در حالیکه برخی سید حمید مولانامشاور سابق احمدینژاد را عامل بسیاری از سخنرانیهای جنجالی او میدانستند وی سالهاست که نه درمورد رئیس دولت سابق سخن میگوید و نه بودجههایی که تحت عنوان بنیاد فرهنگی مولانا به او اختصاص پیدا کرد
شاید برای خیلیها سخت باشد که بپذیرند چگونه میتوان باور کرد که محمود احمدینژاد مدعی مبارزه با امپریالیسم آمریکا یک مشاوررسانهای تبلیغاتی داشته که خود سالها در آمریکا بوده و تبعه آنجاست.
آفتاب
یزد- گروه سیاسی: شاید برای خیلیها سخت باشد که بپذیرند چگونه میتوان
باور کرد که محمود احمدینژاد مدعی مبارزه با امپریالیسم آمریکا یک
مشاوررسانهای تبلیغاتی داشته که خود سالها در آمریکا بوده و تبعه
آنجاست.
نام سید حمید مولانا که در روزهای اوج احمدینژاد، اورا
پروفسور مولانا مینامیدند در رسانهها ی آن زمان زیادی خودنمایی میکرد و
پیوستن او به تیم رسانهای رئیس دولت سابق یک افتخار محسوب میشد. شاید به
خاطر اسم و رسم و تحصیلاتی که داشت.
روزی روزگاری حمید مولانا در
سفرهای احمدینژاد به نیویورک با او همراه و همگام بود. کسی که از
برنامههای تبلیغاتی احمدینژاد با عنوان دیپلماسی عمومی یاد میکرد.
کسی
که شاید منشا بسیاری از سخنرانیهای جنجالی رئیس دولت سابق نام گرفته بود
وخیلی از اظهارنظرهایی که در سازمان ملل اگرچه سرو صداهای بسیار به پا کرد.
مولانا خودش به صراحت گفته ماجرای سخنرانی معروف احمدینژاد در دانشگاه
کلمبیا کار او بوده است.
می گفتند وی مسئول گروهی است که راهبردها و
تاکتیکهای تبلیغاتی را براساس روشهای رسانهها در آمریکا تنظیم و پاسخ به
پرسشها را برای احمدینژاد تهیه میکند. چه بسا در متن بسیاری از
سخنرانیها نیز او دخالت داشته.
> اما حمید مولانا کیست ؟
مولانا
را پیش از آنکه به عنوان مشاوراحمدینژاد بشناسند به عنوان استاد دانشکده
ارتباطات دانشگاه امریکن دی سی واشینگتن میشناسند. یک استاد روزنامه نگاری و
علوم سیاسی. مولانا چهل سال بود که در سمت استادی در دانشگاههای آمریکا
تدریس میکرد. وی را البته موسس رشته ارتباطات بینالملل و بخش مطالعات
عالی ارتباطات در دانشگاه آمریکن در واشنگتن میدانند که در طول این مدت
ریاست آن را به عهده داشته است.
مولانا علی رغم تحصیلاتش در آمریکا اما
همواره گرایش به معارف اسلامی و حوزه هم داشت. در جوانی پای سخنرانیهای
شهید مطهری مینشست. قبل از رفتن از تهران با وجود کم بودن سنش، چندین بار
اجازه حضور در دروس بزرگان حوزه علمیه قم از جمله آیت الله بروجردی را پیدا
کرده است پدر بزرگ او نیز آیهالله العظمعی سید محمد مولاناست.
حالا هم
میگویند در مساجد مراکز اسلامی حومه واشینگتن شرکت و بارها به دعوت مراکز
اسلامی و تشکلهای مسلمانان در مساجد و دانشگاههای شهرهایی مثل لندن،
منچستر، هامبورگ، بارسلون، الجزیره و قاهره سخنرانی میکند. دردهه 30
عهدهدار صفحه روزنامه کیهان بود. چاپ مقالات مولانا علیه سیستم حاکم در
مطبوعات آنروز، باعث شد که چندین بار مورد پرس و جو قرارگیرد اما علی رغم
مخالفت هایش علیه سیستم و حکومت، وی پیش از انقلاب با بورس تحصیلی خاص از
وزارت خارجه آمریکا به این کشور رفت و تا پایان تحصیلات در مقطع دکترا از
این بورس برخوردار ماند. مولانا بعدها در مورد انگیزه سفر خود به آمریکا
میگوید«انگیزه من ازسفر به آمریکا،کسب دانش به حداکثرواستفاده از منابع
علمی و دانشگاهی و آشنایی بیشتر با این قاره و جامعه ی آمریکا بود».وی پس
از انقلاب به عنوان یادداشت نویس به همکاری با روزنامه کیهان پرداخت البته
موسس کیهان میگوید که ما به او یادداشت سفار ش میدادیم تا اینکه او در سال
۸۷ و پس از انتصاب به عنوان مشاور رسانهای احمدینژاد، نقشی موثر در
اظهارات جنجالی رئیس دولت سابق پیدا کرد.اما این همه جنجال آفرینیهای
مولانا نیست.
> نظرات عجیب در مورد احمدینژاد
پروفسور
احمدینژادیها در دوران خدمت و مشاوره رئیس دولت سابق سخنرانیهای زیادی
در وصف و تمجید از احمدینژاد داشته است که تنها چند مورد از آنها را در
مورد حوزههای مختلف در ادامه میخوانیم.تا به شیفتگی او نسبت به رئیس دولت
سابق پی ببریم.
او یکبار در مورد سیاستهای خارجه احمدینژاد اینگونه
گفته است:در حوزه روابط بین الملل و سیاست خارجی در سالهای اخیر بدون شک
ایران بزرگترین موفقیتها را به دست آورده است، در سالهای اخیر هیچ کس در
بین سران دنیا نتوانسته است نقشی را که دکتر احمدینژاد در صحنهی جهانی
برای ایران، مسلمانان و عدالتخواهان کشورهای دیگر ایفا کرده، انجام دهد،
این یک حقیقت است.
مولانا در جایی دیگر علاقه اش به احمدینژاد را
اینگونه به رخ میکشد: جهان سیاست امروز بدون احمدینژاد خیلی لطفی ندارد،
این را خودمانی بگویم، جهان رسانه هم بدون احمدینژاد لطفی ندارد. شاید تز
مدیریت جهانی را که احمدینژاد داعیه آن را داشت را هم مولانا در گوش او
خوانده بود و وی را با تعاریف و تمجیدهایش به این باور رسانده بود که
احمدینژاد میتواند جهان را مدیریت کند. آنجایی که این پروفسورایرانی
آمریکایی اصولگرای احمدینژاددوست در مورد نقش احمدینژاد درجهان میگوید:
وقتی دولت دکتر احمدینژاد و شخص وی وارد صحنه جهانی میشود.، وضع ما
کاملاً در جهان عوض میشود.
مولانا از جمله محورهای سیاست خارجی دولت
احمدینژاد را زنده کردن و احیای آرمانها، ارزشها و شعارهای انقلابی و
اسلامی ایران میداند و میگوید: با پررنگ کردن اینها در صحنه بین المللی
یعنی این که ما به روزی که میخواهیم در تعیین دستور روز صحنه بین المللی
دست داشته باشیم برمی گردیم.
حمید مولانا در جایی دیگر به نقش آفرینی
اش در بسیاری از اظهار ات جنجالی احمدینژاد هم اذعان میکند و میگوید: ما
مسائل اجتماعی- فرهنگی و مورد نظر مردم را مانند نقش خانواده در روابط بین
الملل، نقش دین و فرهنگ در روابط بین الملل، نقش مهدویت در روابط بین
الملل، نقش زنان در روابط بین الملل و همینطور مسائل دیگر مثل هولوکاست
و... مطرح کرده ایم.
این مشاور رسانهای دولت سابق همچنین احمدینژاد
را تئوریسین روابط بین الملل معرفی کرده و میگوید: تئوری عدالت و بسط دادن
آن به تئوری روابط بین الملل یک نوع نواندیشی بود که شخص آقای احمدینژاد
آن را به خوبی انجام دادند تشخیص دادن این که این شورا، شورای امنیت است نه
شورای عدالت، و باید جای این دوعوض شود، چیزی است که کسی اصلاً فکرش را
نمیکرد. اوج خلاقیت و تعریف و تمجید مولانا از احمدینژاد جایی است که
میگوید مردم دنیا ایران را به خاطر احمدینژاد میشناسند او میگوید: پیش
از انقلاب وقتی میگفتی از ایران آمدم میگفتند گربه ایرانی خیلی قشنگ است،
دیگری فرش ایرانی، سومی خاویار. از اغلب افراد وقتی میپرسیدی، نمیدانست
ایران کجاست،اما امروز هر کجای اروپا و امریکا و هر کجای دیگر بروی بگویی
ایرانیم، من آمار گرفته ام اولین چیزی که از شما میپرسند، این است که
میگویند حال دکتر احمدینژاد چطور است؟
> حاشیههای پروفسور
اما
این مشاور شیفته احمدینژاد دراین سالها حاشیههای زیادی هم داشت. یکی از
آنها تبعیت آمریکایی و انتصابش به عنوان مشاور رئیس جمهور بود. بنا بر
ماده 989 قانون مدنی کشورمان که «هر تبعه ایرانی که بدون رعایت مقررات
قانونی... تابعیت خارجی تحصیل کرده باشد، تبعیت خارجی او کان لم یکن بوده و
تبعه ایران شناخته میشود ولی... از اشتغال به وزارت و معاونت وزارت و
عضویت مجالس مقننه و انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی و هرگونه مشاغل
دولتی، محروم خواهد بود».انتصاب او به سمت مشاور رئیس جمهور از این رو با
حواشی زیادی رو به رو شد. اما مهمتر از آن اینکه در گزارشهایی ادعاشد که
ملک وسیعی در حوالی میدان ونک در اختیار حمید مولانا قرار داده شده تا
بنیاد فرهنگی مولانا را در آن راهاندازی نماید.
گفته میشد نام وی برای
نخستین بار در بودجه سال ۱۳۸۷ ذکر و ردیف بودجهای برای او در نظر گرفته
شد. این بودجه در آن سال به مبلغ ۳۳۷ میلیون تومان تحت عنوان «بنیاد فرهنگی
مولانا» بود. این مبلغ (۳۳۷ میلیون تومان) عینا در بودجه سال ۱۳۸۸ قید شد.
مجموع این مبالغ در بودجه سالهای ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ مبلغ ۶۷۴ میلیون تومان بود
که با توجه به قیمت ۱۰۰۰ تومانی دلار در سالهای ۸۷ و ۸۸، مبلغ پرداختی به
حمید مولانا معادل ۶۷۴ هزار دلار بود.
این رقم در لایحه بودجه سال 89
نیز تکرار شد، اما در کمیسیون تلفیق با اعتراض برخی نمایندگان ردیف مورد
نظر حذف شد.علت مخالفت نمایندگان با اختصاص بودجه به بنیاد حمید مولانا
مشاور رئیس جمهور این بوده که دلیلی ندارد هرکس با تاسیس بنیاد در بودجه
سالانه کشور که متعلق به عموم مردم است بهره مند شود و بیت المال به افراد و
اشخاص داده شود.به گفته نمایندگان هیچ نظارت و بررسی نسبت به هزینه کرد
بودجه سالها قبل این بنیاد وجود نداشته و اساساً مشخص نیست که بنیاد
مولانا با این بودجه چه میکند و لذا بازده وعملکرد این بنیاد شفاف نبوده
است.به همین دلیل اعضای کمیسیون تلفیق مجلس بودجه اختصاص یافته به بنیاد
حمید مولانا معادل 337 میلیون تومان را از بودجه سالانه کشور در سال 89حذف
کردند.
هنوز هم مشخص نیست که حمید مولانا با آن بودجه چه کرد؟ این
بودجه دقیقا در چه محلی هزینه شد؟ به غیر ازاین بر خلاف سالهای پایانی
هشتاد کسی هم نیست که به این سوال پاسخ دهد که چرا مولانا تا این حد خاموش
است و کجاست و چرا نه از احمدینژاد دفاع میکند نه علیه او سخن میگوید و
اکنون به چه فعالیتی مشغول است برای رسیدن به این پرسش تلاشهایی کردیم.
> اطلاعی ندارم
شاید
در نگاه اول به نظر میاید که علی اکبر جوانفکر مشاوررسانهای احمدینژاد و
از نزدیکترین و باوفاترین چهره هابه رئیس دولت سابق بهترین گزینه برای
توضیح درمورد حمید مولانا باشد مولانایی که خود سالها مشاور رسانهای
احمدینژاد بوده است اما برخلاف تصور، جوانفکر درمورد مولانا ابراز
بیاطلاعی میکند و در پاسخ به آفتاب یزد میگوید: من ارتباطی با او نداشتم
اکنون هم ندارم. در جریان کارهای او نیز نیستم.
وقتی حتی ازاو میپرسیم که مولانا اکنون ایران است یا خارج از ایران نیز میگوید: نمیدانم.
قاعدتا
با این احوال جوانفکر اطلاعی از ردیف بودجه اختصاصی به مولانا هم ندارد و
پاسخش دراینباره هم ابراز عدم آگاهی است. یکی دیگر از چهرههای رسانهای و
نزدیک به احمدینژاد یعنی حجه الا سلام بهمن شریف زاده هم در مورد او ابراز
بیاطلاعی میکند و به آفتاب یزد میگوید: من در مورد وی و حر فهای ایشان
دقتی نداشتم، تنها جسته و گریخته مطالب و افکار و نگاهها و جهان بینی هایش
را میگفتند. به هر حال ایشان در کیهان مینوشت و ازاین طریق ممکن است خط
فکری او را برخی حدس بزنند که چیست و چگونه است. اما من شخصا چندان به او
نپرداختم.
وی در باره بنیاد فرهنگی مولانا و بودجه اختصاصی به مولانا
هم میگوید: در اینباره هم از شما میشنوم چیزی از میزان مبلغ و اینکه برای
چه داده شده و یا اینکه واقعا به او تعلق گرفته یانه ندارم.
> تاثیراظهارات مولانا
به
سراغ حجه الاسلام وحید هرو آبادی هم میرویم یکی از روحانیونی که به خاطر
اظهارنظرهایی در مورد مشایی و احمدینژاد از تدریس برای مدتی بازماند. این
چهره نزدیک به جریان بهار و احمدینژاد هم درباره مولانا به آفتاب یزد
میگوید: من در مورد اینکه ایشان الان کجاست و چه میکند اطلاعی ندارم حتی
نمیدانم خارج است یا ایران.
وی ادامه میدهد: اما آنچه مسلم است اینکه او
مشاور آقای احمدینژاد بوده است. همانطور هم که میدانیم احمدینژاد
مشاوران زیادی داشت. در سال 88 خیلی از این مشاوران را از محیط اداری کنار
کذاشت. البته ایشان جزو آن نبوده است.
هروآبادی در مورد تاثیر اظهارات
مولانا در سخنرانیهای جنجالی احمدینژاد میگوید: کارکرد مشاورهای
مولانا بیشتر از علوم سیاسی در رسانه و روزنامه بوده است. قاعدتا مولانا
باید درارتباط با همین مسائل رسانهای بیشتر به احمدینژادمشورت میداد.
اینکه
به طور مشخص چه قدر احمدینژاد از آقای مولانا استفاده میکردند مشخص
نیست. به هر صورت برکسی پوشیده نیست که اندیشههای آقای احمدینژاد بسیار
به مهندس مشایی نزدیک است تا هر کس دیگر. انتشار منشور نهضت به سوی بهار که
خود آقای احمدینژاد آن را منتشر کرد میتوان گفت همان منظومه فکری مشایی
است به بیان دیگر منظومه فکری مشایی و احمدینژاد یکی است و نه دوتا. تمام
مشکلات داخلی هم که وجود داشتند از زمانی بود که احمدینژاد به آقای مشایی
پستهای رسمی داد. البته دلیل این انتسابات هم به دلیل همین منظومه فکری
است.
هرو آبادی میگوید: اما نگاه دقیقی نسبت به تفکر خود حمید مولانا
ندارم که بگویم مثلا چه قدر او به مشایی یا احمدینژاد نزدیک بوده است اما
فراموش نکنیم، آقای مولانا قبل از این که مشاور احمدینژاد باشد، طیف روز
نامه کیهان به او علاقه مندبود.همان طور که میدانید معمولا طیف کیهان آن
چنان که در بوق و کرنا میشود مطلب قابل استفاده او عرضهای ندارد.
وی
میگوید: اما اینکه مولانا در چه حوزههایی اندیشههایی را مطرح کرده ندانم
به هر حال مولانا برخلاف مشاورینی که در سال 88 به نوعی از احمدینژاد
فاصله گرفتند در سالها 90 تا 92 نیز حضور و فعالیتهای مشاورهای را انجام
میداد البته نه در خود نهاد ریاست جمهوری. اما مطمئنا پیشنهاداتی را مطرح
میکردند.
> سکوت مولانا
او در مورد سکوت این روزهای مولانا و
اینکه چرا وی له یا علیه احمدینژاد سخنی نمیگوید پاسخ میدهد: مولانا یک
چهره آکادمیک و دانشگاهی دارد. چهره آکادمیک نیز به این معنا نیست که
حتمافردی در 10 کلاس تدریس کند، بلکه منظورم این است که خوی و منش او
آکادمیک است. معمولا این چنین چهرهها یی در مسائلی که هزینه بالایی
برایشان ایجاد میکند کمتر اظهار نظر میکنند. اکنون هم نام بردن از
احمدینژاد تمجید و یا روایت بیطرفانه از او داشتن هزینه بالایی دارد.
هزینه صحبت کردن از احمدینژاد باعث میشود تا همین چهرههای آکادمیک چندان
تمایلی به اسم بردن یا فعالیت سیاسی در مورد او نداشته باشند.
هرو
آبادی درمورد اختصاص ردیف بودجهای برای مولانا در دولت سابق میگوید: من
اطلاعی از اینکه بنیاد فرهنگی مولانا چه فعالیت داشته و یا بودجه اش چگونه
بوده ندارم. اما شخص خودمن اصلا از این مدل رضایت ندارم. شما خودتان فضای
بسته بودجه را میدانید امسال که خیلی از جداول بودجه هم منتشر نشده است و
مطمئنا این خوب نیست و حتی نسبت به گذشته هم ضعفش بیشترشده است، همواره
ساختار حاکم تمایل به پنهان کردن برخی مسائل از جمله امور مالی دارد. از
سویی اگر چه لایحه بودجه از طرف دولت به مجلس برده میشود اما اصلا به این
به آن معنا نیست که کل بودجه را دولت مینویسد و یا الزاما ردیف بودجه
مولانا بخاطر دولت سابق بوده است. اما پیشنهاد میدهم که اگر موضوع بودجه
اختصاص یافته به مولانا مستند است حتما توضیح و شفافیت هم بخواهند مبنی
براینکه شما که این بودجهها را گرفتید متعاقب آن چه فعالیتهایی کردید چه
کتابهایی چاپ کردید چه اندیشههایی دراینباره ترویج شده است. این مسئله نه
برای ایشان بلکه برای تمام نهادهایی که بودجه میگیرند باید وجودداشته
باشد.