آقاي نجفي پس از برداشتن سلاح از داخل کمد آن را از ضامن خارج و گلنگدن را ميکشد و مسلح ميکند و بالش را از روي تخت برمي دارد و وارد حمام ميشود.
سرپرست دادسراي جنايي
تهران، تصاوير و توضيحات جديدي درباره صحنه قتل ميترا استاد ارائه کرد.
محمد شهرياري در مورد نحوه شليکهاي نجفي به مرحوم ميترا استاد نوشت:
1-شليک گلوله اول
آقاي نجفي پس از برداشتن سلاح از داخل کمد آن را از ضامن خارج و گلنگدن
را ميکشد و مسلح ميکند و بالش را از روي تخت برمي دارد و وارد حمام
ميشود. مرحوم استاد در جلوي وان ايستاده که نجفي با سلاح برتا وارد حمام
ميشود و اولين شليک را انجام ميدهد که از بالش عبور ميکند و به صورت
معجزهآسايي از لاي پا يا بغل پاي مرحوم استاد عبور و به لبه وان ميخورد.
در تصوير دوم و سوم کاملا مشخص است و آثار شليک و ورودي گلوله روي لبه وان
دلالت به شليک مستقيم دارد و روي بالش هم سوراخ ورود و خروج مشخص است. اين
اولين شليک مستقيم نجفي به سمت ميترا استاد ميباشد.
2-شليک گلوله دوم
مرحوم استاد از شليک اول حسابي ترسيده و ملتمسانه ميخواهد که شليک
نکند و تا همه مسائل را درست کند. حتي دستهاي خود را روي شانه نجفي
ميگذرد و با گفتن ((علي همه چي را درست ميکنم)) موجب ميشود که نجفي با
سلاح که در دست راست وي بوده و حالا با دخالت مرحومه مواجه شده و در حالي
که دست راستش پايين است شليک دوم را به سمت کمد زير روشويي انجام که در
تصوير چهارم مشخص است.تا اينجا دو شليک و دو اثر برخورد گلوله البته گلوله
دوم وارد کمد زير روشويي شده و از کف کمد خارج ميشود که در تصوير مشخص
است.
3-شليک گلوله سوم
گلوله سوم همانطور
که در تصوير پنجم مشخص است به ديوار روبهروي درب ورودي برخورد و کمانه
کرده و به سقف وارد ميشود. سقف حمام کاذب است و گلوله همراه با تکههاي
کاشي به سقف کاذب برخورد و علاوه بر ورود به سقف تکههايي از گلوله به
همراه سراميکهاي خرد شده به سقف برخورد که آثار آن بر روي سقف مشهود است.
اشتباه فاحش وکلاي نجفي اين است که تصور آنان بر اين است که اين گلوله پس
برخورد به ديوار به بدن مرحومه وارد که کاملا اشتباه است. وکيل ميگفت
گلوله از سقف به ديوار کمانه ميکند نه از ديوار به سقف! که با توجه به
کاذب بودن سقف و نحوه استقرار امري محال است. تصاوير که طناب کشي شده در
تصوير پنجم گوياي همين موضوع است.
4-شليک گلوله چهارم
گلوله چهارم به ديوار جنوبي بالاي وان ميخورد و از ضلع جنوبي حمام به
فاصله 20 سانتي متر کمانه و به ديوار ضلع غربي حمام برخورد مينمايد. تصوير
شماره شش گوياي همين موضوع است. تا اينجا چهار شليک و شش اثر برخورد گلوله
که دو تاي آن کمانه است. پس همان چهار شليک بهوقوع پيوسته است.
5-شليک گلوله پنجم
گلوله پنجم در حالت درگيري صورت ميپذيرد و پس از ورود به کف دست
مرحومه از پشت دست وي خارج و با توجه به نحوه استقرار متهم و مقتوله وارد
بدن مقتوله ميشود. گلوله به استخوان کف دست ميخورد و با ايجاد آثار
تخريبي زياد از پشت دست خارج ميشود. در شليک پنجم گلوله در بدن مرحومه
ميماند و خروجي ندارد. وکيل متهم نجفي مدعي است که سوراخ ورودي به بدن
مقتوله بيضوي است. ما هم قبول داريم. گلوله به کف دست مرحومه خورده و
استخوان کف دست را شکسته و از حالت مستقيم خارج و به صورت غيرمستقيم وارد
بدن مرحوم ميشود. به اين برخورد غير مستقيم گفته ميشود نه کمانه. طبيعي
است که سوراخ ورودي به بدن نميتواند مدور باشد بايد بيضوي باشد. نجفي پنج
شليک کرد و شش اثر گذاشت، البته با محل شليک داخل کمد زير روشويي ميشود
هفت اثر شليک. هيچ اثر شليک ديگري نيز وجود ندارد. محل صحنه و عکس و
فيلمها هنوز موجود است. نجفي آنقدر شليک کرد تا بالاخره به قصد خود که قتل
بود برسد و اين هم در دستنوشتههاي نجفي متبلور شده که نوشته من مرحومه
را با قصد کشتم منتهي با انگيزهاي خاص و هم در نحوه عملکرد وي و هم در
دفاعيات خود که ميگويد تا زمان تمام کردن مرحوم شليک کردم. اما در جريان
رسيدگي، چون متوجه شد که نميتواند اثبات کند با ترفندي که وکيل بهکار
گرفت به سمت و سوي قتل شبه عمدي و کمانه و عدم قصد قتل رفت. وکيل خود را
عزل نمود و تمرکز را به عدم سوءنيت و شبه عمدي گذاشت. در حالي که در لوايح
وکلاي اول خود صحبت از قتل با قصد قتل و انگيزه خاص مطرح است. آشفتگي
دفاعيات وکلاي نجفي کاملا هويدا ميباشد. اقيانوسي از آشفتگي. به نظرم نجفي
با توجه به متهم بودن، شرافتمندانهترين دفاع را کرد البته با کمي عدم
صداقت در برخي مقاطع که براي يک متهم به قتل طبيعي است. قصد نجفي از قتل با
توجه به کشيدن سلاح و از ضامن خارج کردن سلاح و کشيدن گلنگدن و بردن بالش
به حمام جهت کم کردن صدا کاملا واضح است. اينکه توي حمام با وجود سراميک
5گلوله کمانه کرده يا غير مستقيم وارد بدن شده کاملا طبيعي است. دفاعيات
بلاوجه است و قتل منطبق بر بند الف ماده 290 قانون مجازات است. وکيل در
دادگاه فقط ميگفت که کارشناس سلاح بياريد. تحقيقات ناقص است و... در حالي
که فقط به نشر اکاذيب مشغول بود. در لايحه اعتراضيه 100 صفحهاي دادسرا به
راي دادگاه به همه آنها جواب داده شده است. مثلا ميگويد که چرا متهم را شب
اول ساعت 22 به روانپزشکي برديد؟! جواب واضح است، چون نجفي پس از قتل
متواري ميگردد و ساعت 19 خودش را معرفي و در رويه جاري و پروندههاي مهم
متهم همان لحظه جهت تست روحي و رواني، الکل، اعتياد و مواد روانگردان معرفي
تا بعدا ادعايي نشود. نجفي هم همين آزمايشات را داد. اگر ميخواست در روز
روشن آزمايش بدهد خوب زودتر خودش را معرفي ميکرد. جالب اينکه يکي از وکلاي
متهم نجفي در لايحهاي کتبي ادعا ميکند که متهم تحت تاثير مواد روانگردان
بوده است غافل از اينکه نتيجه آزمايش روانگردان همان شب اخذ شده است. وکيل
سعي داشت با جو سازي راي شبه عمدي بگيرد، اما در دادگاه بدوي موفق نشد و
بايد صبر کرد تا ديوان عالي راي نهايي را اعلام نمايد. اگر دادسرا 5 روزه
پرونده را با جلب به دادرسي و کيفرخواست به دادگاه ارسال کرد، وکيل ظرف 50
روز فقط آشفتگي ايجاد کرد و بيراهه رفتن. در جلسه دوم اعلام ميکند که فرد
دوم هم در کار است بعد با مصاحبه با روزنامه شرق عقب نشيني و در جلسه سوم
عدول ميکند. اين نيز گذشت. البته سياست قضائي در پروندههاي قتل تمرکز به
صلح و سازش است و بر همين اساس بود که در روز دوم قتل جلسه صلح و سازش
تشکيل و نجفي از خانواده مقتوله طلب بخشش و حلاليت نمود و با توجه به
رويکرد وي، اولياي دم نيز گفتند ما فکر ميکنيم و اعلام رضايت ميکنيم و
اگر نبود برخي شيطنتها همان مرحله دادسرا نجفي موفق به اخذ رضايت ميشد و
اولياي دم با طبع بلند و اعتقادي که داشتند از حق قصاص خود ميگذشتند، اما
موج سواري عدهاي نگذاشت و البته بالاخره رضايت.