کد خبر: ۱۵۳۹
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
روز گذشته نمایندگان مجلس، یک فوریت طرح شفافیت آرای نظام تقنینی را تصویب کردند. گامی که البته در ذات خود موثر در حرکت به سوی شفافیت است، اما اگر بخواهیم به موضوع شفافیت به عنوان یک راهبرد کلان نگاه کنیم باید آن را از چند منظر واکاوی کرد.

ژوبین صفاری

روز گذشته نمایندگان مجلس، یک فوریت طرح شفافیت آرای نظام تقنینی را تصویب کردند. گامی که البته در ذات خود موثر در حرکت به سوی شفافیت است، اما اگر بخواهیم به موضوع شفافیت به عنوان یک راهبرد کلان نگاه کنیم باید آن را از چند منظر واکاوی کرد. شفافیت بالذات برای مصالح کشور در ابعاد مختلف امر مهمی است، اما آیا تکاپو برای تحقق شفافیت به صورت گزینشی می‌تواند راهگشا باشد؟ بی‏تردید شفافیت در سپهر سیاسی و اقتصادی کشور نیازمند ابزار و لوازمی است که اگر فراهم نشود این مفهوم می‏تواند به سرنوشت مفاهیم دیگری چون خصوصی‏سازی و یا حتی مبارزه با فساد دچار شده و از معنا تهی شود. به عبارت دیگر، تحقق شفافیت در جامعه زمانی می‌تواند به عنوان یک ابزار برای رسیدن به توسعه کاربرد داشته باشد که در همه سطوح رخ دهد. از طرفی تجربه سایر کشورها نشان می‌دهد که شفافیت زمانی توانسته به مرحله آرمانی خود نزدیک شود که رکن چهارم دموکراسی که همان رسانه‌ها هستند بتوانند در فضای غیرممیزی یا حداقل فضایی بازتر از امروز دیده‌بان شفافیت در جامعه شوند. موضوعی که سبب شده تا افکار عمومی بیشتر مخاطبان اخبار غیررسمی و گاهی کذب قرار گیرند. از سوی دیگر اگر شفافیت تنها در یک زمینه و برای یک نهاد به تنهایی تجویز شود خطر آن بیشتر است تا اینکه به‏طور‏کلی قید شفافیت را بزنیم. چرا که این نوع از شفافیت می‌تواند به یک ابزار سیاسی برای از میان برداشتن رقیب تبدیل شود. چنانکه نمی‌توان از مجلس یا دولت خواست که در اموری شفاف باشند و در عین حال سایر قوا و نهادها زیر چتر شفافیت قرار نگیرند. برای مثال اگر صداوسیمای کشور به موضوع شفافیت می‌پردازد باید خود به عنوان یک نهاد که بودجه عمومی دریافت می‌کند در تمامی ارکان از جمله عزل و نصب‏ها و یا صورت‏های مالی خود شفاف باشد. از طرفی برخی مدیران گاه از شفافیت به عنوان یک ژست عوام‏‏فریبانه استفاده می‌کنند. به محض انتصاب، پرده از حقوق‌های نجومی و فساد قبلی‌ها بر‏می‌دارند در‏حالی‏که خود هیچ توضیحی در خصوص نحوه عملکردشان و چگونگی فرآیند انتصاب‌هایشان در دوره مدیریتی خود نمی‌دهند. ضعف عملکرد روابط‏عمومی‌ها و البته رسانه‌ها (به دلیل محدودیت‌های موجود) خود به این امر دامن می‌زند. با این همه باید گفت شفافیت اگر به مثابه یک گِرو‏کشی سیاسی در جامعه مطرح شود می‌تواند تبعات بلندمدت بدتری برای جامعه بی‌اعتماد کنونی داشته باشد. چرا که تهی شدن از معنای این امر چنان افکار عمومی را نسبت به این مفهوم زده خواهد کرد که تا سال‌ها شعار شفافیت تنها به یک امر بی‏مفهوم در گفتمان سیاسی تبدیل خواهد شد. هر‏چند در شرایط فعلی تصویب یک فوریت شفافیت آرای نظام تقنینی که جامعیت بیشتری نسبت به طرح شفافیت آرای نمایندگان داشت را باید به فال نیک گرفت.
نام:
ایمیل:
* نظر: