اول خبر را بگویم و پس از آن یک نکته را خدمتتان عرض میکنم. خبر این بود: «ممانعت از حضور کرباسچی در برنامهای در شبکه افق.» آنطور که در خبرها آمده عوامل برنامه مذکور حتی تا مرحله گریم دبیرکل کارگزاران هم رفته بودند اما به یکباره از بالا خبر میرسد که این حضور منتفی است.
اول خبر را بگویم و پس
از آن یک نکته را خدمتتان عرض میکنم. خبر این بود: «ممانعت از حضور
کرباسچی در برنامهای در شبکه افق.» آنطور که در خبرها آمده عوامل برنامه
مذکور حتی تا مرحله گریم دبیرکل کارگزاران هم رفته بودند اما به یکباره از
بالا خبر میرسد که این حضور منتفی است. کرباسچی خودش گفته آنقدر عوامل
برنامه از او عذرخواهی کردند که دلش سوخته است. پس صدا وسیما ابتدا دعوت
کرده و سپس دقیقه نود دعوت خود را پس گرفته است. آقای دبیر کل میگوید
بسیار اصرار شده بوده که وی در برنامه مذکور حضور داشته باشد که در نهایت
نشد.
حقیقت آن است که منم دلم سوخت، اما نه برای عوامل آن برنامه بلکه
برای کلیت صدا وسیما.مدت مدیدی است که بخشی از سازمان صدا وسیما از جمله
شبکه افق مدعی است بارها و بارها از چهرههای اصلاحطلب دعوت میکند تا
بیایند در برنامهها حضور یابند اما آنان طفره میروند. بهرحال چهرههای
سیاسی تلویزیون از جمله یکی از مجریان مشهور این رسانه معتقد هستند که
اصلاحطلبان از پاسخگویی فرار میکنند و حاضر نیستند درباره شرایط فعلی
پاسخگو باشند.لیکن مثل روز روشن است که این نوع ادعاها آنچنان میانهای با
اصل حقیقت ندارد و بیشتر یک ژست دموکراتیک است که آن هم اکنون از بین رفته
است.
بهرحال بخش سیاسی صدا و سیما تصور کرده حالا که در ماجرای بنزین،
تمام کاسه و کوزهها برسر دولت در حال شکسته شدن است و دیوار حسن روحانی
نیز کوتاه میباشد، اگر فیالمثل چهرههای مطرح و شاخص اصلاحطلب هم در
برنامهها حضور داشته باشند به راحتی از سوی مهمان دیگر یا حتی مجری در کنج
رینگ گیر کرده و میشود حرفهای خوبی از آنان بیرون کشید.نشان به آن نشان
که دو شب پیش پس از 12سال ممنوعالتصویری، سعید لیلاز کارشناس اقتصادی
اصلاحطلب طرفدار لیبرالیسم و عضو ارشد حزب کارگزاران به یکی از برنامههای
تلویزیون دعوت شد تا پاسخگوی تصمیم بنزینی دولت باشد و یا پیشتر محمد
قوچانی روزنامهنگار اصلاحطلب که روزگاری فقط دادگاههای او به نمایش
درمیآمد در یک برنامه حضور یافت تا پاسخگوی تیتر روزنامه سازندگی باشد.
ولی زهی خیال باطل. ماجرای کرباسچی نشان داد تلویزیون حتی در این شرایط هم
حاضر نیست به اصلاحطلبان نامدار و صریحاللهجه تریبون دهد و پیش بینیهایش
جهت گرفتن ماهی از این آب گل آلود درست از آب درنیامده است.
سالها پیش
یعنی قبل از این که چرخ روزگار به نفع دولت روحانی نچرخد، کمتر اصلاح طلبی
در تلویزیون حضور مییافت چرا که گویا به صلاح برخی مدیران صدا و سیما
نبود این حضور. پیشتر نیز در برخی برنامههای تلویزیون اصلاحطلبانی حضور
مییافتند اما با عرض پوزش و حفظ احترام باید بگویم آن به اصطلاح
اصلاحطلبان یا واقعی نبودند و یا درجه چندم بودند. البته بنده منکر برخی
استثناها نمیشوم. فیالمثل حضور جواد اطاعت در تلویزیون و نشستن مقابل
علیرضا زاکانیِ اصولگرا پس از وقایع 88 جالب توجه بود اما تکرار نشد
هیچوقت چرا که برآیند جلسه به نفع تصمیمگیران سیما نبود و یا حضور
ابراهیم اصغرزادهِ اصلاحطلب و مناظره با حسین شریعتمداری کیهانی کماکان در
ذهنهاست.
جمعبندی آنکه در مورد صدا و سیما زیاد گفته و نوشته شده اما
گوش شنوایی نبوده و نیست. بهرحال هر وقت در این ملک خودروسازان نسبت به
عملکرد خود پاسخگو بودند تلویزیون هم چنین میکند. قیاس در عین اینکه مع
الفارق است اما بی ارتباط هم نیست.
به هر روی به نظر میرسد حتی پروژه
ژستگیری این رسانه نیز شکست خورده است. شاید عوامل برنامه ناکام پیش خود
تصور میکردند خبری شده که کرباسچی را دعوت کردند اما گویا نمیدانستند هیچ
وقت قاعده جای استثنا را نمیگیرد و حضور برخی اصلاحطلبان در تلویزیون
بنابر مصلحتهایی و کاملا کنترل شده است. در پایان این امید وجود دارد روزی
چندصدایی واقعی در رسانه مذکور حاکم شود. هرچند ...