روزنامه کیهان در یادداشتی به قلم حسین شریعتمداری و با عنوان:« حمله به شورای نگهبان؛ حاشیه میسازد، کارنامه نمیسازد!» خطاب به حسن روحانی و حامیان وی ـ اعم از اصلاح طلب و اصولگرا مینویسد: «دولت تدبیر و امید بعد از گذشت 6 سال، نهتنها نتوانسته گرهای از مشکلات این مرزوبوم بگشاید.
روزنامه کیهان در یادداشتی
به قلم حسین شریعتمداری و با عنوان:« حمله به شورای نگهبان؛ حاشیه
میسازد، کارنامه نمیسازد!» خطاب به حسن روحانی و حامیان وی ـ اعم از
اصلاح طلب و اصولگرا مینویسد: «دولت تدبیر و امید بعد از گذشت 6 سال،
نهتنها نتوانسته گرهای از مشکلات این مرزوبوم بگشاید بلکه گرههای زیادی
را هم بهوجود آورده است؛ از شکست برجام و تشدید تهدید و تحریمهای نظام
سلطه علیه جمهوری اسلامی و بروز و ظهور مشکلات اقتصادی بیسابقه تا تورم
بالای 42 درصدی، کاهش ارزش پول ملی به یکسوم، رسوایی فیشهای حقوقی
وخسارات اختلاسهای دولتی (رانتهای 15 و 13 هزار میلیارد تومانی صندوق
ذخیره و بانک سرمایه و...) و هدررفت 216 هزارمیلیاردی ارز 4200 تومانی.
بر اساس همین واقعیتهاست که مدعیان اصلاحات که در تمام 6 سال گذشته از
روحانی حمایت کرده و درنهایت دست خود را برای پاسخگویی به افکار عمومی خالی
دیدهاند (تا آنجا که لب به اعتراف گشودند و گفتند مردم دیگر به «تکرار
میکنم» روی خوش نشان نمیدهند) دست به کارشده و برای فرار از پاسخگویی به
طرح گزارههایی مانند «دولت قبل»، «نمیگذارند کار کنیم»، «تقصیر شعار «مرگ
بر آمریکا» است»، «دولت سایه»، «بدشانسی دولت (سیل/ زلزله/ ترامپ/ ملخ!»
پرداختند. گفتنی است که مدعیان اصلاحات توانستند در مقاطعی، رئیسجمهور و
برخی از مدیران ارشد دولتی را همراه خود کرده و گزارههایی مانند «کمبود
اختیارات»، «ضعف ساختارها» و «تغییر قانون اساسی» را از زبان آنها مطرح
کنند. حالا نیز، در بر همان پاشنه میچرخد و بهنظر میرسد اتاق فکر
اصلاحطلبان که از خود روحانی نیز عبور کردهاند، نسخههای رادیکالی را در
کارپوشه رئیسجمهور قرار دادهاند؛ نسخههایی برای تسریع فرار از پاسخگویی و
ایجاد دوقطبیهای سیاسی و رادیکالیزه کردن فضای سیاسی. در فرضی خوشبینانه
میتوان گفت، جناب رئیسجمهور بیآنکه بخواهد در حال خط دادن به اتاق فکر
اصلاحطلبان(یا خط گرفتن؟!)، رادیکالیزه کردن فضای سیاسی کشور و تقویت
طرحهایی مانند «انتخابات مشروط» است وگرنه چه کسی است که نداند این قبیل
اظهارات از سوی حقوقدانی که همین ساختار را پذیرفته و در همین ساختار
رئیسجمهور شده، برای او کارنامه نمیسازد!»
بدون ورود به درستی و
نادرستیِ سلسله ای از ادعاهای کیهان و شریعتمداری، دفاع از جایگاه «شورای
نگهبان قانون اساسی» را فی نفسه، عملی پسندیده و درست می دانیم حتی اگر با
بسیاری از ادعاهای شریعتمداری در این یادداشت موافق نباشیم و اما ذکر چند
نکته ضروری است؛
شورای نگهبان شانی دارد و جایگاهی، که هم در قانون
اساسی بدان اشاره شده و هم در کلام بزرگان این مرز و بوم و این انقلاب رد و
نشانههایی از آن می توان یافت اما یادآوری این شان و جایگاه نباید مساوی
با این اتهام سنگین باشد که هر گونه نقدی و ارائه ی
هرگونه پیشنهادی به
شورای نگهبان، خدای ناکرده به منزله ی مخالفت، تقابل و نادیده انگاری این
دستگاه مهم در نظام جمهوری اسلامی ایران است.
شورای نگهبان و سخنگوی
شورای نگهبان، هرگاه سخنی را ناصواب دیده یا ابهاماتی در آن یافته اند در
جای خود به تفصیل یا در قالب جملاتی خلاصه و مفید پاسخ گفته اند پس دفاع از
شورای نگهبان نباید به گونه ای باشد که خدای ناکرده این احساس به وجود آید
که این حوزه ملک مطلق گروه و عدهای خاص از جناحی خاص تر است که در جهت
مخالف، صیانت از ارزش و جایگاه شورای نگهبان وظیفهای همگانی است!
هر انتقاد و پیشنهادی که موافق نظرات گروه و جریانی خاص نیست و خطاب به شورای نگهبان بیان شده قطعاً به منزله ی دشمنی
نیست اما تعجب از این نکته است که برخی تلاش میکنند
اصلاح طلبان را نه منتقد که مخالف و دشمن شورای نگهبان
قلمداد کنند گویی خدای ناکرده اصلاح طلبان با شورای نگهبان عناد و کینه ای دارند!
در هیچ کجای سخن حسن روحانی، مطلبی که دال بر مخالفت با شورای نگهبان
باشد دریافت نشد اما انتقاد داشتن به برخی رفتارهای شورای نگهبان نه حق
رئیس قوه ی مجریه به عنوان پاسدار قانون اساسی که حق همه ی آحاد است پس این
دایره را آن قدر تنگ نکنیم که ما باشیم و شورای نگهبان و دیگر هیچ!
برای شورای نگهبان ارزشی علیحده قائل هستیم اما نه بیشتر از قوای سه گانه!
یعنی وقتی شان شورای نگهبان برای کیهان و حسین شریعتمداری مهم است قطعا
جایگاه دیگر قوا هم باید مهم باشد چه روسای قوای سه گانه هم خط و هم فکر ما
باشند و چه نباشند که احترام به قوای سه گانه، احترام به قانون اساسی است
پس دفاع از شورای نگهبان نباید مترادف با خدشه به شان و جایگاه رئیس جمهور
به عنوان عالی ترین مقام قوه ی مجریه قلمداد شود.
برای شورای نگهبان
ارزشی علیحده قائل هستیم اما نه بیشتر از قوای سه گانه! اما سوال اساسی
اینجا است وقتی محمود احمدی نژاد به اصطلاح عوام مجلس را به توپ بست، آن را
در راس همه ی امور ندانست آن هم نه مجلسی که اکثریت آن
اصلاح طلب باشند که جبهه ی غالب آن مجلسی که
احمدی
نژاد هرچه دلش خواست گفت یا اصولگرا بودند یا جبهه ی پایداری! آن روز
کیهان چرا تیتر نزد:« آقای احمدی نژاد حمله به مجلس حمله به قانون اساسی
است؟!
برای شورای نگهبان ارزشی علیحده قائل هستیم اما نه بیشتر
از قوای سه گانه! اما سوال دیگر ما این است چرا این همه
سینه چاک دادنی که شامل شورای نگهبان میشود شامل قوای دیگر
از
جمله مجریه و مقننه در زمان هشت سال حضور محمود احمدی نژاد نشد؟ چرا یک
بار تذکر ندادید در راس همه ی امور ندانستن مجلس مترادف با نفی سخن امام
راحل است؟ راستی این تیترها را چرا در آن هشت سال خیلی خاص نمی دیدیم!؟
یعنی احمدی نژاد عملکردی بهتر از روحانی داشت؟! یا در برابر قانون نسبت به حسن روحانی مطیع تر بود؟!