کد خبر: ۱۵۳۰
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۱
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
در شرايطي که برخي اصلاح‌طلبان معتقدند بايد در انتخابات آينده حضور فعال داشت اما برخي ديگر از اصلاح‌طلبان براين باورند نبايد مانند گذشته به هر قيمتي وارد انتخابات شد. به نظرشما اصلاح‌طلبان بايد با چه رويکردي با انتخابات آينده برخورد کنند؟

در شرايطي که برخي اصلاح‌طلبان معتقدند بايد در انتخابات آينده حضور فعال داشت اما برخي ديگر از اصلاح‌طلبان براين باورند نبايد مانند گذشته به هر قيمتي وارد انتخابات شد. به نظرشما اصلاح‌طلبان بايد با چه رويکردي با انتخابات آينده برخورد کنند؟
شرايط در انتخابات آينده به شکلي رقم خورده که ديگر جريان اصلاحات حاضر نيست چک سفيدامضا به کسي بدهد و به هر قيمتي در انتخابات حضور پيدا کند. در گذشته و در انتخابات اخير بررسي صلاحيت‌ها ابهاماتي را به وجود آورد. عدم تاييد صلاحيت‌ها اگر دقيق و قانوني نباشد علاوه‌بر اينکه فضاي انتخابات را از شور و نشاط خارج مي‌کند، موجب خدشه به وجهه کشور در افکار عمومي مي‌شود. گاهي اين شائبه به‌وجود مي‌آمد که اين مسائل با توجه به استنادهايي بوده که از چهارچوب قانوني و مراجع چهارگانه بيرون بود. نکته‌اي که وجود دارد اين است که از نظر دين مبين، هر کسي که شهادتين بگويد مسلمان و از همه حقوق اجتماعي جامعه مسلمانان برخوردار است. در اسلام هيچ‌گونه تبعيضي وجود ندارد و اسلام تبعيض را مذموم و غير قابل قبول مي‌داند. در قرآن کريم آمده که احسان مسلمانان نسبت به کفاري که با مسلمانان جنگ ندارند، نبايد قطع شود و آنها داراي احترام و حقوق انساني هستند. در نتيجه اگر قرار باشد در انتخابات آينده نيز مانند گذشته چک سفيدامضا به کسي داده شود که مشارکت عمومي در انتخابات معنا و اعتبار خود را از دست مي‌دهد. اصلاح‌طلبان از انتخابات هفتم مجلس شوراي اسلامي به بعد دچار اشتباه شدند. همان زمان بايد روي اين مساله پافشاري بيشتري صورت مي‌گرفت. عدم پافشاري موجب شد کار به جايي برسد که چهره‌هاي شناخته شده و امتحان پس‌داده اصلاح‌طلب تاييد صلاحيت نشوند. توصيه بنده به مسئولاني که صلاحيت‌ها را بررسي مي‌کنند اين است که شرايط جامعه را در نظر بگيرند و اطمينان داشته باشند که مجلس قوي مطابق منافع ملي ماست و ورود چهره‌هاي شناخته شده و امتحان پس‌داده به مجلس، باعث قدرت و اقتدار مجلس و نظام مي‌شود. عملکرد مجلس دهم نشان مي‌دهد که در نتيجه سخت‌گيري‌ها و عدم تاييد چهره‌هاي متعهد، چه نتايجي به همراه داشته و مجلسي پديد آمده که در حل‌کردن مشکلات مردم، توانايي حداکثري ندارد. بنده معتقدم در شرايط کنوني غير از عده معدودي که تندروي را وجهه همت خود قرار داده‌اند، همه کشور اصلاح‌طلب و خواهان اصلاحات هستند. همه متفق‌القول هستند که در انتخابات آينده بايد قانون براي همه جريان‌هاي سياسي يکسان اجرا شود. نکته بسيار مهم اين است که در زمينه بررسي صلاحيت‌ها به هيچ وجه اجازه برداشت سليقه‌اي وجود ندارد و قانون اجازه چنين رويکردي را نمي‌دهد.
آيا قانون انتخابات نياز به تغيير دارد و يا قانون کنوني به صورت سليقه‌اي اجرا مي‌شود؟
قانون انتخابات که در شرايط کنوني اجرا مي‌شود داراي چند اصل اساسي است که مي‌تواند در اين زمينه راهگشا باشد. يکي از اين اصول اساسي اين است که رسيدگي به صلاحيت افرادي که در انتخابات ثبت‌نام کرده‌اند حتما بايد با استعلام از مراجع قانوني صورت بگيرد. در نتيجه استناد به هر چيز به‌جز تحقيقات مراجع قانوني خلاف قانون است. اينکه در مورد برخي افراد تحقيقات محلي صورت مي‌گيرد که افراد مغرض بتوانند ديدگاه‌هاي خود را مطرح کنند و يا اينکه نهادهاي نظارتي تشخيص دهند فردي قابل اعتماد است و يا خير برخلاف قانون انتخابات است. در هيچ کجاي قانون چنين اجازه‌اي به نهادهاي نظارتي نداده شده است. اصل اساسي ديگر مبتني بر اين است که مدارک تاييد و يا عدم تاييد صلاحيت داوطلبان بايد به صورت کتبي به آنها داده شود. اصل ديگر قانون انتخابات عنوان مي‌کند که داوطلب مي‌تواند درباره نتيجه بررسي صلاحيت خود به مراجع قانوني شکايت کند و آن را از طريق قانوني پيگيري کند. به همين دليل جريان‌هاي سياسي بايد اين تقاضا را از مسئولان داشته باشند که دستور دهند قانون انتخابات به صورت کامل اجرا شود. نکته ديگر اينکه جريان اصلاحات بايد در مرحله نخست به يک اجماع دروني درباره استراتژي حضور در انتخابات دست پيدا کند و در مرحله دوم ديدگاه‌ها و شرايط خود را با مسئولان مطرح کنند. بدون‌شک اگر اين قانون در انتخابات آينده نيز رعايت نشود دوباره يک مجلس ضعيف و ناکارآمد روي کار خواهد آمد و چالش‌هاي کشور همچنان ادامه پيدا خواهد کرد. بنده معتقدم تصميم درباره کيفيت حضور اصلاح‌طلبان و ماهيت حضور آنها در انتخابات بايد در مرحله آخر و پس از روشن‌شدن وضعيت تاييد صلاحيت‌ها گرفته شود. در چنين شرايطي است که جريان اصلاحات مي‌تواند با مشخص‌کردن چشم‌انداز آينده خود تصميم‌گيري کند که با چه شيوه‌اي در انتخابات حضور پيدا کند. در اين تصميم‌گيري نيز بايد همه احزاب و شخصيت‌هاي بزرگ جريان اصلاحات حضور داشته باشند. احزابي مانند کارگزاران سازندگي، اعتماد ملي و اتحاد ملت و همچنين چهره‌هاي برجسته جريان اصلاحات بايد در اين تصميم‌گيري حضور فعال و تاثيرگذار داشته باشند.
برخي اصلاح‌طلبان بر اين باورند که احتمال تکرار ردصلاحيت اصلاح‌طلبان مانند گذشته وجود دارد و به همين دليل جريان اصلاحات بهتر است مدتي را بيرون از قدرت بماند. آيا در شرايط کنوني جريان اصلاحات مي‌تواند در بيرون از قدرت به تاثيرگذاري خود ادامه دهد؟
بنده با اين ديدگاه موافق نيستم و معتقدم در چنين شرايطي خود را به دست خود خلع‌سلاح کرده‌ايم و ميدان را براي اصولگرايان خالي گذاشته‌ايم تا قدرت را در مجلس آينده به دست بگيرند. اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت نکنند و ميدان براي اصولگرايان خالي شود شرايط به ضرر اصلاح‌طلبان خواهد بود و همين گلوگاه‌هاي قدرتي که در اختيار اصلاح‌طلبان قرار دارد نيز از دست خواهد رفت. جريان اصلاحات بايد براي حضور پرقدرت در انتخابات تلاش کند. اين تلاش نيز بايد معطوف به تشکيل يک مجلس قوي و تاثيرگذار با اکثريت اصلاح‌طلب باشد. تصميم نهايي درباره کيفيت حضور اصلاح‌طلبان در مجلس نيز بايد به صورت جمعي و با حضور بزرگان جريان اصلاحات و از جمله رئيس دولت اصلاحات گرفته شود. اين تصميم مي‌تواند هر تصميم و با هر هدفي باشد. با اين وجود آنچه داراي اهميت است اين است که اين تصميم بايد به صورت جمعي گرفته شود.
اگر اصلاح‌طلبان نبايد بيرون از قدرت حضور داشته باشد و همچنان به حضور در قدرت به هر قيمت فکر کنند آيا با چالش‌ها و ضعف‌هاي بيشتري در آينده مواجه نخواهند شد؟
اين حضور نبايد به هر قيمتي باشد. نمي‌توان مانند انتخابات گذشته به ليستي رأي داد که سه، چهار نفر آن را قبول نداشتيم و بقيه را نيز نمي‌شناختيم. خانم سلحشوري در سخني قابل تامل عنوان کردند ما اصلاح‌طلب بدلي هستيم. به همين دليل قرار نيست دوباره به کساني رأي بدهيم که بدلي و صفرکيلومتر هستند. امروز همه کساني که کشور و نظام براي آنها اهميت دارد بايد به صورت يکصدا وارد صحنه شوند و شرايطي را فراهم کنند که همه جريان‌هاي سياسي به صورت عادلانه در انتخابات شرکت کنند و قانون انتخابات به‌درستي اجرا شود. تبعيض سياسي فاسدکننده است و اگر تبعيض سياسي وجود داشته باشد، اگر جريان‌هاي سياسي در انتخابات و تصميم‌گيري‌هاي کشور از حق برابر برخوردار نباشند، نمي‌توان به تشکيل يک مجلس قدرتمند که بتواند مشکلات مردم را حل کند اميدوار بود. خانه‌نشين شدن و به حاشيه رفتن چهره‌هاي توانمند و امتحان پس‌داده سياسي جلو پيشرفت کشور را سد مي‌کند. در چنين شرايطي دشمنان جمهوري اسلامي جسور‌تر از گذشته شده و براندازان فرصت جولان پيدا مي‌کنند. اگر قرار است جلوي مانور براندازان در مقابل نظام گرفته شود بايد جريان اصلاحات به‌عنوان گفتمان غالب جامعه بتواند از سرمايه‌هاي انساني خود براي حل مشکلات مردم استفاده کند. نمي‌توان از جريان اصلاحات انتظار داشته باشيم به صورت پرشور در انتخابات حضور داشته باشد اما احترام اين جريان را در پيشگاه مردم حفظ نکنيم و چهره‌هاي اين جريان را ردصلاحيت کنيم. ما بايد تجربه‌هاي تاريخي گذشته را سرلوحه کار خود قرار دهيم. امروز کشور در شرايط خطيري قرار گرفته و اگر از تجربه‌هاي گذشته استفاده نشود و اصلاح‌طلبان نتوانند چهره‌هاي اصلي خود را وارد انتخابات کنند، جامعه آسيب خواهد ديد. نمي‌توان حضور جريان اصلاحات در انتخابات را به شوخي گرفت و اجازه نداد چهره‌هاي کارآمد اين جريان در انتخابات حضور پيدا کنند. امروز همه کارشناسان و مردم جامعه جز عده معدودي طرفدار اصلاحات هستند و تنها راه عبور از چالش‌هاي کنوني را اصلاحات مي‌دانند. نکته ديگر اينکه جريان اصلاحات بايد مرزبندي خود را با براندازان مشخص کند.
مرزبندي چگونه صورت مي‌گيرد؟
برخي با نظام جمهوري اسلامي که براي عزت و سربلندي آن تلاش‌ها و زحمات زيادي انجام شده مخالفند و از هر فرصتي در راستاي ايجاد آشوب و هياهو استفاده مي‌کنند. کساني که دنبال چنين رويکردي هستند، نمي‌دانند از دل براندازي چه هيولايي بيرون خواهد آمد. بدون‌شک از دل براندازي، آشوب و جنگ و خونريزي بيرون خواهد آمد. جنگ و خونريزي نيز در نهايت به نابودي کشورمنجر خواهد شد. به همين دليل راهي به‌جز اصلاحات وجود ندارد. در جريان اصلاحات شخصيت‌هاي محبوب و تاثيرگذاري مانند رئيس دولت اصلاحات وجود دارند که همواره مردم کشور را به همدلي و وحدت دعوت کرده و در آينده نيز چنين خواهند کرد. در شرايط کنوني کشور با مخاطرات جدي در زمينه‌هاي داخلي و خارجي مواجه شده است. اصلاح‌طلبان بايد شرايط خطير کشور را براي مردم و مسئولان تشريح و عنوان کنند که عبور از بحران‌ها با وحدت، همدلي و استفاده از نيروهاي متعهد همه جريان‌هاي سياسي امکان‌پذير است. مسئولان بايد اين نکته را بپذيرند که کشور در وضعيت خاصي است. اگر اصلاح‌طلبان کنار بروند، يا کنار گذاشته شوند، امنيت و نظم جامعه با چالش مواجه مي‌شود.
نظر شما اگر جريان اصلاحات مانند انتخابات گذشته نتواند با چهره‌هاي اصلي خود در انتخابات شرکت کند بايد با چه رويکردي وارد انتخابات شود؟
در شرايط کنوني نمي‌توان به اين سوال پاسخ منفي يا مثبت داد. بايد منتظر ماند تا رويکرد نهادهاي نظارتي در زمينه تاييدصلاحيت اصلاح‌طلبان مشخص شود. در چنين شرايطي و در حالي که نتايج تاييدصلاحيت‌ها براي جريان اصلاحات مشخص باشد اين جريان مي‌تواند با يک تصميم جمعي درباره حضور در انتخابات نتيجه‌گيري کند که با چه استراتژي در انتخابات شرکت کند. اصلاح‌طلبان بايد با قدرت کامل در انتخابات ثبت‌نام کنند. در مرحله بعد نيز تلاش زيادي صورت بگيرد که با رايزني با مسئولان، چهره‌هاي اصلي جريان اصلاحات در انتخابات حضور پيدا کنند. اگر اين اتفاق رخ دهد و اصلاح‌طلبان بتوانند با چهره‌هاي اصلي خود در انتخابات شرکت کنند که نياز به تصميم‌گيري جديدي نيست، در غير اين صورت و در حالي که جريان اصلاحات نتواند با چهره‌هاي اصلي خود در انتخابات شرکت کند اصلاح‌طلبان بايد با حضور بزرگان و احزاب تاثيرگذار به يک جمع‌بندي درباره حضور در انتخابات برسند. تصميم جريان اصلاحات در انتخابات آينده بايد به اندازه‌اي تعيين‌کننده و سرنوشت‌ساز باشد که تاثير خود را بگذارد و موجب جريان‌سازي و تفکر‌سازي در کشور شود. حضور و يا عدم‌حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات آينده بايد در سراسر کشور احساس شود و مردم و افکار عمومي تحت‌تاثير تصميم جريان اصلاحات قرار بگيرند. بنده معتقدم آقاي روحاني بايد با جديت بيشتري در راستاي تحقق مطالبات حاميان انتخاباتي خود عمل کند. در حالي که در واقعيت چنين اتفاقي رخ نداده است. انتقادي که در شرايط کنوني به جريان اصلاحات وارد است عدم‌صراحت اين جريان بر مباني و اصول دموکراسي وآزادي است. دموکراسي و آزادي يکي از مباني اصلي جريان اصلاحات است واين جريان هزينه‌هاي زيادي براي تحقق آزادي در کشور داده است. با اين وجود و در شرايطي که امروز اصلاح‌طلبان نسبت به گذشته حضور جدي‌تري در مجلس و دولت دارند اما اين مسائل به صورت جدي در دستور کار دولت و مجلس قرار نگرفته است. مردم از اصلاح‌طلبان مي‌خواهند که با صراحت از آزادي، قانون، دموکراسي، عدالت و اخلاق حمايت کنند. از سوي ديگر نهادهاي نظارتي بايد از تجربه گذشته استفاده کنند. به نظر من حاکميت بايد راهکار جديدي براي مساله بررسي صلاحيت‌ها در اختيار شوراي نگهبان قرار دهد و شرايطي را به وجود بياورند که نخبگان بتوانند به کشور خدمت کنند. عامل اصلي عدم کارآيي بخش‌هاي مختلف مديريت کشور و همچنين فساد ردصلاحيت نخبگان جامعه است. اگر مسئولان مي‌خواهند مشکلات کشور حل شود بايد زمينه برگزاري انتخابات رقابتي را فراهم کنند تا بهترين نيروهاي موجود در مديريت کشور روي کار بيايند.
نام:
ایمیل:
* نظر: