با بازگشت دکتر روحاني از محل برگزاري نشست مجمع عمومي سازمان ملل، اين پرسش مطرح است که سفر حسن روحاني رئيسجمهوري ايران به نيويورک چه فرصتهايي براي کشورمان به همراه آورد؟
با بازگشت دکتر روحاني از
محل برگزاري نشست مجمع عمومي سازمان ملل، اين پرسش مطرح است که سفر حسن
روحاني رئيسجمهوري ايران به نيويورک چه فرصتهايي براي کشورمان به همراه
آورد؟ در ميانه افزايش تنشها ميان ايران و عربستان، نطق حسن روحاني در
مجمع عمومي سازمان ملل تا چه ميزان توانست از التهابات سياسي در منطقه
بکاهد و مهمتر از همه اتهامات و نقشههاي عربستان را براي افکار عمومي
جهان روشن کند. دکتر روحاني با ايده ابتکار صلح هرمز به نيويورک رفت و نشان
داد که ايران برخلاف القائات رسانهاي جبهه دشمن براي صلح منطقهاي تلاش
ميکند. البته براي فهم دقيق رويکرد صلحطلبانه ايران بايستي نخست ساختار
سياست خارجي کشورمان و نظم بينالمللي را مورد مطالعه قرار دهيم. سياست
خارجي در ايران از يک مشکل ساختاري رنج ميبرد. در يک چنين رويهاي،
ابتکارعمل از مجريان سياست خارجي گرفته ميشود و سياست خارجي به محلي براي
ابراز نظر و ديدگاه تبديل ميشود. از سوي ديگر نظم سياسي بينالمللي به
گونهاي است که اغلب کشورهاي جهان زير چتر اين نظم قرار دارند. امروز موضوع
تحريمهاي ايران از سوي آمريکا مطرح است و عموم کشورهاي دنيا با اينکه
قبول دارند که اين تحريمها پايه حقوقي ندارد اما به ناچار از سياستهاي
تحريمي آمريکا تبعيت ميکنند. دليل اين امر به اين مساله مربوط ميشود که
کشورها نظم کنوني جهان را پذيرفته و حاضر به چالش نيستند. براي همين است که
در طي نظام تحريمي آمريکا، برزيل به کشتي ايراني سوخت نميدهد، نفتکش
ايراني در تنگه جبل الطارق توقيف ميشود. اروپا در اجراي تعهدات برجامياش
تشکيک ميکند. اين کشورها با اينکه از سياستهاي ترامپ راضي نيستند اما
ناخواسته مجبور به پيروي هستند. تقريبا کليه کشورهاي جهان از آفريقا، شرق
آسيا، اروپاي شرقي و غربي و حوزه خاورميانه منهاي عراق و سوريه، حاضر به
نزاع با آمريکا نيستند و همراه با سياستهاي اين کشور هستند. ذکر اين نکته
از اين جهت است که سياست آمريکا درست و برحق نيست بلکه مقصود تبيين واقعيت
اقتصاد بينالملل است. بايستي با نگاهي واقعگرايانه به محيط بينالملل،
حافظ منافعمان باشيم. در اين عرصه دو کشور روسيه و چين، از معدود قدرتهاي
بزرگ جهانياند که در تلاش براي به چالش طلبيدن نظم و اقتدار آمريکا
هستند. اين دو کشور در موضوع ايران با آمريکا نه تنها هم نظر نيستند و در
خيلي از مواقع رويکرد مستقلانهاي نسبت به ايران دارند. براي همين محور
پکن- مسکو ميتواند زمينه و فرصتي براي ايران جهت عبور از بن بست تحريمي
ترامپ باشد. راه حل کنوني در اين است که به نحوي هوشمندانه در مسير و مدار
نظم چيني-روسي البته با حفظ استقلال خودمان باشيم. البته در منطقه هم
بايستي به سهم خود فضا را طوري رقم زنيم که صداي صلح طلبانهمان خواهان و
گوش شنوا داشته باشد. اين طور نباشد که طرح صلحي از ايران در سازمان ملل
مطرح شود و کشورهاي منطقه و جهان واکنشي مثبت به آن نشان ندهند. بايد با
کار رسانهاي و ديپلماتيک اين گفتمان را در منطقه جا بيندازيم که امنيت
منطقه منوط به پذيرش همديگر است. اينکه قدرتي از بيرون بر منطقه حکمراني
کند، عين ناامني براي کل منطقه است.