حرکت دوربین از روی یک تکه کاغذ محو شروع میشود. کاغذ روی کیف گیتار، جلوی پای چند نوازنده جوان است و روی آن نوشته شده: «هرکس نیاز مالی دارد، میتواند از این پول بردارد».
گروه ادب و هنر - حرکت دوربین از روی یک تکه کاغذ محو
شروع میشود. کاغذ روی کیف گیتار، جلوی پای چند نوازنده جوان است و روی آن
نوشته شده: «هرکس نیاز مالی دارد، میتواند از این پول بردارد». دوربین با
یک چرخش سریع از روی صورت مردمی که آن جا ایستادهاند روی صورت سالار عقیلی
متوقف میشود که میگوید: «الان میدون تجریش هستیم. این عزیزان رو دیدم
این جا دارن ساز میزنن. وایسادم، افتخار کردم، اومدم پیششون میخوام
باهاشون بخونم.» نوازندهها با گیتار و ویولن شروع به نواختن میکنند و
صدای در هم تنیده سالار و مردم به گوش میرسد که با هم میخوانند: «ایران
فدای اشک و خنده تو، دل پر و تپنده تو...». همه این اتفاقات در کسری از
ثانیه رخ میدهد اما همین ویدئوی کوتاه، روز گذشته فضای مجازی را به شدت
تحت تاثیر قرار داد، به خصوص وقتی در میان همه چهرههای ایستاده به تماشا،
دخترک فالفروشی دیده میشد که انگار شاهد یک کنسرت زنده است.
ویدئویی که از آن صحبت کردیم، روز گذشته بعد از انتشار سالار عقیلی در
صفحهاش دیده شد. هرچند گروه نوازنده چهار نفرهای که عقیلی با آنها
همخوانی کرد، پیشتر این ویدئو را در صفحهشان به اشتراک گذاشته بودند. در
این ویدئو، سالار عقیلی در میان مردم ایستاده است و با رسیدن به هر قسمت
شعر یکی از نوازندهها را نوازش میکند. اسمشان «کوپا بند» است و این طور
که ویدئوهایشان نشان میدهد یک گوشه تجریش پاتوق همیشگیشان است. با این که
عقیلی در توضیح این ویدئو از مردم درخواست کرده است درمقابل نوازندههای
خیابانی بیتفاوت نباشند اما واکنشها به این ویدئو جالب است. مثلاً فردی
نوشته: «ای کاش وقتی سالار عزیز هم توقف نکنن، بازم مردم دور این
نوازندهها حلقه بزنن» به هرحال عمر بازدید از این ویدئو، مانند ویدئوهای
فراگیر شده دیگر، به زودی به سر میرسد؛ مهم این است که هنرمندان بدانند
مردم قدردان هنر هستند اما گاهی لازم است با آنها کف خیابان و در یک جمع
ساده و صمیمی، همصدا شد؛ نه در رویال هال هتل اسپیناس پالاس و برج میلاد.