مدیرعامل آبفا خوزستان میگوید: «با وجود اینکه بارشها در آبادان در ۷۰ سال اخیر بیسابقه بوده، اما مانند یک باران عادی شرایط را کنترل کردهایم.»
زهرا داستانی
مدیرعامل
آبفا خوزستان میگوید: «با وجود اینکه بارشها در آبادان در ۷۰ سال اخیر
بیسابقه بوده، اما مانند یک باران عادی شرایط را کنترل کردهایم.» شرایط
اما آن طور که تصاویر و ویدئوهای ارسالی در شبکههای اجتماعی گزارش میدهند
با گفتههای مسئولان در کشور فاصله زیادی دارند. فاصلهای از تصور تا
واقعیت که شکاف موجود را ناکارآمدی، بیمسئولیتی و از همه مهمتر بیاهمیت
بودن جان و مال مردم پر کرده است.
بیش از 10 روز است که هر بار قسمتی
از خوزستان با مشکل بالا آمدن آب، مخلوط شدن آب با فاضلاب سطحی و غوطهور
بودن خانهها در آب فاضلاب روبهرو است و حالا علیرغم پیشبینی کارشناسان
هواشناسی درباره ورود سامانه پربارش به جنوب ایران بخشهای دیگر خوزستان در
آب شناور شده است. بارش باران در طی چند روز گذشته در جنوب کشور صحنههای
عجیبی را خلق کردهاند. تصاویر از خانههای مملو از آب و کودکانی که روی
صندلی کز کردهاند تا آب آنها را خیس نکند، آب بدبو و بدرنگی که تا
پایههای صندلی بالا آمده و تلاش بزرگترها برای کاهش بیشتر سطح آب
بیفایده است. اسباب و اثاثیه خانهها روی آب شناور است، گویی اینجا
جزیرهای است ویران شده که طبیعت از روی عناد بادها و بارانهایش را به سوی
اینجا روانه کرده است.
شاید هم همین باشد، واقعیت این است که خوزستان
دهههاست که روی خوشبختی را به خود ندیده، جزیرهای که وجودش پرنعمت است
اما تا جایی که نعمت برساند محبوب. از آن رو به جزیره میماند که گویی
فرسنگها فاصله است میان آن و پایتخت. جزیرهای رهاشده که اگر نفت بخواهد
به سوی آن دست دراز میکنند و اگر باران آن را ببلعد روی از آن
برمیگردانند. خوزستان جنگ را به خود دیده، اما آبادانی را نَه. خشکسالی،
ریزگردها، فقر و نفت را تجربه کرده، اما ثروتمندی را نَه. گرچه خوزستان
سرزمین ِآباد روزگاران کهن ایران بوده و بارانهای پیاپی را بسیار به خود
دیده، اما حالا که خشکسالی امان از این سرزمین بریده، بارش رحمت الهی هم
سنگی میشود که از آسمان بر آن میبارد. باران که میبارد خانههای مردم
خوزستان از آب پر میشود؛ آبی آمیخته با فاضلاب شهری.
عدم اجرای شبکه فاضلاب خوزستان با تریلیون ریال بودجه
نزدیک
به 14 سال است طرح جامع فاضلاب اهواز در حال انجام است اما از سال 84 یعنی
از سالهای آغازین دولت محمود احمدینژاد، تا مهرماه 98 تنها ۴۱ درصد از
این شبکه فاضلاب پیشرفت داشته است. این در حالی است که در طول این سالها
اعتبارات بسیاری به سوی این طرح روانه شده است. یکی از این طرحها توزیع و
فروش 9 هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت در طول 3 سال به طور متوالی به
منظور توسعه شبکههای فاضلاب در شهرهای استان خوزستان با مجوز شورایعالی
اقتصاد و بانک مرکزی است. اوراقی که تنها بخشی از 10 تریلیون ریال اوراق
مشارکت ریالی است که بر اساس قانون بودجه سال 89 کل کشور، به شرکتهای آب و
فاضلاب استانی اجازه داده به پیشنهاد وزارت نیرو و موافقت معاونت
برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهوری، برای تکمیل طرحهای نیمهتمام آب
و فاضلاب منتشر شود. اما اوراق مشارکتی که به منظور تکمیل شبکه فاضلاب
خوزستان توزیع شده براساس گفتههای محسن پویا، معاون عمرانی وقت استانداری
خوزستان در سال 1391، درست یک سال بعد از مجوز توریع اوراق در مرحله نخست
به فروش رفته است. به گفته او؛ در مرحله اول فروش اوراق مشارکت، 270
میلیارد تومان از مجموع اوراق مشارکت برای اجرای این پروژه در 16 شهرستان،
به فروش رفته است و براساس مصوبه قرار بر این بوده که تا پایان سال 91 حدود
315 میلیارد تومان اوراق مشارکت در مرحله دوم و در مرحله سوم، در سال 92،
بقیه اوراق مشارکت را به مبلغ 315 میلیارد تومان به فروش بگذارند. این
مبالغ اما تنها بخشی از مبالغ کمکی برای تکمیل این فاضلابشهری در خوزستان
است. با این وجود، اما همچنان این طرح به مبالغ بیشتری نیاز دارد. در آخرین
آماری که از بودجه موردنیاز برای تکمیل این پروژه منتشر شده، میتوان به
اظهارات، بابک دینپرست، معاون هماهنگی امور اقتصادی وزارت کشور در مهرماه
98 اشاره کرد که گفته است: «4 هزار میلیارد تومان جهت تکمیل طرح فاضلاب
اهواز مورد نیاز است که با توجه به نگاه ویژه رهبر و ریاستجمهوری به این
موضوع فرصت خوبی برای مطالبه این اعتبار است.»
اما شبکه فاضلاب
تکمیلنشده در خوزستان حالا با بارشهایی که یکشبه آبادان را با 113
میلیمتر بارندگی در رتبه سومین شهر پربارش جهان و اهواز را با 74 میلیمتر
در رتبه هفدهم این لیست قرار داده است، سبب شده که خوزستانیها در آب
غوطهور شوند. کیامرث حاجیزاده، مدیرکل مدیریت بحران استان خوزستان اما
درباره تکمیل این شبکه فاضلاب گفته است: «کانال دفع آبهای سطحی به این
سرعت محقق نمیشود.» او همچنین درباره انتقادهایی که به عملکرد این سازمان
شده گفته است: «اکنون بسیاری فکر میکنند ما دست روی دست گذاشتهایم و
نشستهایم درحالیکه قبل از وقوع حوادث، جلسات متعددی تشیکل شده و با
برخیها حتی برخورد شده است؛ بنابراین اینکه دستگاههای متولی دیر پای کار
بیایند، پذیرفته نیست.»
پیامدهای سالها بهرهکشی از خوزستان
با این
حال اما هژیر کیانی، دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست خوزستان در
گفتوگو با «ابتکار» معتقد است که مهمترین دلیلی که خوزستان را با این
وضعیت روبهرو کرده، بهرهکشی ملی از این استان است. او میگوید: «آن چیزی
که خوزستان را در حوزه محیطزیست قربانی کرده است، بهرهکشی ملی است. نگاهی
که در کنار آن هیچ برنامه جامعی برای نجاتبخشی آن چه در حوزه محیطزیست
شهری و انسانی و چه در حوزه محیطزیست طبیعی وجود ندارد.» کیانی ادامه
میدهد: «آن چیزی که خوزستان را به این سیر قهقرایی کشانده است، سوءمدیریت
و بیبرنامگی مدیران استانی است و نه بیپولی و کمبود بودجه.» او معتقد
است که بخش دیگری از دلایلی که خوزستان را به وضعیت کنونی رسانده، عدم
مطالبهگری مردم خوزستان است. دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیطزیست
خوزستان در واکنش به سخنان مسئولان و مدیران شهری در این استان میگوید:
«این حرفها شعار است. درست است که بارندگیهایی که در خوزستان رخ داده از
نظر اقلیمشناسان، ناهنجاری محسوب میشود و بارانهایی که قرار بوده در طول
یک سال در خوزستان ببارد، یکشبه باریده است، اما ساماندهی آب باران در
شهرها عمل خارقالعادهای نبوده که بخواهند آن را بزرگنمایی کنند. ضمن
اینکه اگر مدیران خوزستان ادعا میکنند که مسئولان خارقالعادهای هستند
مشکل پساب پالایشگاه آبادان را رفع کنند که وارد آبهای اروند میشود و به
شدت این آب را آلوده میکند.»
پیامدهای سوءمدیریت یک مدیر 16 ساله در خوزستان
کیانی اما مطالبهگری و رفع مشکلات خوزستان در شرایط موجود را امری
غیرمحال میداند و میگوید: «مردم جنوب مطالبهگر بودهاند، اما این سطح
از مطالبهگری که ممکن است در نزد افکار عمومی برجسته باشد، عمومیت نیافته
است. به قدری در طول این سالها مردم خوزستان درگیر مشکلات متعدد از جمله
معضلات زیستمحیطی مثل ریزگردها بودهاند که طبیعی است در برابر آنها
واکنش نشان دهند. به عبارت دیگر، در این سالها تعدد بحرانها و شدت و حدت
آنها دلیلی بوده که مردم را به مطالبهگری وادار کرده است.» او ادامه
میدهد: «محصول سوءمدیریتها در خوزستان به قدری گسترده است که ما
هرازگاهی شاهد مطالبهگریهایی چون زنجیرههای انسانی در خوزستان بودهایم،
اما این مطالبهگریها بههیچوجه کافی نیست که مدیری را برای انجام
مسئولیتش قانع کند. خوزستان شاهد مدیریت فردی چون محمدرضا شمسایی بوده که
16 سال با دهها میلیارد بودجه بر سازمان آب و برق خوزستان صدارت کرد و
زمانی که او از این سازمان رفت 2 اتفاق بیسابقه در تاریخ خوزستان رخ داد،
یکی این بود که قطب انرژی برقآبی کشور خاموشی اجباری را تجربه کرد و دیگری
این که کشاورزان خوزستان برای اولینبار ممنوعالکشت شدند. پیامدهای این
سوءمدیریت در خوزستان پیام بزرگ و سنگینی دارد. به عبارتی، مبین این وضعیت
است که حجم بالای پول و بودجه در خوزستان نتوانسته مشکلاتی که تداوم
مدیریتهای موروثی و انحصاری در این استان ایجاد کرده را رفع کند، بلکه
پرآبترین جلگه کشور و باسابقهترین کشاورزی در تاریخ ایران را با محدودیت
و مشکل مواجه میکند.»
نیازمند برنامه جامع مدیریت شهری هستیم
با
وجود وضعیت بغرنج در خوزستان آیا راه برونرفتی برای آن وجود دارد؟ کیانی
به این سوال اینگونه پاسخ میدهد: «با وجود محدودیتهایی که در مطالبهگری
در کشور وجود دارد بعید است که بتوان با مطالبهگری در خوزستان به نتیجه
رسید. ولی با توجه به وضعیت بحرانی خوزستان، استانی که ملیترین استان کشور
لقب گرفته است، تنها یک راه وجود دارد که میتواند ما را به مشاهده وضعیتی
بهتر در خوزستان امیدوار کند و آن این است که به وسعت منابعی که از
خوزستان بهرهکشی میشود و به مراتب خسارتهایی را به مردم ساکن آن وارد
میکند، حاکمیت و دولتها خود مجاب شوند که برنامه جامع ملی در راستای
بهبود وضعی آن تدوین شود. بدون برنامه و تزریق اعتبارات ریزگرد و...
هیچوقت مشکلات خوزستان حل نمیشود. مشکل خوزستان هیچوقت پول و کمبود
اعتبار نبوده است، بلکه عدم تدوین برنامه جامعی برای رفع مشکلاتش بوده
است.»
ناگزیریم که امیدوار باشیم
تدوین برنامه جامع برای حل مشکلات
خوزستان اما در شرایط کنونی و با وجود مدیرانی که مدیریت خود را در کشور به
نمایش گذاشتهاند، بعید به نظر میرسد اما کیانی، دبیر انجمن دوستداران
طبیعت و محیطزیست خوزستان معتقد است که ما ناگزیریم که امیدوار باشیم،
گرچه با مدیران فعلی و تجربه سوءمدیریت آنها، خبری از تدوین برنامه جامع
برای رفع مشکلات خوزستان نیست.