گویا حاشیه و محمدرضا گلزار مثل دوقلوهای بههمچسبیده هستند. از همان ابتدای ورود گلزار به عرصه هنر، حاشیههای فراوانی به دنبالش بود و حالا آخرین حاشیه او به عنوان یک خواننده، مربوط است به کنسرتی که چند روز دیگر قرار است در لسآنجلس اجرا کند.
گروه فرهنگ و هنر - گویا
حاشیه و محمدرضا گلزار مثل دوقلوهای بههمچسبیده هستند. از همان ابتدای
ورود گلزار به عرصه هنر، حاشیههای فراوانی به دنبالش بود و حالا آخرین
حاشیه او به عنوان یک خواننده، مربوط است به کنسرتی که چند روز دیگر قرار
است در لسآنجلس اجرا کند.
در دهه 70 که موسیقی پاپ بعد از انقلاب جانی
دوباره گرفته بود، بسیاری از جوانان طرفدار «گروه آریان» بودند، گروهی
تازهتاسیس با 9 نفر که یکی از آنها گیتاریست جوانی بود با چشمهای رنگی.
او در این گروه علاوه بر گیتار، ارگ و پرکاشن هم مینواخت. اما شروع شهرت
او مربوط میشود به ورودش به دنیای تصویر و سینما. فروردین سال 1379 بود که
در شهر خزر شهر گلزار در یک کافیشاپ ایرج قادری کارگردان را دید، سر
میزشان رفت و از او برای نخستین کنسرت گروه آریان دعوت کرد. در پاسخ، ایرج
قادری او را برای بازی در فیلم نرگس و سام دعوت کرد و به این صورت بعد از
چند تست و پیشتولید، گلزار چند ماه بعد اولین تجربه بازیگری خود را به دست
آورد.
او سال بعد به دلیل علاقه و چهره جذابش توانست به عنوان اولین
مرد فتومدل ظاهر شود و عکسش به عنوان مدل پوشاک مردانه ایکات روی
بیلبوردهای تبلیغاتی برود. گلزار در همین مدت کوتاه در سه فیلمسینمایی
دیگر هم به ایفای نقش پرداخت و این آغاز محبوبیت او بین همنسلانش بود.
گلزار در این سالها در 30 فیلم سینمایی و 4 سریال در بخش نمایش خانگی به
ایفای نقش پرداخت که شاید بتوان مشهورترین و موفقترین حضور او را
نقشآفرینی در فیلم سینمایی «بوتیک» به کارگردانی حمید نعمتالله در سال
1382 دانست. برخی گلزار را هنرپیشه خوبی نمیدانند و معتقدند او تنها به
واسطه جذابیت چهرهاش توانسته به محبوبیت برسد. اما دلیل محبوبیت گلزار
هرچه که باشد نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که حضور او در فیلمهای
سینمایی میتواند گیشه را برای آن فیلم تضمین کند حتی اگر کیفیت ساخت،
چندان قابل توجه نباشد!
گلزار از آن دست هنرمندانی است که به نظر
میرسد دوست دارد به هر شاخهای سرکی هرچند کوتاه بکشد. او از سال 92 تصمیم
گرفت وارد عرصه خوانندگی شود. همان سال بود که قطعهای با نام «کارو به
اینجا رسوندی» را منتشر کرد. او سه سال بعد اولین کنسرت رسمیاش را در
تالار آوینی شهر بندرعباس اجرا کرد و تنها یک ماه بعد در سالن میلاد
نمایشگاه بینالمللی در تهران به روی صحنه رفت. همانطور که بعضی گلزار را
هنرپیشه خوبی نمیدانستند، او را در زمره خوانندههای خوب هم به شمار
نمیآورند و معتقد بودند (و هستند) که او همچنان با استفاده از شهرت و
محبوبیتش سالنهای کنسرتش را با طرفداران دوآتشهاش پر میکند.
با همه
حواشی، گلزار به کار خود ادامه داد اما یکسال اخیر سال خوبی برای این
هنرپیشه، خواننده، نوازنده و... نبود. از مرداد سال 97 در راستای همان
ناخنک زدن به همه رشتهها، گلزار این بار در قامت یک مجری در مسابقهای با
عنوان «برنده باش» در شبکه سه ظاهر شد. او در همین مدت کم توانست تبدیل به
مجری محبوب علی فروغی، مدیر شبکه سه سیما شود. هنوز نگاههای او و فروغی
هنگام باخت در مقابل عادل فردوسیپور در جشنواره «جام جم» سال 97 و آن
رایهای تقلبی به «برنده باش» از یادها نرفته است. حضور او در مراسم
اختتامیه همان جشنواره هم جنجالبرانگیز شد. گلزار در این مراسم گفته بود
که حضورش باعث بازگشت بسیاری از مخاطبان صداوسیما شده که البته با
انتقادهای بسیاری هم روبهرو شد. سال 98 ادامه بدبیاریهای این هنرپیشه
بود، آخرین فیلمش یعنی «رحمان 1400» در میانه اکران توقیف شد، کمی بعد
مسابقه «برنده باش» هم به دلیل شائبه شباهت به قمار، به صورت ناگهانی از
کنداکتور صداوسیما حذف شد...
اما کمی بعد به دلیلی که مشخص نیست ناگهان
صداوسیمایی که آن چنان برای گلزار هزینه کرده بود، شمشیر را برای او از رو
بست. گلزار چندی پس از تعطیل شدن «برنده باش» پستی از سبک زندگی لاکچریاش
در اینستاگرام گذاشت که با واکنش منفی یکی از بخشهای خبری صداوسیما
روبهرو شد. حالا هم که قرار است چند روز دیگر او در مهمترین سالن کنسرت
دنیا روی صحنه برود، هدف انتقادات تند صداوسیما قرار گرفت. ماجرا از آنجا
شروع شد که یکی از خبرنگاران موسیقی در توئیتی مدعی شد که محمدرضا گلزار
در حالی قرار است کنسرتی در مهمترین سالن کنسرت دنیا یعنی دالبی تئیتر
لسآنجلس برگزار کند که تنها ۱۱۷ بلیت به فروش رفته است. پس از این توئیت
بود که موج توئیتها و پستها درباره فالشخوانی این خواننده در کنسرتهایش
در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. همین موضوع دستاویزی تازه برای
صداوسیما شد تا بر گلزار که زمانی مجری محبوبش بود، بتازد!
گلزار پس از
این گزارش، در گفتوگویی نسبت به حواشی اخیر واکنش نشان داد. او گفت:
«بیست سال است که با این موضوع و حواشی غریبه نیستم، فقط گاهی شدتش کم و
زیاد میشود. سنجش موفقیت یا عدم موفقیت یک کار بعد از انجام آن محاسبه
میشود، نه قبل آن. من نمیدانم چه اتفاقی افتاده که خیلیها پیشواز
رفتهاند. کنسرتی که سه هفته آینده برگزار میشود و الان 60 درصد بلیتهایش
فروش رفته، چطور قضاوت شده که موفق بوده یا نبوده؟»
احسان کرمی، مجری،
بازیگر و خواننده هم نسبت به حواشی ایجاد شده پیرامون کنسرت محمدرضا گلزار
واکنش نشان داد و در اسنتاگرامش نوشت: «اینجا ایران است! جایی که
سوپراستارش تا وقتی در تلویزیون برنامه اجرا میکند سرش سر شاه است. ولی
وای از وقتی که تلویزیون قدرت نگه داشتنش را نداشته باشد و او بخواهد راه
خودش را برود... نفس کشیدنش هم فالش است! قدم زدنش هم فالش است! نگاهش هم
فالش است! میشود بیمخاطب! میشود سنگ روی یخ! حاشا به معرفتتان.
یک
ایرانی خودش بدون کمک (این و آن) میخواهد در یکی از بهترین سالنهای کنسرت
جهان که آرزوی هر هنرمندی است آن را فقط ببیند، موسیقی اجرا کند، از سه
هفته قبل از کنسرتش در سرزمین خودش تلویزیونی که او در یک بازه زمانی
میلیونها مخاطب و میلیاردها سرمایه برایش جذب کرده در اخبارش او را تخریب
میکند که بلیتهایش فروش نرفته! و موج کارشناسهای موسیقی اینستاگرام به
راه میافتد که او یکبار در کنسرتش فالش ویولن زده!
من کارشناس موسیقی
نیستم که نقد موسیقی کنم و اما خوب میدانم قدرت محبوبیت و قلب بیکینه
داشتن یعنی چه، ضمنا تا به حال هم کنسرت رضا را از نزدیک ندیدهام اما شک
ندارم تا سه هفته دیگر تمام بلیتهای دالبی تئاتر برای کنسرت رضا فروش
خواهد رفت، اما برای آنهایی که در جامجم خودشان را حبس کردهاند عرض
میکنم اولا کنسرت گذاشتن در آمریکا آن هم در لسآنجلس بینهایت کار
دشواری است صرفا به یک دلیل آن هم اینکه هستند کسانی از هنرمندان ایرانی
مقیم لسآنجلس که مثل شما خوش نمیدارند موزیسینی از ایران به لسآنجلس
بیاید و آن هم در هالیوود آن هم در دالبی کنسرت برگزار کند (تاکید میکنم
بعضی از آنها). در ثانی فارسیزبانان مقیم ینگه دنیا به عادت قدیم همچنان
در دقیقه نود بلیت تهیه میکنند. (این را هم بعد از چندین اجرای تئاتر در
شهرهای مختلف آمریکا فهمیدم). از همه اینها گذشته کاش به عوض آن شیوه کنار
گذاشتن آقای گلزار از تلویزیون نمیگویم از او دلجویی یا حمایت
میکردید... چون میدانم این رفتار اساسا در قاموستان نیست اما کاش سکوت
میکردید. به خاطر شخصیت رسانهای که... بیخیال...»
اینکه گلزار
بازیگر خوبی است یا نه، اینکه فالش میخواند و مینوازد یا خیر، موضوعی است
که باید کارشناسان به آن بپردازند. اما سوال مهم این است که چرا این بار
صداوسیما تصمیم گرفته این چنین بر مجری محبوبش آن هم پیش از شکست یا عدم
شکستش بتازد!