حسن روحانی رئیسجمهوری ایران در حالی امروز سخنرانی خود را در هفتادوچهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد ایراد میکند که تحولات دیپلماتیک پیچیدهای حول محور ایران در نیویورک در حال رقم خوردن است.
محمدرضا ستاری
حسن روحانی رئیسجمهوری
ایران در حالی امروز سخنرانی خود را در هفتادوچهارمین مجمع عمومی سازمان
ملل متحد ایراد میکند که تحولات دیپلماتیک پیچیدهای حول محور ایران در
نیویورک در حال رقم خوردن است. روحانی با طرح ابتکار صلح در خلیج فارس به
سازمان ملل رفته؛ جایی که به واسطه حملات انصارالله یمن به آرامکو و ادعای
مسئولیت ایران در این حملات از سوی آمریکا و اروپا، سبب شده تا علاوه بر
تنشهای قبلی، اکنون چالش جدیدی پیشروی هیئت دیپلماتیک ایران قرار بگیرد.
از
هفته پیش تاکنون، آمریکا با مانورهای گسترده بر روی حملات انصارالله یمن
به آرامکو تا آنجا پیش رفت که بانک مرکزی ایران را مجدداً تحت تحریم قرار
داده و سعی در ایجاد ائتلافی علیه ایران در این خصوص داشته است. در همین
راستا شاهد بودیم که شامگاه دوشنبه سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه
نیز مدعی مسئولیت ایران در این حملات شدند؛ امری که با وجود تاکید
انصارالله مبنی بر انجام این حملات، همچنان طرفهای غربی بر روی این مسئله
پافشاری میکنند.
در چنین شرایطی که تنشها میان ایران و آمریکا بار
دیگر و اینبار به صورت کمسابقهای افزایش یافته است، موضوع دیگری به
نام برجام نیز از جمله چالشهایی است که نیاز فوری به توجه و حل و فصل شدن
نهایی دارد. اکنون توافق هستهای تنها بر روی کاغذ وجود دارد و شرکای آن
در طول 16 ماه گذشته نشان دادهاند که توانایی یا میل ایستادگی در مقابل
آمریکا را ندارند. در بحبوحه این مسئله، اکنون موضوع حملات به آرامکو هم
در دستور کار قرار گرفته و آوردگاهی مانند سازمان ملل که میتواند به صورت
بالقوه تریبونی برای ایران جهت رساندن صدای تنشزدایی و مقابله با
ایرانهراسی شود، امروز با تلاش طرفهای غربی میرود تا به صحنه محاکمه
بینالمللی ایران بدل شود.
در این میان رویکرد روسیه و چین به واسطه
تمایلشان به حفظ وضع موجود مشخص است. اروپا نیز خواهان حفظ وضع موجود است،
با این تفاوت که چند بازی تاکتیکی را نیز در دستور کار خود دارد؛ نخست ژست
تلاش برای خروج از سیطره آمریکا و حفظ برجام به عنوان میراث
چندجانبهگرایی دیپلماتیک خود و دوم پیوندزدن سایر مسائل به موضوع برجام
جهت شانه خالی کردن از تعهداتش. این موضوع سه بار در طول یکسال گذشته تکرار
شده؛ بهطوریکه تابستان سال قبل و در هنگام تحت فشار قرار گرفتن اروپا
جهت مشخص کردن رویکردش در قبال برجام، بهانه حملات تروریستی ایران به خاک
اروپا مطرح و چند ماه پس از این گیرودار، اروپاییها از مکانیسم مالی SPV
به ناگهان به اینستکسی رسیدند که هنوز هم نخستین تراکنش مالی در آن محل
ابهام است. امسال هم کمیسیون مشترک برجام تحت شعاع توقیف کشتی گریس 1 و
نفتکش انگلیسی قرار گرفت و حالا همزمان با ابتکار عمل اروپا به رهبری
فرانسه جهت گشایش یک خط اعتباری 15 میلیارد دلاری و صدور معافیت فروش نفت
برای ایران که با مخالفت آمریکا در آخر کار روبهرو شد، موضوع حملات به
آرامکو گزینه مطلوب اروپا جهت شانه خالی کردن از تعهدات برجامی را در
اختیار آنها قرار داده است.
از سوی دیگر، ایالات متحده آمریکا نیز قدم
به قدم در راستای راهبرد فشار حداکثری و جنگ اقتصادی علیه ایران حرکت کرده و
از هر گزینهای جهت ایجاد یک ائتلاف جهانی و ایرانهراسی بهره میگیرد.
آمریکاییها بیش از یکسال و نیم است که تلاش بیوقفهای را جهت انداختن
هزینههای شکست برجام بر دوش ایران و تبرئه خود برای خروج از یک توافق
بینالمللی را صورت داده و اکنون هم تحرکات معنادار چند ماه اخیر در منطقه
را فرصت مناسبی در جهت نیل به این خواسته میدانند. به همین دلیل در قبال
راهبرد مشخص روسیه و چین، اکنون اروپا و آمریکا هر کدام به فراخور حال خود،
قصد بهرهبرداری از شرایط موجود را دارند که برآیند آن تبدیل شدن موضوع به
یک کارزار سخت دیپلماتیک برای ایران است. لذا در چنین وضعیتی است که شاید
مجمع عمومی امسال مهمترین و دشوارترین صحنه نبرد دیپلماتیک برای ایران
است، عملکرد روحانی و تیم همراهش در این صحنه میتواند به میزان زیادی در
تحولات هفتهها و ماههای آینده از منظر روابط خارجی تاثیرگذار باشد.