!سوگمندانه باید اذعان کرد هرچه پیشمیرویم اروپا با آمریکا همراه تر و هماهنگتر میشود و گاه چه بسا از اهالی کاخ سفید نیز پیشیمیگیرند.بدیهی است که این روزها تصمیمگیران و استراتژی نویسان ایالات متحده اخبار، اطلاعات و مشاورههایشان را از افرادی میگیرند
!سوگمندانه باید اذعان
کرد هرچه پیشمیرویم اروپا با آمریکا همراه تر و هماهنگتر میشود و گاه
چه بسا از اهالی کاخ سفید نیز پیشیمیگیرند.بدیهی است که این روزها
تصمیمگیران و استراتژی نویسان ایالات متحده اخبار، اطلاعات و
مشاورههایشان را از افرادی میگیرند که علیرغم آنکه فارسی سخن میگویند
اما قرابتی با ایران ندارند.آنان از دو حال خارج نیستند.یا آنقدر از ایران و
ایرانی فاصله گرفته اند که خبر ندارند در عالم واقع چه در کشور میگذرد و
یا اینکه اخبار و اطلاعاتشان آمیخته به بغض و کینه است و بری از
واقعیت.البت باید به آنان به نوعی حق داد.این افراد در آن سوی دنیا معاش
شان براساس همین ناحق گویی ها،فضا سازیهای کاذب و ارائه اطلاعات غلط
است.اگر در ایران اتفاق مثبتی رخ دهد آنان آنقدر جستجو میکنند تا بالاخره
نکته منفی پیدا کنند و با شگردهای رسانهای همان را به خورد مخاطبان خود از
جمله تصمیم گیران آمریکایی میدهند و دلار به جیب میزنند.فی المثل در
ماجرای مراسم تشییع پیکر شهید سرافراز حاج قاسم سلیمانی وقتی این افراد
مشاهده کردند مردم از هر رنگی در مراسم حضور پیدا کردند و یکرنگ شدهاند
این افتخار و بزرگی را به پروپاگاندای جمهوری اسلامی ارتباط دادند و به
نوعی به دلیل عصبانیت، درک و فهم جامعه ایران را به سخره گرفتند.
به
نظر میرسد از زمانی که ترامپ سکاندار کاخ سفید شده دایره گرفتن اطلاعات و
مشاوره از افراد مذکور شدت و وسعت بیشتری گرفته است.بهرحال تبعات منفی این
رویکرد روز به روز بیشتر نمایان میشود.نمونه و مصداق دم دستی آن خروج
آمریکا از برجام با ادعای تحکیم امنیت در خاورمیانه بود.لیکن اینک
خاورمیانه بیش از گذشته نا امن شده و بالطبع واشینگتن را دچار چالش جدی
کرده است.
حال در چنین شرایطی به نظر میرسد اروپا در حال گام برداشتن
در مسیر غلط آمریکاست.اظهارنظر اخیر وزیرخارجه آلمان و ادعای برخورد ایران
با روزنامه نگاران در ایام کرونا جز آنکه نتیجه اطلاعات و تحلیل غلط همان
مشاوران فارسی زبان ترامپ باشد چه میتواند باشد؟گویی همان کسانیکه به کاخ
سفید توصیه میکنند در قبال ایران چه سیاستی را اتخاذ کند در اتاق فکرهای
مقامات اروپایی رسوخ کرده و در حال نسخه پیچیدن هستند.
چنین اظهارات
بیپشتوانهای جز آنکه به فاصله میان تهران و اروپا کمک کند خروجی دیگری
نمیتواند داشته باشد.چراکه با هیچ متر و معیاری چنین اظهاراتی مبتنی بر
حقیقت نیست.اتفاقا برخلاف آنچه ادعا شده در این ایام رسانههای داخلی و
خبرنگاران آنها ضمن حفظ وظیفه اصلی خود که اطلاع رسانی هوشمندانه و
آگاهیسازی است توانستند کارنامه خوبی از خود برجای بگذارند و تا حدودی
توانستند مرجعیت رسانه را از خارج به داخل منتقل کنند.حال به نظر نمیرسد
توهم یک مقام اروپایی بتواند این خبر خوب را تحت الشعاع قرار دهد.