نفتکش غول پیکر «سابیتی» برای انجام تعمیرات بدنه وارد آبهای سرزمینی ایران شده و قرار است امروز در جزیره خارگ پهلو بگیرد تا پس از تخلیه نفت خام آن، جهت تعمیرات به بندرعباس هدایت شود.
بسمالله الرحمن الرحیم
نفتکش
غول پیکر «سابیتی» برای انجام تعمیرات بدنه وارد آبهای سرزمینی ایران
شده و قرار است امروز در جزیره خارگ پهلو بگیرد تا پس از تخلیه نفت خام آن،
جهت تعمیرات به بندرعباس هدایت شود. سابیتی چندی قبل هنگام گذر از دریای
سرخ با دو موشک هدف قرار گرفت و آسیب دید. هنوز نتایج بررسیها برای
شناسائی عامل یا عاملین این شرارت دریائی اعلام نشده است.
نتیجه این
بررسیها هرچه باشد در این نکته تردیدی نیست که ما دشمن داریم و دشمنان
شرور ما تلاش میکنند بر صادرات و فروش نفت خام ایران تاثیر بگذارند و حتی
آن را به صفر برسانند. البته این آرزوئی است که آنها به آن نخواهند رسید و
با «فشار حداکثری» نمیتوانند به نیات شوم و اهداف ناپاک خود برسند ولی
مقابله با این تهدیدات جدی و عملی که حادثه سابیتی و توقیف یکماهه نفتکش
«آدریان دریای 1» نشانههای اخیر آن هستند، نیازمند هوشمندی،
مسئولیتپذیری، حفظ مصالح نظام و رعایت منافع ملی است.
دولت روحانی و
بهویژه کارکنان وزارت نفت در هر ردهای از مسئولیت که هستند، در خط مقدم
جبهه در این جنگ ناجوانمردانه اقتصادی قرار دارند. عقل و منطق ایجاب میکند
که دولت در چنین شرایط حساس و بغرنجی از حمایت همهجانبه در تمامی
زمینهها برخوردار باشد تا دولتمردان با خیال راحت و با اطمینان از حمایت
حداکثری پشت جبهه، پنجه در پنجه دشمنان شروری بیندازند که ماموریت دارند در
صدور نفت و بازگرداندن ارز صادراتی به کشور ایجاد اختلال کنند.
ناگفته
پیداست که هر تلاش و اقدامی که علیه دولت و ارکان آن صورت گیرد، هرچند با
هر بهانه و انگیزهای توجیه شود، همدستی با دشمنان قسمخورده این ملت و این
نظام است و نهتنها بخشودنی و قابل اغماض نیست بلکه باید پیگیری شده و با
آن مقابله جدی صورت گیرد. گهگاه شاهدیم که برخی عناصر دوآتشه که خود را به
دروغ مدافع نظام و پرچمدار معیارهای ارزشی جا زدهاند، مواضعی علیه دولت و
نظام اجرائی در این شرایط حساس میگیرند و با این کار خود آب به آسیاب دشمن
میریزند و کار دشمن را تسهیل میکنند.
نباید از نظر دور داشت که بخش
قابل توجهی از این سمپاشیها و سنگاندازیها در قلمرو فعالیتهای رسانهای
صورت میگیرد. انعکاس دیدگاه برخی افراد، جریانهای سیاسی، قلمهای مسموم و
زبانهای زهرآگین که نقش «اپوزیسیون» را بازی میکنند ولی وقیحانه خود را
مدافع نظام جا میزنند، در بسیاری از موارد باعث شادمانی دشمن میشود
بطوریکه حتی شادمانی و همراهی این جماعت را هم با خودشان کتمان نمیکنند.
دشمن،
دشمن است و همین تقابل و تضاد را نشانه «حاکمیت دوگانه» معرفی میکند و با
دلگرمی بیشتری به شرارت علیه نظام ادامه میدهد که نهایتاً دود آن به چشم
مردم و بهویژه طبقات محروم و کمدرآمد جامعه میرود. بالاتر از همه اینکه
اعتماد و دلبستگی مردم به نظام را هم خدشهدار میکند که لطمه و زیان بزرگی
است.
خوشبختانه تجربه 40 ساله مردم و گروههای سیاسی پیش روی ماست و به
تجربه آموختهایم که حتی در فعالیتهای سیاسی و رفتارهای جناحی هم به
هرحال خطوط قرمزی وجود دارد که باید آنها را رعایت کرد و آنجا که پای منافع
ملی و مصالح کشور در میان است، همگی همراه، یکدست و متحد با یکدیگر
بهگونهای عمل میکنند که برای دشمن کمترین سوءاستفادهای از تعارض و
تقابل دیدگاهها در زیر خیمه انقلاب متصور نباشد و مثل همیشه دشمنان شرور
ناکام بمانند. رسانهها و بهویژه رسانه ملی و جناحها در این زمینه
مسئولیت بزرگ و تعطیلناپذیری را برعهده دارند و باید با درک مسئولیتها به
الزامات فعالیت سیاسی – تبلیغاتی سالم، هوشمندانه و در طراز انقلاب و نظام
وفادار باشند.