بارها و بارها از گرانی کاغذ و تاثیر آن بر محصولات فرهنگی گفته شده است، اما بگذارید این بار یک خبر خوب بدهیم، قیمت کاغذ در چند ماه گذشته روندی نزولی پیدا کرده و این اسب سرکش تقریبا رام شده است.
فاطمه امینالرعایا
بارها
و بارها از گرانی کاغذ و تاثیر آن بر محصولات فرهنگی گفته شده است، اما
بگذارید این بار یک خبر خوب بدهیم، قیمت کاغذ در چند ماه گذشته روندی نزولی
پیدا کرده و این اسب سرکش تقریبا رام شده است. اما آیا این روند ثابت
خواهد بود؟ آیا میتوان بالاخره روزهای خوش را برای کاغذ و محصولات کاغذ
متصور شد یا حداقل مدام بعد از نگاه کردن به قیمت پشت جلد کتابها، شاخی
تازه روی سرمان سبز نشود؟ آیا کاهش قیمت کاغذ به کاهش قیمت کتابها هم منجر
خواهد شد؟
سود حبابی باعث اشفتگی میشود
تقریبا از نیمه دوم سال 96
بود که قیمت کاغذ شروع به بالا رفتن کرد، گرچه هر از گاهی تلاشهایی برای
مهار قیمت این محصول استراتژیک فرهنگی صورت میگرفت، اما در بیشتر مواقع
چندان کارایی نداشت و این اسب سرکش دوباره افسارگسیخته در هر جهتی که
میخواست میتاخت. افزایش قیمت ارز هم ضربه مهلک دیگری بر پیکر تمام
محصولات فرهنگی وابسته به آن وارد کرد. اما حالا از گوشه و کنار شنیده
میشود که قیمت کاغذ سرانجام پس از حدود دو سال روندی نزولی پیدا کرده است.
غلامرضا شجاع، نماینده مصرفکنندگان کاغذ در کشور در گفتوگو با «ابتکار»
با تایید این خبر میگوید: قیمت کاغذ به نسبت سه یا چهار ماه پیش حدود 40
تا 45 درصد کاهش داشته است. یعنی از 520 هزار تومان به 320 هزار تومان برای
کاغذ 100 در 70 درجه یک 70 گرمی رسیده است. قیمت بقیه کاغذها در ارتباط با
این نوع کاغذ سنجیده میشود.
او مهمترین عامل را در کاهش قیمت کاغذ،
عدم دخالت دولت در این موضوع میداند و میافزاید: یکی از دلایل کاهش قیمت
این است که دولت دست از کاغذ برداشت و ارز نیمایی را به کاغذ اختصاص داد.
امیدوارم این کاهش دخالت دولت در امر کاغذ ادامه پیدا کند. در حال حاضر
تنها در حوزه نشر و مطبوعات که حدود 80 هزار تن اختصاص دادهاند که اگر
همین دخالت دولت هم در سال آینده وجود نداشته باشد، عرضه و تقاضا و رقابت
بین تجار واقعی و ریشهدار سبب میشود کاغذ به اندازه کافی وارد کشور شود و
رقابت به شکلی صحیح صورت بگیرد. وقتی در بازار سود حبابی وجود داشته باشد،
عدهای حتی بانکها و شرکتهای خصولتی وارد بازار و واردات میشوند و همین
باعث آشفتگی بازار میشود.
شجاع درباره دلیل دیگر کاهش قیمت کاغذ
ادامه میدهد: دلیل دیگر این بود که دولت به میزان کافی ارز نیمایی در
اختیار واردکنندگان قرار داد و واردکننده هم به صورت مرتب کاغذ وارد میکند
و نگران نیست که در صورت ورود کاغذ اجازه فروش نداشته باشد یا بخواهد به
جایی جواب پس بدهد. امیدواریم تا چند ماه آینده که انتخابات مجلس انجام
میشود این قیمت باقی بماند. اگر دولت کمک کند و ارز تخصیص داده شده به
واردکنندگان را به میزان 20 تا 15 درصد افزایش دهد، در آن زمان هم شاهد
هیچگونه افزایش قیمت کاغذ نخواهیم بود.
کاغذ یارانهای نباشد
اما
آیا روند کاهش قیمت کاغذ ادامه مییابد یا قیمت کنونی پایینترین قیمت ممکن
خواهد بود؟ نماینده مصرفکنندگان کاغذ در کشور میگوید: قیمت کنونی کاغذ
منطقی است. البته یکی از دلایل کاهش قیمت کاغذ، کاهش قیمت جهانی این محصول
هم هست. قیمت جهانی حدود 950 تا 1050 دلار بود به 850 دلار کاهش پیدا کرد،
خمیر کاغذ هم همینطور. ما امیدواریم در این زمان موقعیتی هم برای
تولیدکنندگان داخلی فراهم شود تا با حمایتهای دولت و کمکهایش تولید داخلی
هم جانی دوباره بگیرد و بتواند با واردات رقابت کند. تولیدات داخلی
میتواند کاغذ مورد نیاز کتابهای درسی و برخی محصولات دیگر از جمله کاغذ
مطبوعات را پوشش دهد.
کاغذ، ماده اول تولید بسیاری از محصولات فرهنگی
است. آیا کاهش قیمت کاغذ اثری بر کمشدن قیمت این محصولات فرهنگی خواهد
داشت؟ شجاع میگوید: بعید میدانم. ناشر حرفهای کسی است که بتواند بیش از
100 عنوان کتاب در سال تولید کند، ولی شاید کمتر از 10 درصد از ناشران ما
چنین توانایی دارد. برای اینها اصلا اهمیتی ندارد کاغذ، کاغذ دولتی باشد
یا آزاد. اکثر ناشران حرفهای به دنبال این هستند یارانهای که به کاغذ
اختصاص مییابد برداشته شود تا شفافیت بیشتری مشمول بازار کتاب شود. البته
بعضی ناشران هم هستند که به دنبال این رانت و یارانه هستند چون انتشارات را
به عنوان شغل دوم یا سوم خود به آن نگاه میکنند. اما یک ناشر واقعی که
تنها شغلش نشر است، به هیچ عنوان به یارانه و کمکهای مالی چشم ندارد. آنها
میگویند دولت فقط در کارهای ما سنگاندازی نکند و فضای ممیزی را کمتر کند
تا استقبال از کتاب بیشتر شود و نگرانی کتاب هم در رابطه با تیراژ کتاب و
ساعت کم مطالعه برطرف شود.
فاجعه فرهنگی تیراژ 300 تایی
یکی از
مواردی که در افزایش قیمت کاغذ تاثیرگذار بود، نبودِ نظارت عنوان میشد که
باعث شد تا مواردی چون سلطان کاغذ و... شکل بگیرند. در حال حاضر آیا نظارت
میتواند جلوی ورود دستهای پشت پرده به حوزه کاغذ را بگیرد تا دوباره قیمت
کاغذ به شکلی سرسامآور افزایش نیابد؟ شجاع میگوید: در حال حاضر ارز
نیمایی و ارز آزاد تفاوت چندانی ندارد، در چنین شرایطی دستهای پشت پرده
وجود نخواهد داشت. البته ممکن است در مورد مقدار کمی که یارانه در بحث کاغذ
اختصاص میدهد وجود داشته باشد اما این میزان بسیار اندک است چون مقدار
یارانه کم است و تاثیر آنچنانی در قیمت کتاب یا تیراژ کتاب نخواهد داشت.
دولت فکر میکند اگر کمی ناشران را در این بخش حمایت کند، شاید شرایط بهتر
شود، اما در این دو سه دهه اخیر که به کتاب یارانه اختصاص داده میشود باید
به این نتیجه رسیده باشند که این اتفاق هیچ تاثیری نداشته و هر سال تیراژ
ما کمتر از قبل شده است.
او ادامه میدهد: افزایش تعداد عناوین کتاب مهم
نیست، کتابی که با 200 یا 300 جلد برای یک کشور 80 میلیون نفری به نظر من
شرمآور و دور از شان است. ما باید شاهد تیراژ چند دههزار در کشور باشیم
اما متوسط تیراژ کتاب در کشور ما حدود 300 جلد است که میشود از آن به
عنوان یک فاجعه فرهنگی نام برد.
ششماه طول میکشد تا قیمت کتاب کاهش یابد
جلال
ذکایی، مدیر سابق چاپخانه سروش، معتقد است تاثیر کاهش قیمت کتاب در
بازهای ششماهه مشخص خواهد شد. او درباره تاثیر کاهش قیمت کاغذ بر قیمت
کتابها به «ابتکار» میگوید: البته کاهش قیمت کاغذ بر قیمت کتاب تاثیر
خواهد گذاشت، اما این تاثیر در کوتاهمدت فراهم نخواهد شد. چون بخشی از
کتابهایی که تولید شده، با قیمت کاغذ بازار آزاد یا گران تهیه شده است و
اساسا نمیتوان تفکیک کرد که کدام کتابها با کاغذ قیمت آزاد منتشر
شدهاند و کدام با کاغذ یارانهای. علیرغم اینکه فرض را بر این بگیریم که
کتابها با کاغذ آزاد منتشر شده باشند، اینکه فکر کنیم این تغییر قیمت یا
تاثیر کاهش قیمت کاغذ بر قیمت کتاب اتفاق بیفتد، کمی بعید است و در طول
زمان شاهد این اتفاق خواهیم بود.
او درباره دلایل این اتفاق میافزاید:
وقتی کاغذ ارزان شد، ناشر به دنبال آن است که فروش بیشتری داشته باشد.
بنابراین وقتی کتاب ارزانتری تولید کند فروشش هم به همان نسبت افزایش
مییابد. فرآیند تولید کتاب یک فرآیند 6 ماهه است. بنابراین به صورت
خوشبینانه بین 3 تا 6 ماه طول میکشد تا تاثیر قیمت کاغذ بر قیمت کتابها
مشخص شود و این در صورتی است که قیمت کاغذ با همین روند طی شود.
ذکایی
ادامه میدهد: نباید این نکته را فراموش کنیم که متاسفانه در همه کالاها
تولیدکنندگان زمانی که کالایشان مشمول افزایش قیمت میشود، قیمت را بالا
میبرند، اما وقتی قیمت مواد اولیهشان کاهش پیدا میکند، انگیزه چندانی
برای کاهش قیمت ندارند. البته نباید نسبت به ناشران نگاه منفی داشت. این
اتفاق ناشی از بیاعتمادی نسبت به آینده بازار است و ناشران همیشه دچار شک و
تردید هستند که آیا قیمت دلار ثابت خواهد ماند و کاغذ با همین قیمت در
اختیارشان قرار خواهد گرفت یا نه. به همین دلیل این حاشیه امن را انتخاب
میکنند و ترجیح میدهند حداقل افزایش قیمتی در آینده نداشته باشند.
او
معتقد است افزایش قیمتها در بخش حملونقل تاثیر چندانی بر قیمت کتاب
نخواهد داشت. ذکایی میگوید: طبیعی است که افزایش قیمت حملونقل بر
هزینهها تاثیر بگذارد، اما این تاثیر آنچنان نیست که بخواهد کتاب را دچار
تغییر قیمت کند. مگر آنکه شرکتهای پخش بخواهند تخفیفی که به کتابفروشان
میدهند را کاهش بدهند. تغییر خیلی جزئی خواهد بود و بعید میدانم این
تاثیر چندان به چشم بیاید.
کتاب به عنوان کالایی فرهنگی نقش پررنگی در
شکلگیری آینده کشور دارد، قیمت بالای کتاب آن هم در وضعیت معیشتی کنونی
تنها منجر به حذف این کالای مهم فرهنگی از سبد خانوار خواهد داشت که جز
زیان چیزی در انتظار نسل آینده نخواهد بود. حالا باید دید آیا مسئولان
فرهنگی عزمی جدی در زنده نگه داشتن این کاغذیهای دوستداشتنی دارند یا
خیر.