلي است که مجلس يازدهم ممکن است به سمت خروج
از برجام حرکت کند. با اين وجود بعيد بهنظر برسد با توجه به
پيامدهاي وحشتناکي که اين تصميم به همراه خواهد داشت چنين اتفاقي رخ
بدهد. در چنين شرايطي علاوه بر اينکه تحريمهاي بينالمللي عليه ايران
تشديد ميشود پرونده ايران نيز به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع داده
ميشود و در نتيجه همه درها به روي ايران بسته ميشود. بنده معتقدم
مجلس بيش از آنکه راديکال شود شعارگونه خواهد بود. به همين دليل
نميتوان عملکرد مجلس در راستاي تغييرات اساسي در سياست خارجي ايران
حساب خاصي باز کرد. اگر مجلس يازدهم بهدنبال انقلابيگري و مبارزه با
استعمار است بايد شرايط کشور، منطقه و جهان را نيز در نظر بگيرد. از سوي
ديگر انقلابيگري با شعار محقق نميشود. با نگاهي به افرادي که وارد
مجلس شدهاند نميتوان شرايطي را متصور شد که مجلس به سمت راديکاليسم و
تندروي افسارگسيخته حرکت کند. بهنظر ميرسد مجلس يازدهم از
تاثيرگذاري زيادي برخوردار نخواهد بود.
ترامپ در
ماجراي تبادل زندانيان بين ايران و آمريکا با ذوقزدگي از عبارت «ايران
متشکريم» استفاده کرد. از سوي ديگر وي عنوان کرد ايران منتظر
رئيسجمهور بعدي آمريکا نباشد چون من دوباره به رياست جمهوري انتخاب
خواهم شد. اين موضعگيري ترامپ در مقابل ايران به چه معناست؟
در شرايط کنوني بهدليل بحران داخلي که در آمريکا به وجود آمده و
دولت ترامپ را در تنگنا قرار داده، وي دنبال يک فتح الفتوح است تا
بتواند از اين بحران و حتي انتخابات رياست جمهوري سربلند بيرون بيايد.
ترامپ متوجه اين نکته شده که به دلايل مختلف و به خصوص پس از اتفاقاتي که
پيرامون قتل جورج فلويد در آمريکا رخ داد، با کاهش محبوبيت مواجه شده
و به همين دليل به ايران و توافق با جمهوري اسلامي بهعنوان يک
فتحالفتوح نگاه ميکند. اين در حالي است که ما تغييراتي در رويکرد
کشور در عرصه بينالمللي مشاهده نميکنيم. ما همواره بيش از آنکه
بهدنبال فرصت باشيم فرصتسوزي کردهايم. بنده معتقدم اگر ارادهاي
براي تغيير در روابط وجود داشته باشد شرايط کنوني فرصت مناسبي است.
البته نبايد اين نکته را فراموش کرد که آزاد کردن زنداني آمريکايي
پاسخ مثبتي به آمريکا بود. به همين دليل بهنظر ميرسد ابتکار عمل خاصي
براي استفاده از فرصت ايجاد شده مشاهده نخواهد شد و نبايد هم چنين
انتظاري داشت. اينکه ترامپ از ايران تشکر کرده نشان ميدهد ظاهرا
ميتوان اقدامات موثري در زمينه ترميم روابط انجام شود، البته آمريکا
بايد درک کند که بايد به ايران بيش از اينها احترام بگذارد. ايران
پاسخ برخي اقدامات را به بازگشت آمريکا به برجام منوط کرده است. آمريکا
مدعي است که دوباره نميتواند به برجام بازگردد و حتي تحريمهاي ايران
را بردارد. بدون شک آمريکا درخواستهاي غيرمنطقي از ايران طلب ميکند
که ايران نميتواند مطابق ميل آنها اقدامات موثري انجام دهد.
اگر يک دموکرات مانند بايدن نيز به رياست جمهوري آمريکا برسد اين احتمال که آمريکا به برجام بازگردد منتفي است؟
بايدن عنوان کرده که اگر به رياست جمهوري آمريکا برسد به برجام
بازخواهد گشت. با اين وجود وي در انتخابات آينده پيروز نخواهد شد و
شانس چنداني براي پيروزي بر رقيب خود يعني ترامپ نخواهد داشت. به
احتمال نوددرصد ترامپ در انتخابات رياست جمهوري آينده آمريکا پيروز
خواهد شد. تنها اگر در ماههاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري آمريکا
اتفاقات غيرمترقبه و غيرمنتظرهاي در جامعه آمريکا رخ بدهد که به ضرر
ترامپ شود دموکراتها ميتوانند شانس زيادي براي پيروزي در انتخابات
آينده براي خود متصور باشند. در غيراين صورت ترامپ دوباره بهعنوان
رئيسجمهور آمريکا انتخاب خواهد شد. وي نيز بهدليل اينکه يک بار از
برجام خارج شده نميتواند به راحتي تصميم گذشته خود را نقض کند و
دوباره به برجام بازگردد. در چنين شرايطي براي مردم آمريکا سوالهاي
زيادي پيرامون اين موضوع شکل خواهد گرفت و ترامپ ناچار خواهد بود به
اين سوالها پاسخ بدهد.
آيا جنش اخير در آمريکا در
حمايت از سياهپوستان يکي از اين زمينهها نبود که ترامپ را گرفتار کند؟
اين در حالي است که نخبگان و روشنفکران آمريکا نيز از ترامپ حمايت
نخواهند کرد. در چنين شرايطي ترامپ با اتکا به کدام پايگاه اجتماعي
شانس زيادي براي رسيدن به قدرت خواهد داشت؟
پايگاه
اجتماعي ترامپ را بايد در بين تودههاي جامعه آمريکا جستوجو کرد که
تغيير نکرده و همچنان در انتخابات آينده از ترامپ حمايت خواهد کرد.
پايگاه اجتماعي نخبگان و روشنفکران در جامعه آمريکا درحدود بيستدرصد
است. اين در حالي است که سياهان نيز در حدود دهدرصد داراي پايگاه
اجتماعي هستند. به همين دليل با اتفاقات رخ داده در جامعه آمريکا
نميتوان انتظار داشت معادلات انتخابات آينده رياست جمهوري در اين کشور
تغيير کند. تاريخ آمريکا بجز موارد محدودي نشان داده که اغلب رياست
جمهوريها بهصورت دو دورهاي خواهد بود. تنها در صورتي ترامپ در
انتخابات آينده آمريکا به پيروزي دست نخواهد يافت که اتفاقات جديد و
مهمي در جامعه آمريکا رخ بدهد که ترامپ را از صحنه خارج کند.
آيا برخي در ايران به شکست ترامپ در انتخابات آينده خوشبين هستند؟ آيا اين خوشبيني در ساختارهاي تصميم گير هم وجود دارد؟
بله؛ برخي به شکست ترامپ در انتخابات خوشبين هستند و ترامپ نيز به
خوبي به اين نکته آگاهي دارد. به همين دليل نيز در موضعگيري اخير خود
به اين نکته اشاره کرده است. با اين وجود برخي به اين مساله بهعنوان يک
فرصت نگاه ميکنند. تجربه تاريخي نيز نشان داده ما کمتر از فرصتها
استفاده مي کنيم. در سياست خارجي دو مساله اختفا و سرعت داراي اهميت
است. به هر حال تا قبل از کرونا وضعيت اقتصادي مردم حال خوبي نداشت بود
و بهنظر ميرسد پس از بحران کرونا نابسامان شود. در نتيجه شمار
تهيدستان افزايش پيدا ميکند و اين مسائل بايد مدنظر تصميمگيران قرار
گيرد.