محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در همایش بینالمللی «یکجانبهگرایی و حقوق بینالملل» گفت:«آمریکا به هیچ یک از قوانین بینالمللی توجه نمیکند و سیاست یکجانبهگرایی را در پیش گرفته است و اگر همین رویه را ادامه دهد دیگر کسی به امضای آمریکا توجهی نمیکند و آمریکا را از روابط خود خارج خواهند کرد».
سرویس سیاسی- محمدجواد
ظریف، وزیر امور خارجه در همایش بینالمللی «یکجانبهگرایی و حقوق
بینالملل» گفت:«آمریکا به هیچ یک از قوانین بینالمللی توجه نمیکند و
سیاست یکجانبهگرایی را در پیش گرفته است و اگر همین رویه را ادامه دهد
دیگر کسی به امضای آمریکا توجهی نمیکند و آمریکا را از روابط خود خارج
خواهند کرد».
وی همچنین بهمن 97 در توئیتی نوشته بود: «توافق با آمریکا، به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد».
ظریف
صراحتاً اعلام کرده است که امضای آمریکا دیگر تضمین نیست. این اظهارنظر در
حقیقت پاسخی است به اظهارنظر چند روز پیش آقای روحانی.
رئیسجمهور- 24
مهر 98- در آیین آغاز رسمی سال تحصیلی دانشگاهها با طرح این سؤال که
پیشرفت و آینده کشور در سایه تعامل یا تقابل با دنیا است، گفته بود: «یک
عده معتقدند که مشکلات موجود جز با قدرتنمایی و شکستن دشمن میسر نیست و یک
عده نیز معتقدند میتوان بسیاری از مشکلات را با گفتوگو حل و فصل کرد.
لذا مسئله اصلی این است که استراتژی ما باید تعامل سازنده و یا تقابل مستمر
باشد و حل و فصل این موضوع با تنش و جر و بحث به نتیجه مطلوب نمیرسد و
راه آن این است که همه همدیگر را برای رسیدن به استراتژی مناسب قانع کنیم».
وی
در ادامه گفته بود: «عدهای عنوان میکنند که مذاکره با خارجیها وقت تلف
کردن است و باید با آنها تقابل کنیم و در این صورت است که روزی در مقابل ما
کوتاه خواهند آمد و در مقابل یک عده هم معتقدند که با جنگ و تقابل به جایی
نمیرسید، البته بدیهی است که وقتی تجاوز و یا حملهای صورت میگیرد، دیگر
نمیتوان از تعامل سازنده سخن گفت و پاسخ آن نیز روشن است، اما سؤال این
است که در شرایط موجود چه راهی باید انتخاب کنید».
روحانی در این
سخنرانی تأکید کرده بود: «بدون تعامل و رابطه با دنیا شاید بتوان زندگی را
گذراند اما دستیابی به رشد و توسعه چطور؟، رشد و توسعه بدون رابطه و تعامل
با دنیا نمیشود و اگر صادرات نباشد و بانکها قفل باشند و نتوانیم ارتباط
برقرار کنیم، نمیتوان به رشد و توسعه رسید».
اقتدار در سیاست خارجی
آقای
روحانی، راهحل رفع مشکلات کشور را تعامل سازنده با جهان نامیده و تأکید
کرده است که با قدرتنمایی نمیتوان به نتایج مطلوب رسید.
این در حالی
است که منتقدان سیاست خارجی دولت، هیچگاه تعامل سازنده با جهان را نفی
نکردهاند. بلکه مسئله اصلی، خودباوری و اقتدار و عدم اعتماد به نظام سلطه
است.
چندی پیش روزنامه زنجیرهای اعتماد در اعترافی دیرهنگام با انتقاد
از رویکرد دولت در سیاست خارجی نوشته بود: «پرسش این است دوستانی که
پیشنهاد مذاکره میدادند و به آن اصرار داشتند، چرا ضمانت اجرای آن را مورد
توجه خود قرار ندادند؟ اگر قرار بود که وارد برجام شویم، باید فرض
میکردیم که چنانچه طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرد ما چه باید انجام
دهیم تا ازترس عمل ما، طرف مقابل به تعهداتش ملتزم باشد؟ بهنظرم بسیاری
از افراد درک درستی از ماهیت روابط بینالملل و سیاست واقعگرایانه ندارند و
روابط بینالملل را به گفتوگو و صلحخواهی تقلیل میدهند، در حالی که
روابط بینالملل در اصل متکی به قدرت است و بس».
عدم اعتماد به نظام سلطه
ظریف صراحتاً اعلام کرده است که امضای آمریکا دیگر تضمین نیست و توافق با آمریکا، به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد.
پیش از این نیز روحانی گفته بود که مذاکره با آمریکا- با توجه به سابقه سیاه واشنگتن در عهدشکنی- دیوانگی است.
مسئله
اصلی در سیاست خارجی، عدم اعتماد به نظام سلطه است. تجربه عبرت آموز و
پرهزینه برجام، تنها یکی از مصادیق اعتماد به آمریکا و اروپا است.
در
برجام، دولت روحانی تمامیتعهدات خود را پیش دستانه و ظرف مدت 2 ماه به
اتمام رساند. اما آمریکا- در دولت اوبامای مودب! و باهوش!- تنها 24 ساعت پس
از آغاز اجرای برجام، توافق هستهای را بهصورت فاحش نقض کرد. این عهدشکنی
در دولت ترامپ نیز ادامه یافت.
اصرار بر اشتباه!
علیرغم آنکه
مقامات ارشد دولت بر غیرقابل اعتماد بودن آمریکا اذعان دارند، اما متأسفانه
رئیسجمهور در اظهارات تأملبرانگیز با ایجاد دوگانه غیرواقعی «تعامل-
تقابل»، در لفافه راهحل رفع مشکلات کشور را در گرو تعامل با آمریکا معرفی
میکند. این در حالی است که رئیسجمهور سال گذشته مذاکره با آمریکا را
دیوانگی خوانده بود.
با عرض تأسف، این اقدام چیزی جز اصرار بر اشتباه
نیست. دولت روحانی تأکید داشت که اگر در موضوع هستهای با آمریکا مذاکره
شود و در نهایت توافقی به امضا برسد، تمامی مشکلات کشور و حتی مشکل آب
خوردن مردم رفع شده و تمامی تحریمهای ضدایرانی نیز یکباره لغو خواهد
شد.
اما در نهایت در پسابرجام هم زیرساخت تحریمها گستردهتر شد و هم ارزش پول ملی کاهش یافت و هم سفره مردم کوچک شد.
تغییر ریلگذاری
اکنون بیش از 6 سال از عمر دولت روحانی و همچنین بیش از 4 سال از امضای برجام و 17 ماه از خروج آمریکا از برجام سپری شده است.
دولت در این مدت تمامی تخم مرغهای خود را در سبد برجام چید. اما در نهایت به اذعان دولتمردان هیچ دستاوردی عاید مردم ایران نشد.
آمریکا
که به قاتل زنجیرهای توافقات بینالمللی مشهور است، بیش از پیش ثابت کرد
که قابل اعتماد نیست. تروئیکای اروپایی نیز ثابت کردند که در موضوع ایران
با آمریکا همصدا و دارای هدف مشترک هستند و نقشه شوم آنها خالی کردن دست
ایران از مولفههای قدرت ساز است.
پس با این حساب دولتمردان بهجای
پرداختن به دوگانههای غیرواقعی و دوقطبیسازی در جامعه، باید از عبرتهای
برجام درس گرفته و ریلگذاری خود در سیاست خارجی را تغییر دهند.
رویکرد
خسارت آفرین اعتماد به آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن در سالهای اخیر یک
بار دیگر عیار خود را نشان داد. دولت باید از اعتماد به غرب دست کشیده و
با خودباوری و اقتدار، از ظرفیتهای عظیم داخلی بهره برده و اقتصاد مقاومتی
را بهصورت دقیق اجرا کند.