«کیانوش استقرارزاده»، «مسعود شصتچی»، «نیما زندکریمی (مستشارالملک)» و... همه اینها نام شخصیتهای اصلی سریالهای مهران مدیری هستند؛ شخصیتهایی مثبت که در میان انبوهی از آدمهای اشتباهی گیر افتادهاند اما تمام تلاششان را میکنند که خوب بمانند.
فاطمه امینالرعایا
«کیانوش
استقرارزاده»، «مسعود شصتچی»، «نیما زندکریمی (مستشارالملک)» و... همه
اینها نام شخصیتهای اصلی سریالهای مهران مدیری هستند؛ شخصیتهایی مثبت
که در میان انبوهی از آدمهای اشتباهی گیر افتادهاند اما تمام تلاششان را
میکنند که خوب بمانند. اما حالا «هوشنگ شرافت» انگار در میان این
هیولاها، مغلوب شده... سریال «هیولا» آخرین اثر مهران مدیری در حالی به
پایان رسید که بسیاری از مخاطبان از قسمت پایانی غافلگیر شدند.
«هیولا»یی که هیولا نبود
مهران
مدیری، کارگردانی کاربلد است. به جرئت میتوان او را موفقترین کارگردان
سریالهای طنز در صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی دانست. «جنگ 77»،
«پاورچین»، «شبهای برره»، «قهوه تلخ»، «در حاشیه» و... هنوز هم در ذهن
بسیاری باقی ماندهاند. حالا آخرین سریال او که در شبکه نمایش خانگی پخش شد
به پایان رسیده است. «هیولا» از پیش از تولید به دلیل همکاری قاسمخانی با
مدیری بسیار مورد توجه قرار گرفت و علاقهمندان به آثار این کارگردان
امیدوار بودند که بتوانند دوباره سریالی بسیار موفق با ساختاری مستحکم
ببینند. این سریال در میان سریالهایی که به صورت آنلاین دیده شدهاند هم
رتبه بسیار خوبی را از آن خود کرد. اما آیا «هیولا» توانست موفقیت
همکاریهای پیشین پیمان قاسمخانی و مدیری را تکرار کند؟ محمدرضا
خالقیزاده، منتقد سینما و تلویزیون معتقد است این اثر همچنان با نقطه اوج
مدیری فاصله بسیار دارد، گرچه نقاط مثبت بسیاری هم داشته است. او در
گفتوگو با «ابتکار» میگوید: ترکیب مهران مدیری و پیمان قاسمخانی ترکیب
بسیار وسوسهکنندهای است اما متاسفانه شاید بتوانیم بگوییم «هیولا» یکی از
ضعیفترین آثار این تیم بود. مهران مدیری پس از سریال «در حاشیه» و حواشی
پیرامون آن، کمی رویکرد خود را تغییر داد. حتی فیلم «ساعت پنج عصر» هم
فیلمی که از مهران مدیری انتظار میرفت نبود. فیلمنامه این سریال بسیار
عریان بود و قصه و پایان کامل قابل حدس بود و به نظرم «هیولا» چندان قوی
نبود. گرچه این کارگردان در بعضی بخشها دست به کارهای جدیدی زده بود؛
دیگر تیم بازیگران سنتی مدیری، مثل سیامک انصاری یا شقایق دهقان و... را در
این سریال ندیدیم. بازی فرهاد اصلانی و شبنم مقدمی بسیار درخشان بود اما
انتظاری که از آثار مدیری و قاسمخانی میرفت، برآورده نشد.
پایانبندی عجیب
پس
از انتشار قسمت پایانی این سریال، در شبکههای اجتماعی واکنشهای متفاوتی
نسبت به پایانبندی سریال دیده شد. برخی آن را بسیار ضعیف میدانستند و
برخی حتی معتقد بودند این پایان، پایان اصلی نبوده و فشارهای فرانهادی باعث
تغییر پایانبندی شده است. خالقیزاده با تایید این موضوع که گاهی
پایانبندی سریال در اختیار کارگردان یا تیم نویسندگی نیست، میگوید: من به
عنوان عضوی از تیم نویسندگان، درگیر نوشتن سه سریال در تلویزیون بودهام.
در صدا و سیما ممیزیهای بیشتری وجود دارد و نمیتوان پایانها را از دید
کارگردان یا نویسندگان دید. من در شبکه خانگی تجربه فعالیت ندارم اما با
توجه به پایان «قهوه تلخ» یا برخی آثار دیگر که ناتمام ماندند، به نظر
میرسد فشارها آنجا هم وجود داشته باشد. برای خود من هم این نوع پایان از
این ترکیب نویسنده و کارگردان کمی عجیب و غیرقابل پیشبینی بود. به نظر
میرسد به بیخطرترین شکل ممکن ماجرا جمع شد. داستان به گونهای پیش
میرفت که آن سرعت سقوط در یک فرد به ناگهان جمع شده و به نوعی «هپیاند»
تمام شود و همه به راه راست هدایت شوند و گناهکاران گرفتار شوند. این پایان
برای من جذاب نبود.
این منتقد با اشاره به در دسترس بودن بهترین
سریالهای روز دنیا ادامه میدهد: مخاطب ما، مخاطب 10 سال پیش نیست. او به
بهترین سریالهای دنیا دسترسی دارد. در گذشته شاید نویسندگان چندین فیلم یا
سریال را میدیدند و آنها را ایرانیزه میکردند و کسی هم متوجه نمیشد و
مورد استقبال هم قرار میگرفت اما امروز وقتی یک کپیبرداری کوچک هم رخ
بدهد، همه بلافاصله متوجه میشوند چون سریالها دیده میشوند.
او البته
معتقد است «هیولا» از سریالهای در حال پخش بسیار قویتر بوده است. او
میگوید: نباید فراموش کنیم که خنداندن ایرانیها بسیار مشکل است اما در هر
صورت انتظارها از مهران مدیری بسیار بالا است. این کار توانست مخاطب را
بخنداند و مخاطب را همراه کند اما پایانبندی چندان جذاب نبود.
مدیری هر لحظه میتواند یک برگ برنده رو کند
4
سال از «عطسه» آخرین ساخته مدیری برای شبکه نمایش خانگی میگذرد. در طول
این مدت مدیری با تلویزیون آشتی کرد و دو سریال «در حاشیه 1» و «در حاشیه
2» و همچنین چند فصل از برنامه «دورهمی» را برای صدا و سیما ساخت و حالا پس
از 4 سال دوباره شبکه خانگی را برای انتشار اثرش انتخاب کرد. اما این
بازگشت چقدر موفقیتآمیز بود و آیا میتواند آغازی برای درخشش دوباره این
کارگردان مطرح باشد؟ خالقیزاده میگوید: مهران مدیری میتواند هر لحظه یک
برگ برنده رو کند. اگر ما میگوییم «هیولا» ضعیف بود، منظورمان در قیاس با
دیگر آثار او است وگرنه نسبت به سریالهای صدا و سیما و شبکه نمایش خانگی
بسیار بسیار قویتر بود. مهران مدیری هر لحظه میتواند کار خوبی بسازد اما
نمیدانم چرا این اواخر کارهایی را انجام میدهد که از او انتظار نمیرود.
به طور مثال دورهمی کاری نبود که به هر قیمتی به آن تن داد. در این میان
باید به آفت دیگری هم در تیم فنی توجه کنیم. افراد وقتی موفق میشوند،
دوباره به سختی دور هم جمع میشوند و به همین دلیل تیمها در اوج از هم
میپاشند. به نظرم البته مدیری بسیار موفقتر از دیگران توانست تیم خود را
نگه دارد.
مدیری از 72 تا 98
مدیری از سال 1372، با کارگردانی
«پرواز 57» کارگردانی آثار طنز را آغاز کرد. او در این سالها فراز و
فرودهای بسیاری داشت اما اگر نگاهی کلی به آثار این کارگردان موفق
بیندازیم، در این بازه 36 ساله، روند فعالیت او پیش به جلو بوده یا نزولی؟
خالقیزاده در پاسخ به این پرسش میگوید: فعالیت مدیری شبیه یک منحنی است
که یک نقطه اوج مانند «پاورچین» و «شبهای برره» دارد که هیچگاه دیگر
تکرار نشده است. شیب منفی این منحنی پس از این دو اثر البته گاهی تند بوده و
گاهی کند. «شبهای برره» یکی از آثار تکرارنشدنی بوده است. جامعه، آینه
تمامنمای ما است. هنوز که هنوز است ردپای این آثار در جامعه دیده میشود و
این نشان از تاثیرگذاری عجیب آن حکایت دارد. حتی «در حاشیه» که یکی از
قویترین تولیدات مهران مدیری بود هم فاصله بسیار زیادی تا نقطه اوج داشت.
البته این اتفاق دلایل متعددی دارد. تلویزیون ما تغییرات بسیار زیادی کرده
است. امروز مدیر شبکه سه کسی است که نمیتواند عادل فردوسیپور را در
فوتبال تحمل کند چه برسد به مهران مدیری. از سوی دیگر جامعه هم فراز و فرود
داشته است. اما به طور کلی به نظرم مهران مدیری در حال حاضر با نقطه اوجش
فاصله بسیاری دارد.