حوادث تلخ و تاسفبار هفته گذشته، با حضور پررنگ و حماسی آحاد مردم، پایان گرفت و امنیت و آرامش در سراسر کشور برقرار شد. از این حوادث تلخ و گاه خونین هم میتوان درسهای مهمی را آموخت و برای جلوگیری از تکرار آن، تجربههای گرانسنگی را که به دست آمده، به کار بست.
بسمالله الرحمن الرحیم
حوادث تلخ و تاسفبار هفته گذشته، با حضور پررنگ و حماسی آحاد مردم، پایان
گرفت و امنیت و آرامش در سراسر کشور برقرار شد. از این حوادث تلخ و گاه
خونین هم میتوان درسهای مهمی را آموخت و برای جلوگیری از تکرار آن،
تجربههای گرانسنگی را که به دست آمده، به کار بست.
این درست است که
بنزین به تصحیح قیمت نیاز داشت ولی ایکاش همان روش پلکانی اجرا میشد و از
افزایش جهشی قیمت بنزین پرهیز میگردید. به ویژه آنکه قرار نیست ریالی از
درآمدهای ناشی از افزایش قیمت بنزین به خزانه کشور سرازیر شود. طبعاً لازم
است دولتمردان و مجموعههای مرتبط برای جبران درآمدهای مورد انتظار که ناشی
از عدم تحقق اهداف برنامه در ارتباط با فروش نفت خام است، چارهاندیشی
کنند و از جمله برای تامین درآمدهای موردانتظار، بابت مالیات اشخاص و
مجموعههائی که «فرار مالیاتی» دارند، سیاستهای روشن، جدی و مستمری اعلام و
اعمال شود.
مطابق برخی گزارشها و مستندات رسمی حدود 300 هزار مورد از
اشخاص و مجموعههای بزرگ و کوچک فرار مالیاتی دارند که حجم عظیمی از
درآمدهای مالیاتی کشور را با استفاده از شگردهای مختلف نمیپردازند.
بررسیها نشان میدهد حجم فرار مالیاتی به مراتب افزونتر از حجم درآمدهای
طرح جدید سران سه قوه ناشی از افزایش قیمت بنزین است که احیای این ارقام و
واریز وجوه مرتبط با فرار مالیاتی میتواند بسیاری از کمبودهای مرتبط با
نقدینگی را جبران و تامین کند.
موضوع مهمتر به ضرورت صرفهجوئی در تمامی
زمینهها باز میگردد. افزایش قیمت بنزین به خودی خود منجر به «کاهش مصرف
سوخت» میشود و قاعدتاً مصرفکنندگان بنزین به صورتهای مختلفی در تامین
نیازهای خود صرفهجوئی کرده و از سایر امکانات شهری استفاده میکنند از
جمله استفاده از حمل و نقل عمومی به ویژه «مترو» این روزها راهکار
عاقلانهای برای تامین نیاز به حمل و نقل شهری و بینشهری محسوب میشود.
بازگوکردن
این واقعیتهای عینی و تشویق هموطنان به استفاده از حمل و نقل عمومی با
تاکید بر «مترو»، میتواند زمینههای کاهش مصرف، مهار ترافیک شهری، کاهش
آلودگیهای مرتبط با وسایل حمل و نقل شخصی را فراهم سازد. متاسفانه الگوی
زندگی شهری ما با استفاده بیحد و مرز از وسائل نقلیه شخصی شکل گرفته در
حالی که استفاده از وسائل حمل و نقل عمومی دقیقاً منطبق بر صرفه و صلاح
شهروندان و کل جامعه شهری است. این باور رایج ولی غلطی است که استفاده از
خودروی شخصی نوعی «تشخصّ» محسوب میشود و استفاده از حمل و نقل عمومی کمتر
ترویج شده است. دولت و تمامی مراکز تصمیمگیری باید حمایت بیشتری از شبکه
حمل و نقل عمومی اعم از شهری و بینشهری نشان دهند و با تامین و تکمیل
زیرساختها، جامعه را برای استفاده از حمل و نقل عمومی تشویق و ترغیب کنند.
علاوه
بر این، هر سه قوه در باب صرفهجوئی لازم است بیشتر تلاش کنند تا بخش قابل
توجهی از مسائل و مشکلات ناشی از ریخت و پاشهای غیرضروری، از این طریق
برطرف شود. مسئولین باید صرفهجوئی و عملکرد در چارچوب صرفه و صلاح جامعه
را از خودشان و از مجموعه تحت نظارت و فعالیت خودشان آغاز کنند. پرهیز از
تجملگرائی و حیف و میل بیتالمال در هر زمینهای میتواند الگوی دیگران
باشد. ما باید در «الگوی مصرف» خود تجدیدنظر کنیم و از امکانات در اختیار
در «حداقل ضروری» مصرف کنیم. صرفهجوئی لزوماً به معنی کممصرف کردن نیست
بلکه مصرف بهینه، به اندازه و پرهیز از اسراف و تبذیر میتواند برای دیگران
هم آموزنده و اثرگذار باشد.
شوک گرانی بنزین در هفته گذشته برای کشور
بسیار گران تمام شد و تهدیدات امنیتی فراوانی را در مقیاس کل کشور به همراه
داشت. اکنون باید این تهدیدات را به فرصت تبدیل کرد و آحاد مردم در کل
جامعه و هر یک در حد توان و در قلمرو مسئولیت خود برای «تغییر الگوی مصرف»
تصمیم بگیرند و عمل کنند. فراموش نکنیم که شتاب رشد مصرف بنزین در کشور
فاجعهبار است و زیرساختهای موجود هم توان تامین چنین رشد فزایندهای در
مصرف بنزین را ندارند.