کد خبر: ۳۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
پر بی‏راه نیست اگر گفته شود‏ اندیشه یا فرض وجود دشمنان خارجی بنیاد نه تنها راهبرد روابط خارجه بلکه قطب نمای مدیریت کلان سیاسی در همه امور کشور بوده و است. اینکه‏ چهار دهه است که «تمامی» امور اجتماعی و ملی بر پایه وجود دشمن خارجی مدیریت و برنامه‏ریزی شده است.

کورش الماسی

پر بی‏راه نیست اگر گفته شود‏ اندیشه یا فرض وجود دشمنان خارجی بنیاد نه تنها راهبرد روابط خارجه بلکه قطب نمای مدیریت کلان سیاسی در همه امور کشور بوده و است. اینکه‏ چهار دهه است که «تمامی» امور اجتماعی و ملی بر پایه وجود دشمن خارجی مدیریت و برنامه‏ریزی شده است. به دلیل اینکه روابط میان کشورها از هیچ سازوکار حقوقی پیروی نمی‏کنند، اینکه تصور کنیم ایران دشمنان بالفعل و بالقوه‏ای دارد امری نه تنها بدیهی بلکه ضروری است. شهروندان و نخبگانی که نتوانند وجود دشمنان جارجی را درک یا به هر دلیل انکار کنند، کشور را در معرض انواع مخاطرات اجتناب‏ناپذیر و پر‏هزینه قرار خواهند داد. بنابراین‏ دشمنان خارجی وجود دارند، اما بنابر شواهد متعدد از عرصه‏های اقتصادی، روابط خارجه، معیشت شهروندان، صنعت، تجارت و... راهبرد مقابله با دشمنان موفقیت‏آمیز و مطلوب نبوده است.
اگر روزی قرار باشد با دشمنان تقابل سخت (نظامی) داشته باشیم، آنگاه، اراده ملی که تجسم آن در فرزندان شجاع ایران زمین در ارتش، سپاه و... نهفته است باید در خط مقدم، دشمن را خنثی یا شکست دهند. بنابراین‏ برای حفظ جان فرزندان پاک و شجاع ایران‏زمین، وظیفه اخلاقی، ملی، تاریخی و وطن‏پرستانه سیاست‏ورزان و صاحب‏منصبان است تا برای مقابله و خنثی کردن دشمنان بالفعل و بالقوه؛ کم‏هزینه، کاربردی و واقع‏بینانه‏ترین راهبرد را تدبیر کنند.
دشمنان وجود عینی دارند، اما راهکارها و راهبرد مقابله با آنها ناکارآمد و غیر واقع‏بینانه بوده و هستند، چرا؟ اولین اندیشه‏ای که به ذهن خطور می‏کند اینکه برای مقابله با دشمنان باید قوی باشیم. آیا راهکارها، راهبردها و طرح‏هایی که در چند دهه گذشته به منظور مقابله با دشمنان تدوین، تدبیر و اجرا شده، ما را در مقابل دشمنان قوی‏تر کرده است؟ پاسخ خیر. تبیینی مختصر قدرت در راستای اینکه چرا راهبرد مقابله با دشمنان ما را قوی‏تر نکرده در ادامه ارائه می‏شود.
قدرت چیست؟ قدرت در جهان معاصر، برخلاف قرون پیشین، متشکل از مولفه‏های متعددی است. توانایی دفاعی، آموزش و پرورش و دانشگاهای مولد، خود کفایی صنعتی و کشاورزی، مدیریت کارآمد محیط زیست، دسترسی مناسب شهروندان به بهداشت و درمان، رفاه، آرامش و امنیت نسبی و... مولفه‏های قدرت در جهان معاصر و توسعه یافته تلقی می‏شوند. برای تقابل و خنثی کردن دشمنان، تکیه صرف بر توان دفاعی، خطای محض و ویران کننده است. به عنوان مثال کره شمالی با توانایی دفاعی در ظاهر مطلوب، تنها مترسکی در دست چین برای ترساندن و امتیاز‏گیری از رقبای آسیایی، اروپایی و آمریکایی است و بدون حمایت همه‏جانبه چین توان پایداری به عنوان یک کشور را نخواهد داشت. به دلایل بی‏شمار ملی، تاریخی، فرهنگی و... ایران هرگز تبدیل به یک مترسک نخواهد شد.
قبل از ارزیابی و قضاوت راهبرد روابط خارجه ضروری است تا تبیین مختصری در راستای درک مشترک، از چیستی، ضرورت و اهمیت روابط خارجه ارائه شود. بدین معنی که اساساً، چرا کشورها با یکدیگر ارتباط برقرار می‏کند؟ اینکه‏ چرا کشور‏ها دور خود دیوار یا حصار نمی‏کشند؟ اساس روابط خارجه، به منظور برطرف کردن انواع نیازهایی است که به دلایل گوناگون امکان تهیه و تامین آنها در داخل کشور وجود ندارد‏ یا تهیه آنها از خارج از کشور ارزان‏تر از تولید آنها در داخل است. با این مقدمه، می توان این پرسش را مطرح کرد، آیا دستاوردهای اقتصادی، روابط خارجه‏، صنعتی، تجاری، علمی و... راهبرد روابط حارجه مبتنی بر تقابل با دشمنان خارجه، مطلوب بوده است؟
احتمالاً برخی مدعی خواهند شد که مهم‏ترین دستاورد روابط خارجه، امنیت داخلی و منطقه‏ای است. اما این بزرگواران به نکته‏ای کلیدی (سهوا یا عامدا) توجه ندارند. اینکه رابطه‏ای علت و معلولی میان منافع ملی و امنیت ملی وجود دارد. اینکه امنیت ملی بدون منافع ملی نه تنها بی‏معنی است بلکه در بلند‏مدت ناممکن است.
اگر تبیین مختصر فوق عقلانی تلقی شود آنگه می‏توان ادعا کرد که راهبرد روابط خارجه، هزینه‏هایی بسیار گزاف تری از دستاوردهای مورد انتظار ‏ملی‏ داشته است. به عبارتی، کشور دارای دشمنان بالفعل و بالقوه واقعی است، اما بنابر دست آوردهای عینی، راهبرد مقابله با دشمنان کاربردی و واقع‏بینانه نیست.
اینکه بنابر‏ شواهد فراوان از زیست بسیار پر چالش شهروندان، عملکرد و دستاوردهای عینی و قابل ارزیابی مدیریت در راستای خنثی کردن دشمنان خارجی حاکی از این است که راهبرد مقابله با دشمنان خارجه موثر نبوده است. اینکه به منظور تضعیف و خنثی کردن دشمن ضروری است تا راهبرد مقابله با دشمنان از اساس متحول شود. بدین معنی که راهبرد تقابل نرم کاربردی، کم‏هزینه و هوشمندانه (توسعه و تقویت اقتصادی، علمی، صنعتی، تجاری، فرهنگی، اخلاق سیاسی و...) به ضرورت باید جایگزین راهبرد سخت (نظامی، امنیتی، پر‏چالش و متشنج و...) شود.
نام:
ایمیل:
* نظر: