کد خبر: ۲۳۴۹
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۷
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
در دو نشست جداگانه با حضور صاحبنظر ان اجتماعی بررسی شد
- محمدفاضلی: صورت‌های بی عدالتی را حذف کنیم -محمدمهدی مجاهدی: بی‌قرارگران خطرناک می شوند -ناصر ایمانی: فرصت خطا نداریم


گروه سیاسی/ حوزه سیاست و قدرت مطابق سازوکارهای خود پیش می‌رود، اما این دلیلی برای سکوت تحلیلگران نیست. به همین دلیل جامعه شناسان وپژوهشگران در نشست‌های متعددی که این روزها برگزار می‌شود، سعی می‌کنند تصویری از وضعیت جامعه، نمایی از اعتراضات آبان ماه و چشم‌اندازی از آینده کشور ارائه دهند. روز گذشته دو نشست با همین موضوع برگزار شد. نخست نشست «منطق اجتماعی اعتراضات آبان ۹۸» که در مرکز تحقیقات دانشگاه تهران برگزار شد و دیگری نشست «بررسی لایه‌های زیرین و چشم‌انداز اعتراضات آبان ماه 98» که خانه اندیشمندان علوم انسانی میزبان آن بود. مبنای نشست دانشگاه تهران، جدیدترین یافته‌های مرکز نظرسنجی «ایسپا» بود و مبنای نشست خانه اندیشمندان، تحلیل سیاسی و اجتماعی این رویدادها. خلاصه این نشست‌ها، این واقعیت است که جامعه ایران دستخوش بی عدالتی‌ها و حاشیه‌نشینی‌های گسترده است و این امر جز با افزایش کارآمدی و پاسخگویی نهاد سیاسی ممکن نیست. هرچند نهاد قدرت کمتر شنوای این سخنان بوده است، اما شما جزئیات آن را در ادامه می‌خوانید.
٭٭٭
فاضلی: صورت‌های شدید بی عدالتی را حذف کنیم
محمد فاضلی، استاد دانشگاه شهید بهشتی سخنان خود را با  این توضیح آغاز کرد که اساساً مسأله نظام سیاسی بی طرف نبودن است و این بی طرف نبودن باعث شده است تا چرخه شوم ناکارآمدی، فساد و نابرابری بیشتر شود.
او با اشاره به اینکه ایران وارد عصر «پسا» شده است، پسا نفت، پسااعتماد و پسابوروکراسی‌ها را بخشی از کاستی‌ها و کمبودهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برشمرد و تنها راهکار سیستم در این شرایط را دموکراسی بیشتر و پیش از دموکراسی، صداقت با مردم عنوان کرد.
فاضلی سخنان خود را با تکیه بر دو مفهوم «نابرابری و عدالت» ادامه داد و گفت: ما کشوری هستیم که مدعی عدالت فراگیر شده است، یعنی با شعار نفی طاغوت و استضعاف روی کار آمده و مدعی فراگیرترین عدالت، به اندازه عدالت امام علی (ع) شدیم.
او با اشاره به اینکه لغت عربی مستضعف تنها به قشر فرودست اشاره ندارد، اضافه کرد: مستضعف یعنی کسی که به استضعاف کشیده شده است، بنابراین مستضعف لزوماً به معنای یک فقیر جامعه ایرانی نیست، بلکه اگر یک جوان درس خوانده با شرایطی رو‌به‌رو شده است که نمی‌تواند به اندازه تلاش خود از زندگی بهره‌مند شود، یا اگر کارخانه‌داری  امروز دنبال راهکاری می‌گردد تا سرمایه خود را در کشور دیگری سرمایه‌گذاری کند، این دو نیز مستضعف این جامعه محسوب می‌شوند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با تکیه بر این واقعیت‌های اجتماعی تأکید کرد که امروز نه تنها عدالت فراگیر محقق نشده، بلکه ما با صورت‌های شدید بی عدالتی هم روبه‌رو هستیم، چنان که در نقاط شمالی شهر تهران خانه‌های چند ده میلیارد تومانی وجود دارد و ساکنانش، اگر بتوانند هر روز از مغازه‌های دبی و پاریس خرید می‌کنند و در حاشیه همین شهر، چندین شهرک با نابرابری گسترده وجود دارد. فاضلی با بیان اینکه در کانون‌های صنعتی کشور مانند ماهشهر هم با این وضعیت روبه‌رو هستیم، ادامه داد: در صنایع پتروشیمی ماهشهر با مهندسانی روبه‌رو هستیم که با پروازهای چارتر به این مراکز می‌آیند و می‌روند و در کنار آنها، کلونی‌های توسعه نیافته ای هستند و جالب اینکه هم مهندسان و هم مردم این مناطق، هر دو از وضعیت خودشان ناراضی هستند.
او با اشاره به اینکه در مشهد که کانون هتل‌های کشور است، با یک میلیون و 200 هزار حاشیه نشین روبه‌رو هستیم، این جمعیت را با جمعیت شهر شیراز برابر دانست و گفت: تردید ندارم که دستگیرشدگان حوادث اخیر اغلب بیکار و در فاصله سنی 18 تا 29 سال هستند، چرا که همین حالا نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که این جمعیت جامعه از همه ناراضی‌تر و ناخرسندتر هستند. استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه اکنون ما با بدترین صورت‌های بی عدالتی مواجه هستیم که خشن شده‌اند و به چشم می‌زنند، افزود: گاه این صورت‌های بی عدالتی به صورت گورخوابی جلوه‌گر می‌شود، گاه به صورت حاشیه نشینی و گاه به صورت اعتراضات آبان ماه. فاضلی در تحلیل راهکارهای برون رفت از این وضعیت، با بیان اینکه امروز وضعیت ما به گونه‌ای است که فقط باید به فکر کاهش رنج باشیم، نه بهبود وضعیت، تصریح کرد: ابتدا سیستم باید خشن‌ترین صورت‌های بی‌عدالتی، مانند وجود 3 بیکار در یک خانواده یا زنان سرپرست خانوار را شناسایی و دردهای آنان را کم کند، دیگر اینکه حد مناقشه سیاسی در سیستم باید کاهش یابد، زیرا امروز سیستم دیگر قادر به تصمیم‌گیری نیست. او با اشاره به اینکه باید این توهم را از ذهن خارج کرد که مردم نظام و دولت را از هم جدا می‌کنند، جداکردن دولت از نظام را سمی برای کشور برشمرد و گفت: این روزها سیاست به نازل‌ترین سطح خود رسیده است، چرا که برخی حرف از استعفای روحانی می‌زنند  اما آیا در فرانسه یا امریکا، مردم، رئیس جمهوری را از سیستم جدا فرض می‌کنند؟
فاضلی با تأکید بر اینکه باید حلقه ناکارآمدی و نابرابری را متوقف کنیم، گفت که در صورت ادمه این وضعیت، طبقه متوسط به طبقه پایین سقوط می‌کند که عاقبت این وضعیت خشونت کور خواهد بود. استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه من برای پساجمهوری هیچ ارزشی قائل نیستم، تصریح کرد: با توجه به تجربه خاورمیانه، پساجمهوری اسلامی یا سوریه و مصر است، یا لیبی، بنابراین امیدواریم پیش از اینکه دیر شود، در همین حکومت کسی صدای این وضعیت را بشنود و برای تغییری که موجب رضایت مردم شود، گام بردارد، تغییری که حداقل آن برداشتن خشن‌ترین صورت‌های بی عدالتی است.
بیقرار گران خطرناک می شوند
محمدمهدی مجاهدی، مدرس نظریه سیاسی مقایسه‌ای نیز در تحلیل خود از رویدادهای آبان ماه، با بیان اینکه هر نظامی بدخواهانی دارد، اما باید زمینه‌های داخلی شرایط نامطلوب را بررسی کنیم، اظهار کرد: هر جامعه‌ای، ساخت طبقاتی دارد که در آن طبقات به صورت لایه لایه روی هم قرار می‌گیرند و این لایه‌ها میان خود و افراد درون لایه‌ها نیز با یکدیگر مناسبات خاص خود را دارند. او با اشاره به اینکه در صورت خروج طبقات از وضعیت نرمال، طبقات میانی دچار بدشکلی می‌شوند، ادامه داد: بخشی از طبقات میانی به طبقات پایین و برخی هم به طبقات پایین‌تر ریزش می‌کنند. مجاهدی با اشاره به اینکه در این صورت، کسانی که به طبقات پایین ریزش کرده‌اند، با این واقعیت روبه‌رو می‌شوند که شکل برخورداری، درآمد و زندگی آنان با طبقات سابق همخوانی ندارد و باید با تغییر شیوه زندگی با طبقات پایین خوگر شود، افزود: اگر این ریزش تنها در یک طبقه باشد، بدقوارگی تنها در یک نقطه شکل می‌گیرد، اما اگر بدقوارگی طبقات بیشتری شامل طبقات متوسط و بالاتر از آن را هم شامل شود، شاهد ریزش طبقات روی یکدیگر هستیم که این روند ادامه می‌باید تا اینکه همه ریزش‌ها را می‌توان یک طبقه عمودی دانست که وضع آنان شباهت‌هایی با هم دارد.
این استاد دانشگاه، ناراضی بودن از وضعیت فعلی و سرگشتگی نسبت به سبک زندگی جدید که با گذشته متفاوت است و نیز تحرک پذیری و انتقال تحرک به دیگر لایه‌ها را از ویژگی‌های این طبقه عمودی برشمرد و گفت: اینکه در 15 سال گذشته شاهد خودنکوهی و سرزنش ملی در ایران هستیم، اتفاقی نیست، این طبقه کمتر سخن ایجابی دارد و هرچه را که عامل بدبختی خود می‌داند محکوم می‌کند. او با اشاره به اینکه شعارها و رفتارهای معترضان سال 96 نشان می‌دهد که این طبقه سعی کرده است ناامیدی خود را فریاد بزند، اضافه کرد: اما در سال 98 گویی دیگر زبان و بیان ندارد و این بی زبانی نشان می‌هد بخش خاصی از طبقه عمودی فعال شده‌اند که آنان را فرودستان بی قرار یا «بی قرارگران» می‌نامیم. مجاهدی، در تحلیل ویژگی‌های  «بی قرارگران» گفت: آنان به آستانه‌ای رسیده‌اند که دیگر زندگی ممکن نیست که شامل سه گروه می‌شوند؛ کسانی که نمی‌توانند به گذشته خود بازگردند، جوانانی که آینده ندارند، کارگرانی که به رغم زندگی بخور و نمیر، آینده‌ای ندارند.
او با بیان اینکه بی قرارگران را طبقه خطرناک هم توصیف می‌کنند افزود: زیرا برخلاف طبقات دیگر، این طبقه منافع خود را نه از راه حفظ خود، بلکه از راه نابودی خود دنبال می‌کند. به گفته مجاهدی، این طبقه به دلیل وضعیتی که دارد دشمن همه چیز است، اما به خودشان شلیک می‌کنند، زیرا این گروه، نجات خود را در برهم زدن نظام و سیستمی می‌بیند که در آن قرار می‌گیرد.
ایمانی: فرصت خطا نداریم
ناصر ایمانی، فعال سیاسی و رسانه‌ای اصولگرا نیز با اشاره به اینکه این اعتراضات دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی داشت و ما نباید سهم هیچ یک از این بخش‌ها را نادیده بگیریم، اضافه کرد: شکاف نسلی یکی از مشکلات بزرگ در جامعه ما است، همچنین فساد نیز به صورت گسترده وجود دارد و در کنار اینها مشکل بیکاری، تورم و بالاتر از اینها، با مشکل قشرجوان تحصیلکرده بیکار هم رو به رو هستیم. ایمانی ناکارآمدی دولت و بدتصمیمی و اجرای بد را در بروز این وضعیت مؤثر دانست و گفت: هرچند نمی‌خواهیم مانند برخی مدعی نفوذ شویم، اما واقعیت این است که حتی افراد عادی هم این طرح را اجرا می‌کردند، قطعاً بهتر بود، پس باید پرسید چرا این طرح اینگونه از سوی دولت اجرا شد؟
این فعال سیاسی تأکید کرد که به خاطر شرایط کشور، امروز دیگر مسئولان ما حق خطا کردن ندارند یا به عبارت دیگر، الآن حکومت جایزالخطا نیست، چرا که هر اتفاق و خطای کوچکی می‌تواند بحرانی بزرگ بیافریند.
علی شکوهی، روزنامه‌نگارهم دراین نشست که بیشتر به عنوان مجری فعالیت می‌کرد، وجود جوانان بیکار و جمعیت گرسنگان را یکی از معضلات اساسی کشور برشمرد و تأکید کرد: این اعتراض‌ها نشان داد که موج ناکارآمدی‌ها را ما می‌سازیم، دیگران فقط سوار آن می‌شوند.

بـــــرش
اعتراض فرودستان و حاشیه‌نشینان را جدی بگیریم

کارشناسان در نشستی با عنوان منطق اجتماعی  اعتراضات آبان ۹۸ به بررسی ویژگی‌های این اعتراضات و تفاوت‌های آنها با آنچه در اعتراض‌های گذشته مطرح بود، پرداختند.  به گزارش ایسنا، امیر محبیان  استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی اصولگرا با این اعتقاد که بازه زمانی اعتراضات دارد به هم نزدیک‌تر می‌شود، گفت: مسئولین باید خیلی مواظب باشند. او با بیان اینکه هیچ جریان سیاسی از اعتراضات 98 حمایت نکرد، افزود: وقتی اعتراضات تحت حمایت جریان سیاسی است، نظام سیاسی می‌داند با چه کسی صحبت کند اما وقتی اعتراضات این طور اتمیزه می‌شود، اعتراض‌ها به شکل دینامیکی و انتظامی امنیتی تغییر می‌کند. محبیان اعتراضات در سال ۹۶ و ۹۸  را اعتراض حاصل وضعیت طبقه فرودست و حاشیه‌نشینان دانست و با بیان اینکه در سال ۸۸ به دلیل اینکه طبقات درگیر برخوردار و نیمه برخوردار بودند رویکردشان محافظه‌کارانه و ریسک‌پذیری معترضین پایین‌تر بود، گفت: در سال ۹۶ و ۹۸ به دلیل اینکه طبقات نابرخوردار هستند رسیدن به کف مطالبات و صفر؛ بعضاً احساس می‌کنند چیزی برای از دست دادن ندارند. به سمت خشونت و درگیری می‌روند و در اعتراضات  دفعات آتی که امیدواریم رخ ندهد و مدیریت شود، ممکن است خشونت بیشتر شود. به گفته او، خطر دیگری که وجود دارد، تقلیل مسائل اجتماعی به حداقل‌ها است و این کار انحراف در تحلیل است.
حسین راغفر، کارشناس جامعه‌شناسی اقتصادی نیز در تحلیلی متفاوت از نوع اعتراضات مردمی گفت:  خاطرمان هست دی ۸۹ تمام پمپ‌ بنزین‌ها را نیروهای انتظامی کنترل می‌کرد، کاملاً مشخص بود و این انتظار میان دولتمردان وجود داشت. اما وقتی سخنگو گفت مردم همکاری کردند و شورشی نشد، من جواب دادم این شورش اتفاق افتاد و شما ندیدید، مردم به جای آتش زدن پمپ بنزین‌ها خودشان را آتش زدند؛ رشد اعتیاد با افزایش قیمت بنزین بالا رفت. او صف‌های جلوی در سفارتخانه‌ها و فرار مغزها را نیز نوعی شورش دانست و گفت: اعتراضات واکنش مردم به افزایش قیمت بنزین نیست، بلکه سرکوب سه دهه نیروی کار و افزایش اشرافی‌گری است.  او با یادآوری مفهوم محرومیت نسبی و اینکه مردم خود را با گروه مرجع خود مقایسه می‌کنند، گفت این احساسات در دولت‌های نهم تا دوازدهم ایجاد شده و این سبب شده است که نارضایتی‌ها افزایش یابد. راغفر تصریح کرد که فرسوده شدن اعتماد عمومی نیز کاملاً خود را در اعتراضات اخیر نشان داده است. محمد فاضلی، تحلیلگر اجتماعی نیز در سخنان خود از مفاهیمی همچون نابرابری، احساس نابرابری و چیزباختگی نام برد که مولد استرس دائمی و خستگی اجتماعی است. او انجام نظرسنجی و اطلاع داشتن نظام سیاسی از نظرات مردم را ضروری دانست و افزود: اگر سیستم بداند نظر مردم در موردش چیست، خود را اصلاح می‌کند. اگر نظرسنجی‌ها نباشد، در بولتن‌ها و پستوها اطلاعاتی می‌دهند که درست نیست. اگر نظرسنجی‌ها درست و کامل منتشر شوند، وضع بهتر می‌شود. از بولتن‌ها و پستونامه‌ها، داده‌هایی می‌گیرند و نتیجه‌اش می‌شود همین که می‌بینیم. او با اشاره به نظرسنجی اخیر «ایسپا»، گفت: ۶۲.۵ درصد از مردم در این نظرسنجی گفته حاکمیت با مردم در مورد بنزین گفت‌وگو کند. همین مردم خواهان گفت‌وگو هستند. در حدود ۸۰ درصد  خارجی‌ها از این اتفاقات سوء استفاده می‌کنند. فاضلی  در ادامه افزود: در چنین شرایطی مسئولیت به عهده کسانی است که قدرت بیشتری برای گشودن راه دارند. در درجه اول وظیفه حاکمیت است، درجه دوم به اصلاح‌طلبان و اصولگرایان باز می‌گردد که امیدواریم به گفت‌وگو بنشینند برای گشودن راه و در نهایت باید قدر مردمی را دانست که ۶۲ درصد آنان می‌گویند در چنین شرایطی که نه راه پیش است و نه راه پس  با حاکمیت می‌خواهند گفت‌وگو کنند.
نام:
ایمیل:
* نظر: