سعودی ها حتی باگذشت 48 ساعت می ترسند ادعایی که وزیر خارجه آمریکا در باره عامل حمله به تاسیسات استراتژیک «آرامکو» گفته و انگشت اتهام را به سوی ایران گرفته، تکرار کنند! جالب این جاست که حتی خود ترامپ هم ادعای وزیرخارجه اش را تکرار نکرد و تنها به تلویح و اشاره، انگشت اتهام به سوی ایران گرفت و از عربستان خواست که مقصر اصلی را اعلام کند!
سعودی ها حتی باگذشت 48 ساعت می ترسند ادعایی که وزیر
خارجه آمریکا در باره عامل حمله به تاسیسات استراتژیک «آرامکو» گفته و
انگشت اتهام را به سوی ایران گرفته، تکرار کنند! جالب این جاست که حتی خود
ترامپ هم ادعای وزیرخارجه اش را تکرار نکرد و تنها به تلویح و اشاره، انگشت
اتهام به سوی ایران گرفت و از عربستان خواست که مقصر اصلی را اعلام کند!
عربستان هم تنها یک ادعای تکراری را بیان کرد: «سلاحی که با آن آرامکو هدف
قرار گرفته ایرانی بوده!»
سوال این است که چرا آمریکایی ها و عربستان
سعودی از همان ابتدا، بر خلاف اعلام رسمی ارتش یمن که مسئولیت حمله به
تاسیسات آرامکو را پذیرفت، یمن را به عنوان عامل این حملات نپذیرفتند
تاحالا در مخمصه این که پس چه کسی مقصر است گرفتار نشوند؟
در پاسخ
باید گفت، اگر آمریکا و عربستان بپذیرند که یمنی ها پس از 4-5سال محاصره و
فقر، تکنولوژی دارند که می تواند دور از دسترس سامانه های پدافندی پیشرفته
پاتریوت آمریکا که عربستان مجهز به آن است، هزار کیلومتر را طی کنند و قلب
انرژی سعودی را هدف بگیرند، در حقیقت شکست مقابل ارتش ونیروهای مردمی یمن
را پذیرفته اند. در اردیبهشت 96 خبرگزاری ها از قرارداد 450 میلیارد دلاری
میان ریاض و واشنگتن در حوزه «امنیت و تسلیحات» خبردادند که 110 میلیارد
دلار آن نقد و 350 میلیارد دلار نیز قراردادی 10 ساله بود. ضمن این که در
این سال عربستان سعودی بارها برای خرید سامانه دفاع هوایی پاتریوت آمریکا
میلیاردها دلار هزینه کرده است. از این رو مردم عربستان حق دارند که سوال
کنند، اگر سلاح ها و سامانه های چند میلیارد دلاری که بن سلمان از آمریکا
خریداری کرده، نتوانند از تاسیسات مهمی چون آرامکو دفاع کنند، دقیقا کجا
باید کارایی خود را نشان دهند؟کما این که این انتقاد ها هم اکنون بالا
گرفته و پس از حمله به تاسیسات نفتی عربستان، منتقدان سعودی می گویند او
با وجود صرف هزینه های گزاف نظامی که عملا ناکارآمد بوده اند نه تنها
عربستان را درگیر جنگی پرهزینه و خانمان سوز کرده بلکه وضعیت را به جایی
رسانده که حالا در موضع دفاعی با حوثی ها افتاده و زیرساخت های عربستان
را در معرض خطر قرار داده است.
پذیرفتن این که ارتش یمن بتواند در
یک نقطه استراتژیک عربستان عملیات انجام دهد، جایی که با بحرین که پایگاه
پنجم دریایی آمریکا در آن قرار دارد، فقط 50 کیلومتر فاصله دارد، شکستی
بزرگ هم برای سامانه های دفاع هوایی آمریکا و هم شکستی برای عربستان سعودی
است. به همین دلیل آن ها با فرافکنی، انگشت اتهام به سوی قدرتی بزرگ گرفته
اند تا ناکارآمدی سامانه های نظامی و خریدهای میلیاردی شان را توجیه کنند.
آمریکایی ها البته در پس این اتهام زنی، تلاش می کنند تا ائتلاف سازی ضد
ایرانی خود را نیز دنبال کنند اما این سناریوی ضد ایرانی با واکنش منفی
چین، روسیه و سازمان ملل مواجه شده است. تا تلاش آمریکایی ها برای ساختن یک
«دروغ حداکثری» هم پس از شکست در کارزار «فشار حداکثری» تحریم ها به نتیجه
نرسد.
آمریکایی ها می دانند که واقعیت های منطقه و ابعاد قدرت
مقابله جمهوری اسلامی چیست. به همین دلیل پنتاگون مخالف هر اقدام نظامی
علیه ایران است. آن ها چند ماه است که با تهدید نظامی ایران به دنبال گرفتن
امتیاز هستند اما در دفاع از جمهوری اسلامی، همه اضلاع محور مقاومت
(لبنان، سوریه، عراق، فلسطین و یمن) ضمن بیعت رسمی با تهران، به صراحت خطاب
به آمریکایی ها هشدار داده اند که هرگونه اقدام علیه ایران، پاسخی
مقتدرانه در خارج از مرزهای ایران خواهد داشت.
بر خلاف فرافکنی ها و
سناریوسازی علیه ایران، واقعیتی که دیر یا زود هم واشنگتن و هم ریاض باید
علنی به آن اقرار کنند، قدرت راهبردی ارتش مردمی یمن است. آمریکا و عربستان
چه بخواهند چه نخواهند معادلات منطقه تغییر کرده است و واشنگتن دیگر نه بر
خلیج فارس که مهم ترین منطقه و مسیر تامین انرژی جهان است سیطره دارد و نه
حتی می تواند از کشوری مانند عربستان که میلیاردها دلار برای تامین امنیت
اش به کاخ سفید می پردازد، حمایت کند! فارغ از هر اتفاق کوچک و بزرگی که در
منطقه رخ می دهد، عصری جدید در منطقه آغاز شده که در آن قدرت موثر، از آن
ایران و متحدانش در محور مقاومت است.