از مهندسی آرای مردمی آن هم از سوی کسانی که دهانشان همیشه علیه ادعای مهندسی انتخابات باز است تا لودگی و مسخره کردن مجسمه سیمرغ، تا اهدای جایزه جمهوری اسلامی به بازیگر و غیربازیگری که کارش توهین و تمسخر جمهوری اسلامی است و اصل جشنواره فجر را «داخل آدم» فرض نکرده که در آن حاضر شود تا قهر فردی و دستهجمعی با بهانه و بیبهانه.
سرویس فرهنگ و
هنر جوان آنلاین: از مهندسی آرای مردمی آن هم از سوی کسانی که دهانشان
همیشه علیه ادعای مهندسی انتخابات باز است تا لودگی و مسخره کردن مجسمه
سیمرغ، تا اهدای جایزه جمهوری اسلامی به بازیگر و غیربازیگری که کارش توهین
و تمسخر جمهوری اسلامی است و اصل جشنواره فجر را «داخل آدم» فرض نکرده که
در آن حاضر شود تا قهر فردی و دستهجمعی با بهانه و بیبهانه.
این مهد
کودکی که نامش جشنواره سینمایی است، حتی کارگزاران و کاربرانش را در طول
دههها نتوانسته آن قدر وزانت ببخشد که از فرصت قرار گرفتن پشت میکروفن
برای چیزی غیرمتلکپرانی استفاده کنند. یک عده متلکگوی کمحوصله اهل قهر
بازی که از «جنبه» آنها همین بس که دبیر جشنواره درباره آنها میگوید
«چندصدتایی از سینماگران، جشنواره امسال را تحریم کردند، اما به جز یکی
دوتا بقیه در آن حاضر شدند.»خب! تو که نمیتوانی به یک «قرار» خود وفادار
بمانی، چگونه میتوانی با هنرت به مردم معرفت ببخشی؟! ذات نایافته از هستی
بخش/ کی تواند که بود هستی بخش/ خشک ابری که بود ز آب تهی/ ناید از وی صفت
آب دهی/، چون ز هستیش نباشد اثری/، چون به هستی رسد از وی دگری؟!
اختتامیه
سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر ویترینی بود از آنچه مدیریت اشتباه میتواند
بر سر سینما بیاورد. پیش از آنکه تحریمها و تحریمکنندهها یا آمدنها و
نیامدنها به جشنواره بخواهد به حیثیت مهمترین رخداد سینمایی کشور لطمه
بزند، اشتباه در مدیریت باعث شد نماد سینمای جمهوری اسلامی در جشن تولد ۴۲
سالگی انقلاب اسلامی با حاشیه و حرف و حدیث به پایان برسد.
دبیری مجدد
ابراهیم داروغهزاده بر جشنواره فیلم فجر، اگرچه توانست به اکران فیلمها
نظم نسبی بدهد، اما نتوانست از میزان حواشی بیمورد بکاهد، برای همین
میتوان گفت نبود یک مدیر قدرتمند در هدایت صحیح جشنواره در مراسم اختتامیه
به خوبی خودنمایی کرد.
احترام جشنواره به متولی آن است
داروغهزاده
از نشست خبری جشنواره که چند روز بعد از ماجرای اعلام تحریم جشنواره
برگزار شد، با نفی تحریم، تلاش کرد همه چیز را عادی جلوه دهد. وی درباره
بازگشت تحریمکنندگان از جمله پیمان معادی سخن گفت و وظیفه جشنواره را
داشتن نگاه ملی عنوان کرد، ولی آنچه در عمل رخ داد، دهنکجی به جشنواره با
اهدای جایزه به تحریمکننده بود.
یکی از بدیهیترین قواعد در برگزاری
جشنواره حتی در سطح محلی، این است که در مراسم اختتامیه، نامزدهای دریافت
جوایز باید حضور داشته باشند یا حداقل دلیل موجهی برای حضور نداشتن، آورده
باشند ولی در اختتامیه فیلم فجر عوامل فیلم «روز صفر» با وجود آنکه از شب
قبل مشخص شده بود نامزد دریافت سیمرغ هستند، در یک اقدام هماهنگ از حضور در
جشنواره فجر سر باز زدند. ساعتی بعد از پایان اختتامیه، بیانیهای بدون
نام و امضا از سوی عوامل این فیلم در فضای مجازی منتشر شد. در این بیانیه
مبهم، علل نامشخص و گنگی برای نیامدن به اختتامیه ردیف کرده بودند که
خواننده آن میتواند هر برداشتی از آن بکند. رفتار غیرحرفهای سعید ملکان و
تیمش، بازتابهای رسانهای داشت.
«مهر» در نقدی بر این رفتار نوشت:
«اصلیترین ایراد در موضعگیری سعید ملکان همان مسئلهای است که در آغاز به
آن اشاره کردیم؛ ملکان حتی از تشریح صریح موضع انتقادی خود و بهانه اتخاذ
تصمیمش ابا دارد! او واقعاً به چه چیز معترض است؟ صرف کارگردانی و تولید
پروژههایی، چون «تنگه ابوقریب» (با بودجه سازمان اوج)، «تختی» (با
سرمایهگذاری ۴۰درصدی بنیاد سینمایی فارابی) و حالا «روز صفر» آیا معنایی
جز «قرار گرفتن در کنار مدیران فرهنگی» دارد؟ چرا صراحتاً خطاب به کسانی که
معتقدید «پنجه به صورت سینما کشیدهاند» موضع نگرفتهاید؟ این حجم از
ابهام در تشریح نیت اقدام توهینآمیز عدم حضور در ملیترین جشن سینمای
ایران، چه نسبتی با ادعای معترض بودن دارد؟»
دبیر جشنواره فجر هم در یک واکنش دیرهنگام با «ایسنا» مصاحبه و از رفتار ملکان و تیمش ابراز تأسف و حیرت کرد.
علاوه
بر تیم «روز صفر»، پیمان معادی که پیش از جشنواره اعلام کرده بود در این
دوره حضور پیدا نخواهد کرد، برای دریافت سیمرغ به برج میلاد نیامد. معادی
که اولین سیمرغ بهترین بازیگری نقش اول مرد را دریافت کرد، پیش از این برای
فیلم «متری شیش و نیم» نامزد دریافت سیمرغ شده بود. وی ترجیح داد شامگاه
۲۲ بهمن ماه را هزاران کیلومتر دورتر از ایران باشد و پایش را به جشنواره
نگذارد و برگزارکنندگان جشنواره نیز ترجیح دادند به جای رعایت رسم خط زدن
اسم نامزد غایب و اهدای جایزه به نامزدهای حاضر در اختتامیه، سیمرغ را از
ایران برای معادی در امریکا پَر بدهند! برای بازیگری که عمرش را صرف توهین و
تمسخر جمهوری اسلامی کرده و حالا جایزه جمهوری اسلامی را برای او به
امریکا میفرستند!
داوران نخواستند گزینههای روی میز را ببینند
غیبت
بازیگر نقش اول مرد فیلم «درخت گردو» میتوانست فرصتی برای تقدیر از بازی
خوب دیگر بازیگرانی باشد که حق دریافت این جایزه را داشتند. داوران این
دوره از جشنواره حتی نخواستند بازی خوب «جواد عزتی» در فیلم «شنای پروانه»
را ببینند. عزتی که پرکارترین بازیگر مرد این دوره از جشنواره بود در
اعتراض به دیده نشدن از سوی داوران در صفحه شخصیاش، دیالوگی از فیلم «شنای
پروانه» را منتشر کرد و نوشت: «کار را خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خر
کیه!».
اعتراض صریح سعید راد به تحریمکنندهها
حضور نیافتن برخی
از فیلمسازان در مراسم اختتامیه فیلم فجر، با اعتراض سعید راد یکی از
داوران این دوره بخش سودای سیمرغ روبهرو شد. راد در مراسم اختتامیه با
اعتراض به حضور نداشتن چهرههای سینمایی در این مراسم و تحریم آن از سوی
عدهای دیگر گفت: «مبنای سینما حرکت رو به جلو و امید است. خیلی دوست داشتم
استادانی که با آنها کار کردهام، توی این سالن باشند. من تعجب میکنم و
افسوس میخورم، احمدرضا درویش، ابراهیم حاتمیکیا و استاد مسعود کیمیایی که
از دست همه اینها جایزه گرفتهام، چرا در این مراسم نیستند. اصلاً قهر
یعنی چه؟ کجای دنیا برای ما دست زدند جز اینجا؟ کسانی که اینجا جایزه
گرفتهاند، برای من غریب است که چرا نمیآیند جایزهشان را بگیرند.»
مسخره کردن سیمرغ ایرانی!
مهدویان
در تمسخر «سیمرغ بلورین» ساخته شده در ایران، خطاب به محمدرضا شهیدیفر
مجری مراسم گفت: «این سیمرغهای ایرانی سرد و گرم شوند، نمیشکنند؟»
جشنواره
سیوهشتم هم تمام شد. در کل رفتار سعید ملکان و تیمش که به خاطر
زیادهخواهی صنفی اختتامیه جشنواره فجر را در دقیقه ۹۰ تحریم کردند
خودخواهانه و غیرحرفهای و مسخره کردن تولید ملی از سوی مهدویان نیز یکی از
اتفاقات بد مراسم اختتامیه بود.