تنش میان چین و ایالات متحده که به تازگی برسر هنگ کنگ افزایش یافته بار دیگر اختلافات
مهم میان این دو ابر قدرت را نشان میدهد. سیاست واشنگتن نسبت به پکن در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ به نوعی تهاجمی شده است
تنش میان چین و ایالات متحده که به تازگی برسر هنگ کنگ افزایش یافته بار دیگر اختلافات
مهم
میان این دو ابر قدرت را نشان میدهد. سیاست واشنگتن نسبت به پکن در دوره
ریاست جمهوری دونالد ترامپ به نوعی تهاجمی شده است، این رویه را باید در
ابعادی کلان مورد توجه قرار داد. در واقع مطالعه قانون اساسی ایالات متحده
نشان میدهد که بنیانگذاران این کشور از نگاه خودشان برای آمریکا جایگاه
رهبری و نقشی جهانی را درنظر گرفته بودند و القای نوعی برتری بر سایر جهان
را میتوان در قانون اساسی این کشور مشاهده کرد. علاوه بر این به طور
صریحتر مرامنامه حزب جمهوریخواه بر این خودبرتربینی تاکید دارد، بنابراین
وقتی دونالد ترامپ شعار «آمریکا اول» را سرمیدهد این تنها موضع شخصی او
نیست درواقع رویهای است که حزب جمهوری خواه
براساس مرامنامهاش دنبال
میکند. با توجه به این نوع نگاه زمانی که کشوری مانند چین توانسته پیشرفت
قابل توجهی داشته باشد و جایگاه جهانی خود را تقویت کند از نگاه بخشی از
آمریکا و به ویژه حزب جمهوریخواه چنین امری پذیرفته نیست و آنها مایل
نیستند کشوری نزدیک به جایگاه ایالات متحده شود چه رسد به اینکه از آنها
پیشی بگیرد. در ذیل همین سیاست است که تلاش برای تضعیف چین در سالهای اخیر
به موازات رشد چین افزایش یافته است.
دونالد ترامپ نیز بیش از هر رئیس
جمهوری در این زمینه تلاش کرده است. از جمله میتوان به اقدامات دولت
امریکا برای بازگرداندن کمپانیهای آمریکایی از چین به خاک خودشان است.
اقداماتی که توانست پیش از کرونا در رقمی کم سابقه
میزان بیکاری در آمریکا را به حدود
سه
درصد برساند هرچند که با شیوع کرونا بیکاری در آمریکا رکورد افزایشی
بیسابقهای را ثبت کرده است. به طور کلی این رویه برتری خواهی جمهوری
خواهان موجب شده رای آنها نسبت به دموکراتها از افت و خیز کمتری برخوردار
باشد. با این حال اگرچه ترامپ تلاش کرده فشار بر چین را مضاعف کند اما این
تشدید نمیتواند از حدی بالاتر رود. به هرحال چین برای آمریکا یک بازار یک و
نیم میلیارد نفری است. به لحاظ سیاسی نیز به نفع آمریکا نیست که فشار بر
چین را افزایش دهد چرا که منجر به نزدیکی بیشتر میان پکن و مسکو میشود.