فردا یکی از مهمترین جلسات کمیسیون مشترک برجام در وین برگزار میشود؛ نشستی که با توجه به شرایط اضطرای برجام، خروجی آن از اهمیت زیادی جهت حفظ و تداوم توافق هستهای برخوردار است.
محمدرضا ستاری
فردا یکی از مهمترین
جلسات کمیسیون مشترک برجام در وین برگزار میشود؛ نشستی که با توجه به
شرایط اضطرای برجام، خروجی آن از اهمیت زیادی جهت حفظ و تداوم توافق
هستهای برخوردار است.
اساساً طی یک هفته گذشته تحولات مهمی در خصوص
برجام صورت گرفته؛ نخست اینکه شش کشور اروپایی آمادگی خود را جهت پیوستن به
سازوکار مالی اینستکس اعلام کرد. پس از این اعلام آمادگی، سه کشور آلمان،
فرانسه و انگلیس طی بیانیهای با استقبال از این مسئله، بار دیگر تصریح
کردند که در خصوص استفاده از مکانیسم ماشه علیه ایران اتفاقنظر دارند. پس
از این مسئله و درحالیکه مواضع مدیر جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی در
مورد ایران و فعالیتهای هستهای کشورمان مشخص است، جابهجایی مقامات
کمیسیون اروپا و تغییر ترکیب این اتحادیه از جمله مواردی است میتواند در
آینده مذاکرات میان ایران و اروپا نقشی اساسی ایفا کند؛ امری که هرچند
جوزف بورل به عنوان جانشین فدریکا موگرینی، نسبت به تعهدات اروپا مبنی بر
حفظ و تداوم برجام تاکید کرده، اما آمریکاییها همانطور که از گفته مقامات
این کشور برمیآید قصد بهرهبرداری جدی از این را جابهجایی دارند.
در
این میان چند موضوع قابل بررسی و تامل است. نخست اینکه هرچند سازوکار
مالی اینستکس از سال گذشته تاکنون دستاورد خاصی برای مراودات اقتصادی میان
ایران و اروپا در بر نداشته و حتی یک تراکنش مالی نیز در آن صورت نگرفته
است، اما پیوستن کشورهای دیگر به این مکانیسم، بیانگر نوعی جهتگیری
اروپایی در قبال تحریمهای آمریکا محسوب میشود.
دوم، هرچند که ایران
اعلام کرده، سیاست کاهش تدریجی تعهدات هستهای با هدف بازگشت به برجام و
الزام طرف مقابل جهت پرداخت هزینه برای حفظ آن بوده و این گامها قابل
بازگشت به نقطه اول هستند، اما اگر در تحولات پیچیده آتی شرایطی رقم بخورد
که این گامهای هستهای قابل بازگشت نباشد، آنگاه موضوع مکانیسم ماشه و
بازگشت تحریمهای بینالمللی با ارجاع مجدد پرونده ایران به شورای امنیت
سازمان ملل در دستور کار قرار خواهد گرفت؛ امری که بدون شک منجر به فروپاشی
کامل توافق هستهای خواهد شد.
سوم اینکه توافق هستهای میان ایران و
1+5 با تمامی کاستیها و انتقاداتی که به آن وارد میشود هنوز بر روی کاغذ
زنده است. توجه به این مسئله که برجام در چه شرایطی از سوی ایران و جامعه
جهانی به نتیجه رسید و در هر مذاکرهای دادوستد امتیازات از جمله شروط
اصلی موفقیت آن محسوب میشود، موضوعی است که اکنون بیش از هر زمان دیگری
باید از منظر «امر واقعی» به آن نگریسته شود. درست است که به واسطه خروج
آمریکا از برجام بحث همکاریهای اقتصادی، تجاری، مالی و فروش نفت ایران
آنطور که در توافق پیشبینی شده بود، محقق نشد، اما این توافق همچنان
مزایای قابلتوجهی مانند رفع اجماع جهانی، خروج از فصل هفتم منشور،
بستهشدن پرونده PMD، حق غنیسازی و نیز برخی از دستاوردهای سیاسی خود را
برای ایران حفظ کرده است. به همین منظور، فراهم شدن شرایط برای فروپاشی
کامل برجام، نهتنها نتیجه سالها مذاکره را یکباره بر باد داده و طرفین
فعلی توافق را به نقطه اول بازمیگرداند؛ بلکه باعث میشود علاوه بر
بستهشدن پنجره دیپلماسی، مزایای کنونی توافق که همچنان از گزند تحریمهای
آمریکا مصونمانده نیز از دست برود.
مهمتر از آن، فروپاشی برجام و
فعالشدن مکانیسم ماشه توسط کشورهای اروپایی به معنای اجماع جهانی دوباره
علیه ایران به همراه بازگشت تحریمهای بینالمللی خواهد بود. به همین دلیل
است که با توجه به شرایط کنونی، تلاش حداکثری به منظور حفظ و تداوم برجام
با تمامی کاستیهای آن از جمله مهمترین موضوعات پیوندخورده به سیاست
خارجی و داخلی ایران محسوب میشود.