کد خبر: ۳۳۵۴
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
دو سال پس از خروج آمریکا از برجام، هنوز بحران روابط تهران ـ واشنگتن به همان وضع که بود باقی مانده. دولتمردان ایران و آمریکا همچنان یکدیگر را به تصمیم‌های سخت تهدید می‌کنند و دست بر ماشه دارند. این وضع در چهار دهه گذشته به رغم فراز و نشیب‌هایش ادامه داشته و تردید نباید کرد که بعد از این هم چنین خواهد بود.

جلال خوش‌چهره

دو سال پس از خروج آمریکا از برجام، هنوز بحران روابط تهران ـ واشنگتن به همان وضع که بود باقی مانده. دولتمردان ایران و آمریکا همچنان یکدیگر را به تصمیم‌های سخت تهدید می‌کنند و دست بر ماشه دارند. این وضع در چهار دهه گذشته به رغم فراز و نشیب‌هایش ادامه داشته و تردید نباید کرد که بعد از این هم چنین خواهد بود.
تصور اینکه اگر دولت «دونالد ترامپ» در انتخابات نوامبر آینده جای خود را به دولت دیگری از جنس «جو بایدن» دهد، ممکن است اوضاع تغییر کند، خوش خیالی است. بیانیه اخیر 382 نماینده جمهوریخواه و دموکرات کنگره آمریکا در حمایت از اقدام ترامپ برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، نشان می‌دهد که بحران روابط تهران و واشنگتن نه با تغییر دولت‌ها پایان می‌یابد و نه از شدت آن کاسته می‌شود. آنچه تغییر می‌کند، شکل تعاملات در چارچوب همان سازو‏کارهای ثابت است. اگر می‌شد به تغییر در سطح و ماهیت بحران روابط دو طرف امید بست، هشت سال دولت «باراک اوبا» و «برجام» بهترین امکان و فرصت می‌توانست به حساب آید. گره کار در اراده‌ای است که هنوز و همچنان در میان طرفین و به یک اندازه ایجاد نشده است. بنابراین واقع‌گرایی این است که برای آینده فرآیند جاری در تشدید بحران روابط تهران و واشنگتن گمانه‌زنی کرد.
اقتصاد‏دانان و سیاسیون در برخورد با صورت مسئله‌های پیچیده معمولاً به اصل «تیغ اوکام» توجه کرده و بر این اساس در تحلیل‌های خود عمل می‌کنند. «ویلیام اوکام» منطق‌دان و فیلسوف قرن 14‌ میلادی گفته است: در برخورد با پدیده‌های پیچیده، صورت مسئله را خلاصه و ساده کنید. در این صورت، تحلیل اوضاع و فهم آن آسان‌تر می‌شود.
اکنون با نگاه به اصل تیغ اوکام و حذف حواشی و زواید، می‌توان صورت بحران در روابط تهران و واشنگتن را چنین خلاصه کرد: واشنگتن تسلیم تهران را بدون قید و شرط نه‌تنها در حوزه‌های هسته‌ای و تسلیحاتی‌، قطع سرانگشتانش در منطقه خاورمیانه، بلکه تغییر در ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی حاکم بر ایران می‌خواهد. این خواست به تمامی با کیان نظام سیاسی ایران در تعارض بوده و نمی‌تواند مورد پذیرش آن قرار گیرد. از سوی دیگر، تهران در قطع امید از تعامل سازنده با واشنگتن، ضمن تاکید بر داشته‌های مادی و معنوی خود، به تعامل فعال با دیگر قدرت‌های غربی و شرقی بسنده کرده و در این چارچوب سیاست‌های خود را در ادامه بقا مقابل «فشار حداکثری» واشنگتن دنبال می‌کند. بدیهی است آمریکاییان با تکیه بر «سیاست مبتنی بر قدرت» در اعمال فشار علیه تهران دست بالا را داشته و منازعه‌ای نابرابر را مدیریت می‌کنند. اما اوضاع به تمامی در کنترل واشنگتن نیست چرا که هنوز صف متحدان واشنگتن لرزان و نامطمئن است، فشار حداکثری کمترین تاثیر را در سیاست‌های تهران داشته و سرانجام اینکه هنوز هیچ نشانه‌ای از تغییر در ماهیت و شکل بحران در خدمت به کاهش یا پایان آن در افق دیده نمی‌شود. آنچه بیشتر چشم زد است، تشدید اوضاع و احتمال عبور از مرز کنونی به رویارویی مستقیم حتی در اندازه محدود است.
تلاش واشنگتن برای محروم کردن ایران از دومین دستاورد برجام در شورای امنیت سازمان ملل متحد، بر شدت بحران خواهد افزود. امضا‌کنندگان توافقنامه هسته‌ای (برجام) در سال 2015 میلادی پذیرفتند که در‏صورت انجام تعهدات ایران در قبال این توافق، بخش دوم امتیازها به این کشور تعلق گیرد. بخش اول اگر لغو همه تحریم‌های مصوب شورای امنیت سازمان ملل تا پیش از برجام بود، بخش دوم که به «غروب برجام» نیز شهره است، در نهم اکتبر 2020 (18 مهر 99) با لغو تحریم تسلیحاتی ایران محقق می‌شود. این توافق که با تصویب شورای امنیت سازمان‌ملل مشروعیت جامعه بین‌المللی را با خود دارد، اکنون از سوی واشنگتن به چالش کشیده شده است. به ‌این ترتیب جامعه بین‌المللی بار دیگر در برابر آزمونی سخت قرار دارد: تمکین از «سیاست مبتنی بر قدرت» واشنگتن یا اجرای تعهدی که در‏صورت انجام نشدن آن، رویه‌ای نامطمئن در سپهر سیاست جهانی شکل خواهد گرفت. اعضای ثابت شورای امنیت ـ به‌ویژه ـ انتخاب‌های دشواری را پیش رو دارند. تمکین از واشنگتن به هر شکل و شیوه که یا در چارچوب برجام تعریف شود و یا شکل دیگری برای آن لحاظ شود، واکنش متناسب تهران را در‏پی خواهد داشت. تحمل همراه با مدارای تهران در قبال سیاست فشار حداکثری واشنگتن در دو سال گذشته که با خروج دولت ترامپ از برجام در اردیبهشت 97 آغاز شد و نیز ناتوانی دیگر اعضای گروه 1+4 در جبران خسارت‌های ایران، این انتظار را ایجاد کرده است که اعضای ثابت شورای امنیت باید پاداش تهران را در قبال انجام تعهدات برجامی‌اش بدهند. در نگاه تهران، هرگونه محدودیت تازه چه تمدید تحریم تسلیحاتی در چارچوب برجام و چه غیر آن، نقض تعهداتی است که جامعه بین‌المللی در سال 2015 میلادی آن را به رسمیت شناخته است.
افق پیش رو تا اکتبر آینده (مهر 99) نشانی از کاهش در سطح بحران روابط تهران و واشنگتن ندارد. ممکن است اوضاع تشدید شود؛ اگر واشنگتن در رایزنی‌های کنونی خود برای مجاب کردن دیگر اعضای شورای امنیت ناکام باشد، لحن تهران نیز خطاب به اعضای ثابت شورای امنیت، متناسب با درک فرآیند جاری خواهد بود. دبیر شورای عالی امنیت ایران هشدار داده است: «‌پیکر کم‏جان برجام با تداوم تحریم‌های تسلیحاتی ایران به مرگ ابدی خواهد رفت.»
نام:
ایمیل:
* نظر: