بالاخره نتایج انتخابات مجلس یازدهم در پایتخت هم اعلام شد. لیست اصولگرایان انتقام چهار سال پیش را گرفت و توانست هر سی نماینده خود را به خانه ملت بفرستد هرچند آنچه نسبت به امسال و سال 94 متفاوت است میزان مشارکت در انتخابات است.
آفتاب یزد- گروه سیاسی:
بالاخره نتایج انتخابات مجلس یازدهم در پایتخت هم اعلام شد. لیست
اصولگرایان انتقام چهار سال پیش را گرفت و توانست هر سی نماینده خود را به
خانه ملت بفرستد هرچند آنچه نسبت به امسال و سال 94 متفاوت است میزان
مشارکت در انتخابات است. درحالی که تهران چهار سال پیش مشارکت در تهران
حدود 50 درصد بود و امسال مشارکت مانند گذشته نبود. دلایل مختلفی نسبت به
این نوع استقبال از انتخابات وجود دارد اما به نظر میرسد عوامل بسیاری بر
نحوه مشارکت مردم تاثیر داشت. در واقع انتخابات دوم اسفند دارای یک ویژگی
خاص بود اینکه سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان روی خوشی نشان نداد تا روشن شود
میزان سرمایه اصولگرایان مثلا در پایتخت حدود 15 درصد است. اگر محمدباقر
قالیباف را کنار بگذاریم که بیش از آنکه از طریق بِرند اصولگرا رای آورده
باشد با اسم و رسم شخصیاش اول شده، سایر منتخبین تهران که از قضا فاصله
زیادی با قالیباف دارند در نسبتی قابل توجه رای کمتری از قالیباف به دست
آوردهاند.
> مقایسه سرلیستهای برنده دهم و یازدهم
بنابراین رای
قالیباف در این انتخابات را باید از در دو بخش در نظر بگیریم؛ نخست بدنه
اصولگرایی جامعه که به دلیل قرار گرفتن قالیباف در لیست مورد تایید
اصولگرایان به او رای داده و بخش دوم مردمی عادی که فارغ از جناح بندیها
وارد
میدان شدهاند. مجموع این دو گروه قالیباف را با یک میلیون و 265 هزار 287
نفر به عنوان سرلیست اصولگرایان نفر اول تهران کرده و به خانه ملت راه
فرستاده است. اما در انتخاباتهای گذشته نفر اول تهران به چه گروهی وابسته
بوده و چه تعداد رای آورده است؟ این موضوع میتواند به شناخت بیشتری درباره
جایگاه افراد و جریانهای سیاسی کشور کمک کند. در انتخابات قبل در تهران
محمدرضا عارف به عنوان سرلیست اصلاحطلبان توانست رتبه اول تهران را بدست
آورد. او که پیش از آن در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای اصلی اصلاحطلبان
در سال 1392 بود برای حفظ مصلحت و جلوگیری از حضور چهرههای محافظهکار
در مقام ریاست جمهوری از حق خود به نفع روحانی گذشته بود و همین بر میزان
محبوبیت عارف میان تهرانیها افزوده بود. با همین شرایط در واقع عارف به
دلیل شخصیتی و همچنین جریانی که پرچمداری اصلاحطلبان را برعهده داشت،
توانست
یک میلیون و 608 هزار 926 رای بدست آورد که در نوع خود این میزان رای برای یک کاندیدای مجلس بینظیر بود!
> عارف میدان دار پنج انتخابات اخیر!
در
انتخابات نهم درحالی که اصلاحطلبان حضور نداشتند و میدان کارزار تهران
برای جولان اصولگرایان فراهم شده بود حداد عادل توانست رتبه اول تهران را
به دست آورد. او در انتخابات نهم توانست یک میلیون و 119 هزار 474 رای بدست
آورد. این دوره سومین بار پیاپی بود که حداد عادل در تهران میدان داری
میکرد. او پیش از این در انتخابات مجلس هشتم 844هزار و 230 رای و در مجلس
هفتم با 888 هزار و 276 رای به خانه ملت راه یافت تا سه دوره پیاپی نفر اول
تهران باشد. نکته مهم این است که در این سه دوره اصلاحطلبان با حداقل
توان وارد رقابت شده بودند و در واقع مجلس هفتم و نهم را میتوان گفت اصلا
این جریان در انتخابات فعالیتی نداشت! بررسی این پنج دوره از انتخاباتهای
مجلس نشان میدهد چهار دوره اخیر را اصولگرایان پیروز شدهاند و تنها مجلس
دهم بوده که در تهران اصلاحطلبان توانستند صندلیهای بهارستان را بدست
آوردند! اما نکته جالب این است که در انتخابات دهم که عارف نفر اول شده
تعداد آرا او با اختلافی زیاد نسبت به حداد عادل و قالیباف رتبه اول را
بدست آورده است.
> تقدیم دودستی سرمایه ها
اما چرا اصلاحطلبان
درحالی که بعد از مجلس هفتم، هشتم و نهم نوار پیروزیهای اصولگرایان را
پاره کرده بودند اینچنین نسبت به مجلس یازدهم برخورد کردند و بار دیگر دو
دستی مجلس را تقدیم اصولگرایان کردند. این گمانه که ردصلاحیتها باعث چنین
اتفاقی شد چندان قابل قبول نیست چرا که این اولین بار نبود که اصلاحطلبان
در مواجه با روند تایید صلاحیتها کارشان گره میخورد. بنابراین آنچه که
بیشتر خودنمایی میکند فاصله افتادن میان جریان اصلاحات با بدنه اجتماعی
است و عدم شناخت درست نسبت به این سرمایه انسانی. در واقع اصلاحطلبان در
میان خود دچار تفرقه شدند و از همین مجرا نیز ضربه خوردند. برخی در این
جریان تلاش کردند چشم به روی حامیان خود ببندند و تنها به دنبال نردبان
قدرت باشند. موضوعی که به تدریج موجب شد بدنه اجتماعی اصلاحطلبان دلسرد
شود و همین کلید بهارستان را در اختیار اصولگرایان قرار داد تا قالیباف
بالاخره بتواند یک پست انتخابی بگیرد. او تاکنون در هر پستی که بود انتصابی
بود و از طریق رای مردم تاکنون در انتخاباتهای 84، 92 و 96 ریاست جمهوری
ناکام مانده بود. از سوی دیگر سازوکار شورای عالی سیاستگذاری که به ریاست
عارف توانسته بود انتخاباتهای چند سال اخیر را به نحو احسن مدیریت کند و
پیروزی را نصیب اصلاحطلبان کند از میان خود جریان اصلاحات با برخی هجمهها
مواجه شد و برخی ساز ناکوک خود را زدند! این درحالی است که خودخواهیهای
برخی گروههای اصلاحطلب منجر به این شد آنها برای تقویت جایگاه خود به
تضعیف شورای عالی سیاستگذاری و محمدرضا عارف بپردازند! همه این دلایل موجب
شد تا حالا اصلاحطلبان به نقطه اول بازگردند، البته این بار یک تفاوت مهم
هم دارد، آنها نه تنها قدرت را واگذار کردهاند بلکه بخش مهمی از بدنه
اجتماعی خود را نیز از دست دادهاند.