نسخه چاپی
ارسال به دوستان
سرویس سیاسی-نتایج اولیه آرای انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در بسیاری از حوزه‌های انتخاباتی سراسر کشور، روز گذشته از سوی سخنگوی ستاد انتخابات کشور به‌صورت رسمی اعلام شد.
سرویس سیاسی-نتایج اولیه
آرای انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در بسیاری از حوزه‌های
انتخاباتی سراسر کشور، روز گذشته از سوی سخنگوی ستاد انتخابات کشور به‌صورت
رسمی اعلام شد.
پیشتازی قاطع لیست وحدت در تهران؛
30 بر هیچ به نفع نیروهای انقلابی
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز جمعه ۲ اسفند 98 در ۵۵ هزار شعبه اخذ رأی در سراسر کشور (۲۰۸ حوزه انتخابیه) برگزار شد تا ۲۹۰ نماینده به خانه ملت راه پیدا کنند.
بر اساس گزارش‌های منتشرشده از نتایج شمارش آرای اکثریت حوزه‌های انتخابیه سراسر کشور، و نامزدهای «فهرست وحدت»، حائز اکثریت کرسی‌های نمایندگی مجلس شدند.
همچنین، بر اساس نتایج شمارش آرای حوزه‌های انتخابیه «بیجار» استان کردستان، «میانه» استان آذربایجان‌شرقی و «لنجان» و «سمیرم» استان اصفهان و «دهلران، دره‌شهر، آبدانان و بدره» استان ایلام کاندیداهای این حوزه‌ها موفق به کسب حدنصاب یک‌پنجم آرای صحیح نشدند و انتخابات در این حوزه‌ها به مرحله دوم کشیده شده است.
موسوی، سخنگوی ستاد انتخابات کشور در گفت‌وگویی تلویزیونی با شبکه خبر، اسامی 40 نفر حائز بیشترین رأی یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس را اعلام کرد. اسامی 30 نفر اول در حوزه انتخابیه تهران که همگی از اصولگرایان هستند، به شرح زیر است: 1. محمدباقر قالیباف، 2. مصطفی میرسلیم،3. مرتضی آقاتهرانی، 4. الیاس نادران، 5. محسن دهنوی، 6. محمود نبویان، 7. محسن پیرهادی، 8. سید احسان خاندوزی، 9. ابوالفضل عمویی، 10. فاطمه رهبر، 11. اقبال شاکری، 12. بیژن نوباوه وطن، 13. مجتبی توانگر، 14. روح‌الله ایزدخواه، 15. احمد نادری، 16. سیدنظام‌الدین موسوی، 17. عبدالحسین روح‌الامینی، 18. زهره الهیان، 19. مالک شریعتی، 20. مهدی شریفیان، 21. سیدرضا تقوی، 22. سمیه رفیعی، 23. سیدعلی یزدی‌خواه، 24. علی خضریان، 25. فاطمه قاسم‌پور، 26. مجتبی رضاخواه، 27. رضا تقی‌پور انوری، 28. غلام‌رضا رضوانی، 29. زهره‌سادات لاجوردی و 30. عزت‌الله اکبری تالارپشتی
دست رد مردم بر سینه اصلاح‌طلبان؛
مردم، اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت کردند
مدعیان اصلاحات که پیش از این سعی می‌کردند به دلیل رد صلاحیت چهره‌های رادیکال و مسئله دار، القا کنند که مردم در این دوره از انتخابات، روی خوشی به اصولگرایان نشان نمی‌دهند با نتیجه‌ای برعکس تحلیلهای خود روبرو شدند. با اینکه بسیاری از چهره‌های شاخص جریان اصلاح‌طلب در انتخابات شرکت کردند اما در نهایت پیشتازی به نفع اصولگرایان رقم خورد. گرچه مردم ایران، نامزدهای لیست وحدت را انتخاب کردند اما هنوز برخی از چهره‌ها و رسانه‌های طیف اصلاحات به صورت پراکنده و جسته‌گریخته و البته همنوا با ضد انقلاب، از «انتخابات بی‌رقیب!» سخن می‌گویند.
لازم به یادآوری است، اصلاح‌طلبان که پیش از این از تحریم انتخابات، قهر با صندوق‌های رأی و انتخابات مشروط سخن می‌گفتند و در مقطعی هم در اعتراض به حوادث آبان‌ماه، مسئله ضرورت انصراف از نمایندگی مجلس را کلید زدند! در نهایت به صحنه انتخابات آمدند. آنها که نتوانسته بودند حقیقت تورم و تراکم کاندیداها در اردوگاه اصلاحات را پنهان کنند سرانجام به انتشار چندین لیست انتخاباتی روی آوردند.
علاوه‌بر چهره‌های شاخص اصلاحات مانند محمدرضا خباز، سید افضل موسوی، جلال میرزایی، احمد مازنی و... در لیستهای انتخاباتی شهرستان‌ها، در فهرست‌های انتخاباتی چندگانه آنان در تهران هم چهره‌های مشهوری مانند مجید انصاری، سهیلا جلودارزاده، مصطفی کواکبیان، محمدعلی وکیلی، علیرضا محجوب، پروانه مافی، زهرا ساعی، محمدرضا نجفی، ابوالفضل سروش، محسن علیخانی، سیدفرید موسوی، فریده اولاد قباد، داوود محمدی، مهدی شیخ، محمدحسین شیخ محمدی، افشین علاء، محمدرضا راه‌چمنی، محمدرضا بادامچی، محمدحسین مقیمی و.... حضور داشتند که با عدم اقبال مردم مواجه شدند؛ به عبارت دیگر این مردم بودند که اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت کردند.
بر اساس گزارش‌های منتشرشده تا لحظه تنظیم گزارش (شامگاه شنبه)، در میان ۲۹۰ کرسی مجلس و ۲۰۲ حوزه انتخابیه، (به استثنای ۳۰ نماینده حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر و نمایندگان ۵ حوزه اقلیت‌های دینی)، تکلیف مستاجران ۲۴۱ کرسی مجلس مشخص شده که از میان آنها، ۱۹۱ نفر اصولگرا، ۱۶ نفر اصلاح‌طلب و ۳۴ نفر مستقل هستند؛ همچنین تکلیف ۱۴ کرسی نیز در مرحله دوم مشخص خواهد شد.
مشارکتی که می‌توانست بیش از این باشد...
گرچه مشارکت مردم ایران در این دوره از انتخابات، قابل تحسین بود اما نکته مهم آنکه 1. ناکارآمدی دولت تدبیر و امید و مجلس دهم، 2. جوسازی برخی طیف‌های سیاسی در مسئله کرونا و 3. زیر سؤال بردن انتخابات و مشارکت از سوی اصلاح‌طلبان در میزان مشارکت مردم بی‌تأثیر نبود.
روشن است که اگر شیطنت‌های رسانه‌ای و سیاسی‌کاری‌های مدعیان اصلاحات و طرح گزاره‌هایی مانند «مجلس در رأس امور نیست»، «کاندیدا نداریم» و «لیست نمی‌دهیم» نبود، حضور مردم در پای صندوق‌های رأی بیشتر از آمارهای اعلام شده بود.
جالب توجه آنکه برخی رسانه‌های منسوب به مدعیان اصلاحات به ویژه برخی چهره‌ها و اکانت‌های فعال آنها در شبکه‌های اجتماعی، در شب انتخابات تلاش کردند با جوسازی، التهاب آفرینی و هراس افکنی در موضوع «کرونا» مردم را از حضور در پای صندوق‌های رأی دلسرد کنند.
درخصوص تأثیر ناکارآمدی دولت و مجلس در میزان مشارکت هم گفتنی‌ها بسیار و غیرقابل انکار است چه آنکه اگر این مصیبت‌ها و مشکلات کمرشکن اقتصادی نبود شاهد حضور گسترده‌تری از مردم در این جشن ملی بودیم.
بر اساس بررسی‌های صورت گرفته و همچنین گزارشی که دانا نوشته، میانگین مشارکت در انتخابات‌های ادوار یازده گانه مجلس شورای اسلامی در ایران ۵۸ درصد است و کمترین نرخ مشارکت نیز عدد ۵۱ درصدی در انتخاباتی است که در زمان پایان کار دولت هاشمی رفسنجانی ثبت شده است.
انتخابات روز گذشته نیز که مشارکت حدود ۴۵ درصدی مردم را در پی داشت در سال پایانی دولت روحانی و در اوج ناکارآمدی اقتصادی و سیاسی دولت دوازدهم رقم خورده است. انتخاباتی که نسبت به میانگین مشارکت ۱۳ درصد، و نسبت به کمترین دوره ۶ درصد کاهش مشارکت را تجربه کرده است.
الیاس نادران کارشناس مسائل اقتصادی می‌گوید: طبیعی است که رأی قاطع مردم به گفتمان خودکفایی و مدیریت جهادی پیام مهمی به مدیریت کشور برای جهت‌گیری‌های تازه در اقتصاد و سیاست است.
به نظر می‌رسد اگر ظرفیت بالقوه مشارکت در انتخابات مجلس را مطابق ۵۸ درصد میانگین بدانیم می‌توان نتیجه گرفت که تقریباً تمام این ظرفیت به وادادگی اقتصادی و سیاسی کشور «نه» قاطع گفته‌اند. ۴۵ درصد با رأی مستقیم و ۱۳ درصد با عدم مشارکت.
سیلی‌های پی‌در‌پی بر چهره منحوس آمریکا
پنجاه و چند روز پیش بود که خون شهید سلیمانی، بر کالبد ملت ایران بار دیگر روح وحدت و همبستگی را دمید و در چله دوم انقلاب، ایران اسلامی را مقتدرتر و عزیرتر از گذشته کرد و در برابر چشم جهانیان، نظام رو به افول آمریکا را به بن‌بست کشانید. حضور مردم در مراسم تشییع پیکر سردار دلها، اولین سیلی بر صورت ترامپ بود. عملیات موشکی سپاه پاسداران علیه مواضع آمریکایی‌ها در عراق، سیلی سخت دیگری بود که از سوی سربازان جان بر کف نظام اسلامی بر چهره منحوس قاتل شهید سلیمانی نواخته شد. 22 بهمن امسال هم حماسه دیگری از حضور ملت ایران و ضربه دیگری بر اندام پوشیده آمریکایی‌ها بود. اکنون حضور مردم در انتخابات و به ویژه رأی به نمایندگانی با مواضع ضدآمریکایی، سیلی دیگری بر صورت آمریکایی‌های خبیث است.
از همین رو بود که نیویورک تایمز، رسانه مشهور آمریکایی جمعه 2 اسفند، پیش‌بینی کرد که در انتخابات مجلس ایران گروهی که مواضع ضدآمریکایی دارند و از سیاست‌های واشنگتن در قبال تهران حمایت نمی‌کنند پیروز خواهند شد.
در این گزارش همچنین‌اشاره شده بود که بسیاری از نامزدهای اصولگرا شعار «من قاسم سلیمانی هستم» را انتخاب کرده‌اند.
پیشتازی قاطع لیست وحدت در تهران؛
30 بر هیچ به نفع نیروهای انقلابی
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز جمعه ۲ اسفند 98 در ۵۵ هزار شعبه اخذ رأی در سراسر کشور (۲۰۸ حوزه انتخابیه) برگزار شد تا ۲۹۰ نماینده به خانه ملت راه پیدا کنند.
بر اساس گزارش‌های منتشرشده از نتایج شمارش آرای اکثریت حوزه‌های انتخابیه سراسر کشور، و نامزدهای «فهرست وحدت»، حائز اکثریت کرسی‌های نمایندگی مجلس شدند.
همچنین، بر اساس نتایج شمارش آرای حوزه‌های انتخابیه «بیجار» استان کردستان، «میانه» استان آذربایجان‌شرقی و «لنجان» و «سمیرم» استان اصفهان و «دهلران، دره‌شهر، آبدانان و بدره» استان ایلام کاندیداهای این حوزه‌ها موفق به کسب حدنصاب یک‌پنجم آرای صحیح نشدند و انتخابات در این حوزه‌ها به مرحله دوم کشیده شده است.
موسوی، سخنگوی ستاد انتخابات کشور در گفت‌وگویی تلویزیونی با شبکه خبر، اسامی 40 نفر حائز بیشترین رأی یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس را اعلام کرد. اسامی 30 نفر اول در حوزه انتخابیه تهران که همگی از اصولگرایان هستند، به شرح زیر است: 1. محمدباقر قالیباف، 2. مصطفی میرسلیم،3. مرتضی آقاتهرانی، 4. الیاس نادران، 5. محسن دهنوی، 6. محمود نبویان، 7. محسن پیرهادی، 8. سید احسان خاندوزی، 9. ابوالفضل عمویی، 10. فاطمه رهبر، 11. اقبال شاکری، 12. بیژن نوباوه وطن، 13. مجتبی توانگر، 14. روح‌الله ایزدخواه، 15. احمد نادری، 16. سیدنظام‌الدین موسوی، 17. عبدالحسین روح‌الامینی، 18. زهره الهیان، 19. مالک شریعتی، 20. مهدی شریفیان، 21. سیدرضا تقوی، 22. سمیه رفیعی، 23. سیدعلی یزدی‌خواه، 24. علی خضریان، 25. فاطمه قاسم‌پور، 26. مجتبی رضاخواه، 27. رضا تقی‌پور انوری، 28. غلام‌رضا رضوانی، 29. زهره‌سادات لاجوردی و 30. عزت‌الله اکبری تالارپشتی
دست رد مردم بر سینه اصلاح‌طلبان؛
مردم، اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت کردند
مدعیان اصلاحات که پیش از این سعی می‌کردند به دلیل رد صلاحیت چهره‌های رادیکال و مسئله دار، القا کنند که مردم در این دوره از انتخابات، روی خوشی به اصولگرایان نشان نمی‌دهند با نتیجه‌ای برعکس تحلیلهای خود روبرو شدند. با اینکه بسیاری از چهره‌های شاخص جریان اصلاح‌طلب در انتخابات شرکت کردند اما در نهایت پیشتازی به نفع اصولگرایان رقم خورد. گرچه مردم ایران، نامزدهای لیست وحدت را انتخاب کردند اما هنوز برخی از چهره‌ها و رسانه‌های طیف اصلاحات به صورت پراکنده و جسته‌گریخته و البته همنوا با ضد انقلاب، از «انتخابات بی‌رقیب!» سخن می‌گویند.
لازم به یادآوری است، اصلاح‌طلبان که پیش از این از تحریم انتخابات، قهر با صندوق‌های رأی و انتخابات مشروط سخن می‌گفتند و در مقطعی هم در اعتراض به حوادث آبان‌ماه، مسئله ضرورت انصراف از نمایندگی مجلس را کلید زدند! در نهایت به صحنه انتخابات آمدند. آنها که نتوانسته بودند حقیقت تورم و تراکم کاندیداها در اردوگاه اصلاحات را پنهان کنند سرانجام به انتشار چندین لیست انتخاباتی روی آوردند.
علاوه‌بر چهره‌های شاخص اصلاحات مانند محمدرضا خباز، سید افضل موسوی، جلال میرزایی، احمد مازنی و... در لیستهای انتخاباتی شهرستان‌ها، در فهرست‌های انتخاباتی چندگانه آنان در تهران هم چهره‌های مشهوری مانند مجید انصاری، سهیلا جلودارزاده، مصطفی کواکبیان، محمدعلی وکیلی، علیرضا محجوب، پروانه مافی، زهرا ساعی، محمدرضا نجفی، ابوالفضل سروش، محسن علیخانی، سیدفرید موسوی، فریده اولاد قباد، داوود محمدی، مهدی شیخ، محمدحسین شیخ محمدی، افشین علاء، محمدرضا راه‌چمنی، محمدرضا بادامچی، محمدحسین مقیمی و.... حضور داشتند که با عدم اقبال مردم مواجه شدند؛ به عبارت دیگر این مردم بودند که اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت کردند.
بر اساس گزارش‌های منتشرشده تا لحظه تنظیم گزارش (شامگاه شنبه)، در میان ۲۹۰ کرسی مجلس و ۲۰۲ حوزه انتخابیه، (به استثنای ۳۰ نماینده حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر و نمایندگان ۵ حوزه اقلیت‌های دینی)، تکلیف مستاجران ۲۴۱ کرسی مجلس مشخص شده که از میان آنها، ۱۹۱ نفر اصولگرا، ۱۶ نفر اصلاح‌طلب و ۳۴ نفر مستقل هستند؛ همچنین تکلیف ۱۴ کرسی نیز در مرحله دوم مشخص خواهد شد.
مشارکتی که می‌توانست بیش از این باشد...
گرچه مشارکت مردم ایران در این دوره از انتخابات، قابل تحسین بود اما نکته مهم آنکه 1. ناکارآمدی دولت تدبیر و امید و مجلس دهم، 2. جوسازی برخی طیف‌های سیاسی در مسئله کرونا و 3. زیر سؤال بردن انتخابات و مشارکت از سوی اصلاح‌طلبان در میزان مشارکت مردم بی‌تأثیر نبود.
روشن است که اگر شیطنت‌های رسانه‌ای و سیاسی‌کاری‌های مدعیان اصلاحات و طرح گزاره‌هایی مانند «مجلس در رأس امور نیست»، «کاندیدا نداریم» و «لیست نمی‌دهیم» نبود، حضور مردم در پای صندوق‌های رأی بیشتر از آمارهای اعلام شده بود.
جالب توجه آنکه برخی رسانه‌های منسوب به مدعیان اصلاحات به ویژه برخی چهره‌ها و اکانت‌های فعال آنها در شبکه‌های اجتماعی، در شب انتخابات تلاش کردند با جوسازی، التهاب آفرینی و هراس افکنی در موضوع «کرونا» مردم را از حضور در پای صندوق‌های رأی دلسرد کنند.
درخصوص تأثیر ناکارآمدی دولت و مجلس در میزان مشارکت هم گفتنی‌ها بسیار و غیرقابل انکار است چه آنکه اگر این مصیبت‌ها و مشکلات کمرشکن اقتصادی نبود شاهد حضور گسترده‌تری از مردم در این جشن ملی بودیم.
بر اساس بررسی‌های صورت گرفته و همچنین گزارشی که دانا نوشته، میانگین مشارکت در انتخابات‌های ادوار یازده گانه مجلس شورای اسلامی در ایران ۵۸ درصد است و کمترین نرخ مشارکت نیز عدد ۵۱ درصدی در انتخاباتی است که در زمان پایان کار دولت هاشمی رفسنجانی ثبت شده است.
انتخابات روز گذشته نیز که مشارکت حدود ۴۵ درصدی مردم را در پی داشت در سال پایانی دولت روحانی و در اوج ناکارآمدی اقتصادی و سیاسی دولت دوازدهم رقم خورده است. انتخاباتی که نسبت به میانگین مشارکت ۱۳ درصد، و نسبت به کمترین دوره ۶ درصد کاهش مشارکت را تجربه کرده است.
الیاس نادران کارشناس مسائل اقتصادی می‌گوید: طبیعی است که رأی قاطع مردم به گفتمان خودکفایی و مدیریت جهادی پیام مهمی به مدیریت کشور برای جهت‌گیری‌های تازه در اقتصاد و سیاست است.
به نظر می‌رسد اگر ظرفیت بالقوه مشارکت در انتخابات مجلس را مطابق ۵۸ درصد میانگین بدانیم می‌توان نتیجه گرفت که تقریباً تمام این ظرفیت به وادادگی اقتصادی و سیاسی کشور «نه» قاطع گفته‌اند. ۴۵ درصد با رأی مستقیم و ۱۳ درصد با عدم مشارکت.
سیلی‌های پی‌در‌پی بر چهره منحوس آمریکا
پنجاه و چند روز پیش بود که خون شهید سلیمانی، بر کالبد ملت ایران بار دیگر روح وحدت و همبستگی را دمید و در چله دوم انقلاب، ایران اسلامی را مقتدرتر و عزیرتر از گذشته کرد و در برابر چشم جهانیان، نظام رو به افول آمریکا را به بن‌بست کشانید. حضور مردم در مراسم تشییع پیکر سردار دلها، اولین سیلی بر صورت ترامپ بود. عملیات موشکی سپاه پاسداران علیه مواضع آمریکایی‌ها در عراق، سیلی سخت دیگری بود که از سوی سربازان جان بر کف نظام اسلامی بر چهره منحوس قاتل شهید سلیمانی نواخته شد. 22 بهمن امسال هم حماسه دیگری از حضور ملت ایران و ضربه دیگری بر اندام پوشیده آمریکایی‌ها بود. اکنون حضور مردم در انتخابات و به ویژه رأی به نمایندگانی با مواضع ضدآمریکایی، سیلی دیگری بر صورت آمریکایی‌های خبیث است.
از همین رو بود که نیویورک تایمز، رسانه مشهور آمریکایی جمعه 2 اسفند، پیش‌بینی کرد که در انتخابات مجلس ایران گروهی که مواضع ضدآمریکایی دارند و از سیاست‌های واشنگتن در قبال تهران حمایت نمی‌کنند پیروز خواهند شد.
در این گزارش همچنین‌اشاره شده بود که بسیاری از نامزدهای اصولگرا شعار «من قاسم سلیمانی هستم» را انتخاب کرده‌اند.
نظر شما
آخرین اخبار
