يکي، دو روز پيش اينستاگرام صفحه خواننده ايراني به نام اميرحسين مقصودلو معروف به تتلو را به دلايل اخلاقي و فرهنگي و حَسَب تقاضاي عدهاي از دلسوزان اين عرصه مسدود کرد و همين امر بازتاب زيادي در رسانههاي داخل و خارج پيدا کرد و باعث شد که نقطه نظرات گوناگوني در اين خصوص از سوي افراد مختلف مطرح شود.
يکي، دو روز پيش
اينستاگرام صفحه خواننده ايراني به نام اميرحسين مقصودلو معروف به تتلو را
به دلايل اخلاقي و فرهنگي و حَسَب تقاضاي عدهاي از دلسوزان اين عرصه مسدود
کرد و همين امر بازتاب زيادي در رسانههاي داخل و خارج پيدا کرد و باعث شد
که نقطه نظرات گوناگوني در اين خصوص از سوي افراد مختلف مطرح شود. بررسي
اين موضوع از زاويه حقوقي حداکثر ميتواند در محدوده بند «ب» ماده 743
قانون مجازات اسلامي (ماده 15 قانون جرائم رايانهاي) مورد بحث و بررسي
قرار گيرد که مجازات اينگونه اعمال يعني تشويق به فساد و فحشا در فضاهاي
مجازي حداکثر يکسال حبس و دو ميليون تومان جزاي نقدي دارد و درضمن مسائلي
از اين قبيل که آيا برخورد با اين گونه افراد ورود دادستان را به موضوع
ميطلبد يا خير و يا اينکه جرم واجد جنبه عمومي است يا نه و نحوه دستگيري
ايشان مسائل پيش پا افتاده و سادهاي است که ارزش مطرح شدن و يا بحث کردن
را به هيچ عنوان ندارد. اما مساله از زاويه ديگري به شدت ميتواند مورد
توجه قرار گيرد و آن اينکه نامبرده نزديک به پنج ميليون نفر در صفحه
اينستاگرامي خود فالوئر داشته و بسياري از جوانان به شدت به او
علاقهمندند. راقم سطور زماني که نامبرده در ايران بود و در مقطع زمان
کوتاهي مورد بيمهري دادسرا و محکمه قرار گرفت، از او دفاع کردم و او را
قرباني آسيبهاي فرهنگي و اجتماعي وضعيت نابسامان جامعه دانستم. اما در عين
حال تاکيد کردم سليقه و ذوق جوانان را نميشود با تحکم و اجبار و در قالب
مشخصي محبوس کرد. سليقه و ذائقه موسيقيايي نوجوانان يا جوانان امروزي با
جوانان دهها سال پيش تفاوت دارد. امروزه صداي امثال شجريانها و بنانها و
خوانساريها و... براي خيلي از اين جوانان نامأنوس و حتي شايد ناخوشايند
است اما زماني که اين خواننده به تقليد از پارهاي از خوانندگان رپ دنياي
غرب جملات و کلمات بسيار رکيک و مستهجن را در ترانههاي خود بهکار بد، و
در کمال ناباوري همين جوانان علاقهمند شروع به دست زدن و جيغ کشيدن کردند،
احساس خطر کردم و نسبت به سليقه و تفکر و ذائقه بخش مهمي از جامعه نگران
شدم. عدهاي از دوستان ميگفتند که تتلو در ترانههايي که ميخواند و در
رفتارش نوعي ساختارشکني هويداست که مورد خوشايند آنها قرار ميگيرد و
درواقع تتلو حرف دل آنان را ميزند که خب، اين هم حرفي است و درخصوص آن
ميتوان ساعتها بحث کرد. اما سوال بزرگي ايجاد شده که يعني اين چهار
ميليون جوان يا نوجوان ايراني که تتلو را الگوي خود قرار دادهاند، چه چيزي
را در او ديدهاند؟ و سوال بزرگتر آنکه متولي فرهنگ جامعه چه نهاد يا
سازمان يا تشکيلاتي بوده که نتوانسته تاثيري بر اين جوانان داشته باشد؟ اين
همه دستگاهها که داراي امکانات فراوان و تريبون کافي هستند، چه
کارنامهاي از خود به جاي گذاشتهاند؟ گيرم آقاي اميرحسين تتلو هم دستگير
شد و حداکثر مطابق قانون چندماهي هم در زندان ماند، آيا تتلوهاي ديگر با
حدّت و شدّت بيشتر از بطن همين جوانان سر برون نخواهند آورد؟ حال آنکه
ميدانيم پرورش فکري و روحي و تربيت اخلاقي جوانان با امر و نهي شديد و
غليظ و وضع قوانين خشک و بي روح هرگز سر سازگاري نداشته و مقدور و ميسور
نخواهد شد. اميرحسين تتلو معلول است نه علت، دنبال علتها باشيم نه
معلولها.