این هفته رسانههای آمریکایی گزارش دادند که ایالات متحده قصد دارد در اولین مرحله از خروج نیروهایش در افغانستان، 4 هزار سرباز خود را از این کشور خارج کند. این در حالی است که همزمان با از سرگیری مذاکرات صلح میان آمریکا و گروه طالبان، بار دیگر به واسطه یک حمله تروریستی، گفتوگوها در دوحه قطر به طور کامل متوقف شد.
محمدرضا ستاری
این هفته رسانههای
آمریکایی گزارش دادند که ایالات متحده قصد دارد در اولین مرحله از خروج
نیروهایش در افغانستان، 4 هزار سرباز خود را از این کشور خارج کند. این در
حالی است که همزمان با از سرگیری مذاکرات صلح میان آمریکا و گروه طالبان،
بار دیگر به واسطه یک حمله تروریستی، گفتوگوها در دوحه قطر به طور کامل
متوقف شد.
پیش از این و در حالی که میرفت تا توافق میان آمریکا و
طالبان نهایی شود بهواسطه حمله نیروهای طالبان به کابل و کشتهشدن یک
سرباز آمریکایی، دونالد ترامپ مذاکرات نهایی در کمپ دیوید را با حضور اشرف
غنی و نماینده طالبان متوقف کرده بود. در این راستا و پس از یک هفته مذاکره
مجدد، دوباره زلمی خلیلزاد اعلام کرده که مذاکرات بار دیگر متوقف شده
است.
اصولاً تا به اینجای کار موضوع خروج سربازان آمریکایی، صلح با
طالبان و نیز تعهد آمریکاییها برای تقویت دولت افغانستان ادامه ماجرای
دنبالهدار سیاست این کشور پس از 18 سال جنگ در افغانستان است. هفته گذشته
روزنامه واشنگتنپست با دسترسی به 2 هزار صفحه سند محرمانه از جنگ 18 ساله
افغانستان که دربرگیرنده تاریخ طولانیترین جنگ آمریکا نیز محسوب میشود،
نشان داد که در این 18 سال به جز سردرگمی و تکرار اشتباهات هیچ مسیر روشنی
برای برونرفت افغانستان از بحران توسط سه دولت بوش، اوباما و ترامپ دنبال
نشده است. طبق ساعتها فایل مصاحبهای که از سوی مقامات آمریکایی در مورد
جنگ افغانستان منتشر شده، کلیت ماجرا به این اشاره دارد که بوش پس از
پیروزیهای برقآسا در سال اول جنگ، بلافاصله به عراق حمله کرد. اوباما نیز
در حالی که قول داده بود که تا پایان دوره ریاستجمهوریاش نیروهای
آمریکایی را به طور کامل از افغانستان خارج کند، خطمشی ادامه تکرار
اشتباهات بوش را دنبال نکرد.
حالا جانشین آنها در کاخ سفید پا را از این
فراتر گذاشته و قصد دارد به صورت توامان هم حامی دولت کابل باشد، هم
طالبان را به رسمیت شناخته و در آینده سیاسی افغانستان شریک کند و هم
نیروهای خود را به صورت کامل از افغانستان خارج کند؛ امری که طبق اسناد
افشا شده نشان میدهد که به غیر از سال اول جنگ در 2001 میلادی، اصولاً
آمریکاییها تصور مشخص و واضحی از دوست و دشمن در زمین افغانستان
نداشتهاند.
همین موضوع اکنون به نظر میرسد که به طور کامل در حال
اجرایی شدن در دولت ترامپ است. تنها در یک موضوع، مسئله صلح با طالبان آن
هم در شرایط کنونی افغانستان، نشان از آینده بیمناک تداوم منازعات در این
کشور دارد. در حالی که همچنان دولت وحدت ملی در کابل درگیر انواع چالشهاست
و میرود تا بار دیگر نتایج انتخابات ریاستجمهوری، شکاف سیاسی در دولت را
عمیقتر کند، تقویت طالبان در آینده سیاسی افغانستان یادآور اواسط دهه 90
میلادی است؛ زمانی که با سقوط دولت نجیب، شرایط برای بلیعده شدن و استقرار
حکومت وحشت طالبان فراهم شد.
از سوی دیگر اگر طالبان یک پدیده غیرقابل
انکار در افغانستان است، این سوال پیش میآید که چرا پس از سالها جنگ و
جدال و تحمل هزینههای فراوان مادی و انسانی برای مردم افغانستان، اکنون
ایالات متحده و سایر کشورهای همسایه افغانستان به این نتیجه رسیدهاند که
باید با این گروه دور یک میز نشست؟ گروهی که همچنان دولت کابل را به رسمیت
نمیشناسد و در اوج مذاکرات به اصلاح صلح دست به حملات انتحاری و تروریستی
میزند. این امر گویای آن است که طالبان اکنون به صورت منسجم قبلی وجود
ندارد و در حالی که برخی از رهبران آن مشغول مذاکره هستند، بخشیهایی از
این گروه به صورت مستقل مبادرت به حملات نظامی میکنند. همین موضوع در کنار
تشتت راهبردی آمریکا در افغانستان یک موضوع دیگر را نیز برجسته میسازد؛
اینکه لزوماً صلح آمریکا با طالبان برای همسایگان افغانستان بهویژه ایران،
روسیه و چین صلح محسوب نشده و خروجی آن میتواند برای آنها تهدیدزا باشد.
در
همین راستا، ناکارآمدی دولت در کابل، به رسمیت شناختن طالبان، ظهور داعش و
نیز تلاش بازیگران مختلف نه برای برونرفت افغانستان از بحران، بلکه برای
کنترل اوضاع، حاکی از تداوم ناامنی و خشونت در این کشور است؛ امری که
هزینههای مالی و انسانی آن همچنان باید بر دوش مردم این کشور بار شده و
افغانستان را از هر زمان دیگری بیپناهتر سازد.