بیانیههای سریالی که این روزها از سوی سران فتنه و برخی مدعیان اصلاحات و سمپادهای آنان منتشر میشود، حامل یک روایت است؛ مشکلات امروز کشور «تقصیر همه و کلیت نظام جمهوری اسلامی است الا اصلاحطلبان!»؛ روایتی که ادامه همان خط «طلبکاری» و «فرار از پاسخگویی» است.
سرویس سیاسی-بیانیههای
سریالی که این روزها از سوی سران فتنه و برخی مدعیان اصلاحات و سمپادهای
آنان منتشر میشود، حامل یک روایت است؛ مشکلات امروز کشور «تقصیر همه و
کلیت نظام جمهوری اسلامی است الا اصلاحطلبان!»؛ روایتی که ادامه همان خط
«طلبکاری» و «فرار از پاسخگویی» است.
بعدازآنکه آتش اغتشاشات اخیر فروکش
کرد، رئیسجمهور در سفر به آذربایجان شرقی و در جمع مدیران استانی گفت:
«من هم مثل مردم، صبح جمعه فهمیدم قیمت بنزین تغییر کرده است.»
محکوم کردن
کلیت نظام به جایاشرار!
سران
فتنه 88 در پیامها و بیانیههایی جداگانه و دیرهنگام با «معترض» خواندن
«آشوبگران و اراذل آدمکش»، تیغ انتقادات خود را به سمت کلیت و حاکمیت نظام
اسلامی بردند تا القا کنند که به وجود آمدن شرایط کنونی، ماحصل سیاستهای
چهلساله نظام جمهوری اسلامی است حالآنکه مسببان اصلی مشکلات کشور
کسانیاند که با حمایت و هواداری تمامقد خود از حسن روحانی و سیاستها و
برنامههای دولت تدبیر و امید، سفره مردم را کوچک و انبوهی از مشکلات و
معضلات اقتصادی و معیشتی را بر ملت و نظام اسلامی تحمیل کردند.
چند روز
پس از راهپیماییهای سراسری در حمایت از نظام و رهبری، درحالیکه مقامات
آمریکایی و رسانههای ضدانقلاب هنوز در میدان بوده و چهره واقعی اغتشاشگران
و آشوبگران در نظر افکار عمومی رو شده بود، 77 نفر از فعالان سیاسی
اصلاحطلب در محکومیت آنچه «خشونت» نامیدند بیانیهای صادر کرده و بهجای
آنکه اقدامات آشوبگران و اراذل آدمکش و جنایات آنها (در غارت اموال و تخریب
اماکن و قتل انسانهای بیگناه) و حامیان خارجیشان را تقبیح و محکوم کنند
به نقد حاکمیت پرداخته و نهادهای حاکمیتی و امنیتی را آماج نیرنگ و جفای
خود قرار دادند.
در این بیانیه که با محوریت تاجزاده، محکوم فتنه 88
تهیه شده بود، مدعیان اصلاحات تأکید کرده بودند که باید به خواست مردم
احترام گذاشته و همچنین با عادیسازی روابط خارجی بساط تحریمها جمع شود!
بیانیه
مدعیان اصلاحات به حدی مشمئزکننده بود که بازتاب چندانی حتی در رسانههای
اصلاحطلب هم پیدا نکرد و حتی حزب کارگزاران نیز از این بیانیه اعلام برائت
کرد. حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی صراحتاً در روزنامه
سازندگی که ارگان این حزب محسوب میشود، در مورد بیانیه ۷۷ نفر از
اصلاحطلبان گفت: «موضعگیریهایی که برخی دوستان در قالب بیانیه شخصی
منتشر کردند، بههیچوجه موضع جریان اصلاحات تلقی نمیشود.»
دو روز پیش
هم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مرکب از 31 حزب اصلاحطلب با صدور بیانیه
مشترکی مواضعشان را در مورد حوادث پس از افزایش قیمت بنزین اعلام کردند. در
این بیانیه آمده است: «تصمیمات اخیر در مورد بنزین در شورای هماهنگی
اقتصادی سران سه قوه اتخاذ شده؛ درحالیکه این شورا ازلحاظ قانون اساسی هیچ
جایگاهی ندارد. بهعنوانمثال، رئیسمجلس، رئیسنمایندگان مجلس نیست و
صرفاً رئیساجرایی مجلس است و نمیتواند به نمایندگی از سایر نمایندگان
مجلس، طرحی را تصویب یا در اتخاذ تصمیمی به نمایندگی از مجلس مشارکت کند.
در توجیه تشکیل این شورا گفته میشود این شورا موقتی است و پس از رفع
تحریمها تعطیل خواهد شد. درحالیکه مشخص نیست تحریمها چه زمانی لغو
میشود؛ هرچند این موضوع هم توجیه مناسبی برای اتخاذ تصمیمات در شورای
هماهنگی اقتصادی سران سه قوه و دور زدن مجلس شورای اسلامی بهعنوان نهاد
قانونگذار و همچنین ناظر بر اجرای قانون نیست»
حمله به مأموران انتظامی
و امنیتی
آنها
با حمله به مأموران انتظامی و امنیتی نوشتند: «آمار جانباختگان حوادث
اخیر را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ آیا نباید مأموران انتظامی و امنیتی در
برخورد با تجمعکنندگان و معترضین، خویشتنداری بیشتری از خود نشان
میدادند؟ توجه به این نکته اساسی که بخش مهمی از اعتراضات در شهرهای کوچک
یا شهرهای حاشیهای رخ داده که با محرومیتهای بیشتری مواجه بوده و جزو
دهکهای پایین جامعه هستند نشان میدهد برخورد کلی با این اعتراضات و یکسره
وابسته کردن آنان به بیگانگان، نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه موجب
چشم بستن مسئولان از واقعیتهای اقتصادی جامعه و مشکلات مردم میشود. اینکه
انتقادات و اعتراضات واقعی مردم، به دلیل برخی آشوبها و اغتشاشات نادیده
گرفته شده و هر اعتراضی از سوی مردم به استکبار جهانی نسبت داده شود، به
معنای نادیده انگاشتن خواست واقعی مردم و حاصل آن ناگزیر، افزایش شکاف بین
مردم و حاکمیت خواهد بود.»
فراموشی
نماینده عضو فراکسیون امید
پروانه
سلحشوری، نماینده عضو فراکسیون امید که فراموش کرده خود یکی از سینهچاکان
دولت روحانی بوده است در حساب کاربری خود نوشت: «مردم صدای اعتراضشان را
رساندند اما با گلوله و بازداشت، جواب کوچک و بزرگ را دادند» و «قلعوقمع
مردم، با جنگجهانی و کربلای 4 مقایسه شد.»
وی همچنین در مصاحبهای
بیآنکه بگوید مسبب مشکلات معیشتی دولت مورد حمایت او بوده است، گفت: «ما
نمیتوانیم بگوییم مردم و معترضانی که آمدند همه خشونتطلب بودند. مگر
خارجیها چند شهر ما را میتوانند به هم بریزند؟ باید بپذیریم مردم مشکل
معیشتی دارند و بهواسطه همین مشکل معیشتی معترضاند. بسیاری از مسئولان
چون آن مشکلات را ندارند، حس کارگر را نمیفهمند، حس آن حاشیهنشین را
نمیفهمند. فکر میکنند اینها از خارج خط میگیرند که اینگونه خشمگین و
عصبانی هستند. نیاز است یک بررسی جامعهشناختی و امنیتی روی این مسئله صورت
بگیرد. باید ببینیم ریشه این خشونتها در کجاست. باید به مردم گزارش دهند
که مسئله چه بوده. با بحث و شعار نمیشود کشور را اداره کرد. اگر اینگونه
ادامه دهیم، روزبهروز وضعیت سختتر میشود.»
مدعیان اصلاحات که در به
وجود آمدن شرایط کنونی (سوء مدیریتهای دولتی و بروز و ظهور مشکلات و
معضلات گسترده در حوزههای اقتصادی) از مسببان و مقصران اصلی هستند، طی
روزهای اخیر سعی کردند ریشه اغتشاشات اخیر را صرفاً به افزایش قیمت بنزین
گره نزنند بلکه دلیل اصلی را «فساد و ناکارآمدی» و حتی «مجموعه ساختار
سیاسی (اعم از انتخابی و انتصابی» اعلام کنند!
ساختار سیاسی مقصر است!
چند
روز پیش، یکی از اعضای حزب اتحاد ملت ادعا کرد: «مشکل اصلیتر، ناتوانی
مجموعه ساختار سیاسی (اعم از انتخابی و انتصابی) برای تصمیمگیریهای اساسی
بهویژه در حل مسائل سیاست خارجی و تا حدودی در سیاست داخلی است که کشور
را دچار بلاتکلیفی و تعلیق کرده است.»
سلبریتیها؛ حامیان دیروز، طلبکاران امروز
بعد
از بیانیههای 77 فعال و 31 حزب اصلاحطلب و چند بیانیه زنجیرهای از سوی
اپوزیسیون و شبه سندیکاها، رویداد تلخ دیگری هم در شبکههای اجتماعی
دستمایه طنز و تمسخر کاربران قرار گرفت؛ بیانیه موسوم به «بیانیه آبان» و
بعدازآن «کمپین جمعآوری امضا برای محکومیت سرکوب!» که از سوی برخی
سلبریتیها منتشر شد تا تکه دیگری از پازل حمله و هجمه به نهادها و
ساختارهای نظام جمهوری اسلامی تکمیلتر شود.سلبریتیهایی که در انتخابات
ریاستجمهوری در 92 و 96، زیر پرچم حسن روحانی سینه میزدند و تمامقد به
حمایت و هواداری او میدانداری میکردند در مورد اغتشاشات اخیر (که پیامد
نحوه اجرایی کردن مصوبه افزایش قیمت بنزین از سوی دولت موردحمایتشان بود)
بیانیهای منتشر کرده که گروهها و رسانههای اپوزیسیون و معاند به استقبال
آن رفتند.
خبرگزاری فارس به نکته خوبیاشاره کرده و نوشته است: «حال که
سلبریتیها فراموش کردهاند مسبب حوادث اخیر با رأی چه کسانی روی کار
آمده، مرور مواضع انتخاباتی برخی از آنان خالی از لطف نیست؛ رخشان
بنیاعتماد: به روحانی رأی میدهم بدون آنکه متوهم باشم/ میلانی: دلخورم
امّا باز به روحانی رأی میدهم/ باران کوثری: رأی من روحانی/ نوید
محمّدزاده: حامی روحانیام/ منیژه حکمت: قاطعانه به روحانی رأی میدهم/
بهمن فرمانآرا: بیشک رأی من روحانی است»
نصرالله پژمانفر عضو کمیسیون
فرهنگی مجلس در مصاحبه با فارس در این خصوص گفت: «تعدادی از سلبریتیها که
پیش از این حامی و امروز مخالف دولت هستند، مواضع متناقضشان به این خاطر
است که نان و کاسبیشان در این راه است.»
وی افزود: «اینها همان کسانی
هستند که آمدند و از دولت آقای روحانی حمایت کردند و به مردم پیام دادند و
مردم را تحریک کردند تا به دولت آقای روحانی رأی دهند و میگفتند که امروز
نجات کشور در گروی حمایت از دولت آقای روحانی است و امروز که فهمیدند که
مشکلاتی به کشور با دست آنها تحمیل شده، فرار به جلو را در دستور کار خود
قرار دادهاند و سعی در پنهان کردن خود دارند.»
احمد سالک
نایبرئیسکمیسیون فرهنگی مجلس نیز در مصاحبه با فارس گفت: «هنرمندانی که
تا پیش از این از کلیت دولت حمایت میکردند و امروز زبان به انتقاد از
دولت گشودهاند باید خود در قبال حمایتهایی که داشتهاند پاسخ دهند و این
انتقادات آنها بهجای پاسخگویی نوعی فرار به جلو است.»
سلبریتیها و بده بستان مالیاتی؛
حرف حقی که سانسور شد!
البته
ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که حساب برخی هنرمندان با سلبریتیهای
کاسب جداست. کارن همایونفر آهنگساز ایرانی در پستی در اینستاگرام خود
درباره بیانیه عدهای از سلبریتیها نوشت: «بیانیه آبان را امضا نکردم.
برای اعتراض نیازی برای لابهلای جمع قاطی شدن ندارم. از این بیانیهها
هزارتا دیدهام مخصوصاً دم انتخابات.»
وی خطاب به امضاکنندگان بیانیه
افزود: «شما که پاسپورتت آماده است برو- الحمدلله مسائل مالیاتی حل شد و
بده بستان و زورآزمایی فرهنگ و قدرت به سرانجام رسید.»
این هنرمند
موسیقی و سینما در واکنش به امضای این بیانیه نوشت که «ایران را سیاه
نکنید». اما نکته طنز و تلخ ماجرا آنجاست که بعد از این خبر و منتشر شدن آن
در فضای مجازی پستهای وی در صفحه شخصیاش حذف شد. وی در صفحه خود نوشت
«خب پست قبلی انگار ریپورت و حذف شد. متأسفم حرف حق را برنمیتابند.»
انگار حافظه مردم را نادیده گرفتهاند!
سید
محمد حسینی، وزیر اسبق ارشاد هم در توییتی نوشت: «میرحسین موسوی و بعضی از
هنرمندان که با حمایت تمام قدر از روحانی سبب عوامفریبی و رقیب هراسی
شدند و باید جوابگوی بیکفایتی دولت در قضایایی مثل بنزین باشند و از ملت
عذرخواهی کنند با فرار به جلو و به بهانه آشوبهای اخیر مدعی نظام شدهاند؛
انگار حافظه مردم را نادیده گرفتهاند.»
شورای تبیین مواضع بسیج
دانشجویی استان کرمانشاه هم با صدور بیانهای نسبت به بیانیههای زنجیرهای
واکنش نشان داد و نوشت: «کسانی که برای دولت متبوعشان سینهچاک میکردند و
امروز بهجای پاسخگویی به مردم، طلبکار مردم شدهاند، در روزهای سخت و
بحران، آشوبگران را به خساست بیشتر دعوت میکنند و امروز انتظار حاکمیت بر
مردم را دارند، جای بسی تأسف دارد که افرادی با آسیبدیدگان همدردی
میکنند که خود مسبب درد آناناند و نجاتِ مال و جان و آبروی مردم از دست
آشوبگران را راهکاری منسوخ میدانند.»
کارگزاران: باید پاسخگو باشیم
حسین
مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران در نشست اخیر این حزب با بیان اینکه ریشه
اعتراضات فساد است و ناکارآمدی و نه بنزین.» گفته است: «در دوره اول آقای
روحانی ما زمانی به ایشان رأی دادیم که آقای هاشمیرفسنجانی تأیید صلاحیت
نشدهاند و اگر انصاف را رعایت کنیم روحانی در دور اول کارنامه قابل قبولی
از خود ارائه داد ولی ما نیز باید در دور دوم به مردم پاسخگو باشیم زیرا
باید فکری درخصوص برنامههای چهارساله دوم آقای روحانی و تضمین اجرای آنها
میکردیم.»
اصلاحطلبان
یکی از متهمان وضع موجود
همچنین قوچانی،
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در سرمقاله ارگان حزب متبوعش نوشت: «کارنامه
اصلاحطلبان بهخصوص در دوره اخیر در نهادهای انتخابی کامیاب نیست و در
ناامیدی و سرخوردگی مردم و شهروندانی که به آنان رأی دادهاند اثر مستقیم
دارد.»
او افزود: «این روزها اصلاحطلبان حالوروز خوبی ندارند. با فرو
خفتن اعتراضهای اجتماعی بهخصوص در حاشیه شهرها به اصلاح قیمت بنزین؛ فارغ
از صحت و دقت تحلیلها جبهه اصلاحات از سوی رقیبان و حتی رفیقان بهعنوان
یکی از متهمان وضع موجود معرفی میشود» قوچانی تأکید کرد: «واقعیت این است
که با وجود باور به اصلاحطلبی نمیتوان از کارنامه اصلاحطلبان چه در دولت
چه در مجلس چه در شوراهای شهر و شهرداریها دفاع کرد» و «بدون تردید زوال
اصلاحطلبی ریشه روی آوردن شهروندان عادی به اعتراضات خیابانی است.»
چنانچه
بارها متذکر شدهایم، تلاش مدعیان اصلاحات برای تعمیم دادن اعتراضات به
ناکارآمدی و فساد در حالی است که خود آنها حامی تمامقد دولت روحانی و
بهنوعی مسببان اصلی مشکلات کنونی کشور هستند... البته درخصوص اعتراف بخشی
از اصلاحطلبان به لزوم پاسخگویی در برابر افکار عمومی، ضروری است کهاشاره
کنیم 6 سال و چند ماه از دولت روحانی و حمایت اصلاحطلبان از آن گذشته و
صرفاً 3 ماه به انتخابات مجلس و نزدیک به یک سال و نیم به انتخابات
ریاستجمهوری مانده است!
در پایان ذکر این نکته ضروری است که دور از
انصاف است اگر همه مدعیان اصلاحات را در گستاخی و بیتقوایی سیاسی یککاسه
کنیم چه آنکه برخی دیگر این روزها با بیان عباراتی مانند اینکه «پشیمانیم»،
«شرمندهایم» و «پاسخی نداریم» و... حداقل بر چهره جمهوری اسلامی پنجه
نکشیدند و مشکلات و آشوبهای اخیر را بر گردن نظام نینداختند.»