در سال انتخابات، هر رفتاری میتواند یک تلقی انتخاباتی نیز با خود همراه داشته باشد حتی اگر این رفتار، سخنرانی در مراسم و مجالس مذهبی باشد.
آفتاب یزد ـ گروه سیاسی:
در سال انتخابات، هر رفتاری میتواند یک تلقی انتخاباتی نیز با خود همراه
داشته باشد حتی اگر این رفتار، سخنرانی در مراسم و مجالس مذهبی باشد. برخی
معتقدند استفاده ابزاری از برخی اصطلاحات و عبارتها ـ مثلا شفافیت، فساد
ستیزی و... ـ در سالی که در انتهای آن قرار است یک انتخابات بسیار مهم برای
راه یابی به مجلس شورای اسلامی برگزار شود، مسئله چندان تازهای نیست و
حتی، شاید آن را بتوان به حساب گرم کردن فضای انتخاباتی گذاشت و یا حتی
میتوان آن را به پای برخی حرکتهای پست مدرنی در فضای سیاسی کشور به شمار
آورد.
در روزهایی که برخی از «نو اصولگرایی» میگویند و برخی از
«اسلامگرایی» پر بیراه نیست اگر برخی موضع گیریهای علیرضا پناهیان را به
حساب «حرکتی نو» در جبهه پایداری گذاشت یا حتی آن را به وزیدن «هوایی تازه
در جبهه پایداری» تعبیر کرد.
>حمله به مجلس با تعابیری توهین آمیز!
موضوع
بازمیگردد به سخنرانی علیرضا پناهیان در دانشگاه امام جعفر صادق علیه
السلام در نیمه شهریور ۱۳۹۸، این واعظ و منبری معروف که از منظر سیاسی به
تفکرات جبهه پایداری بسیار نزدیک است مدعی شده بود تا وقتی آرا شفاف نشده،
«نمایندگان جوانمرد» در هر رای گیری، رای خود را اعلام کنند و سپس پرسیده
بود: آیا شفافیت یعنی تفتیش عقاید؟ رای نماینده باید بر اساس کار کارشناسی
باشد نه بر اساس عقاید. مگر شما در مجلس به عقاید رای میدهید؟ شما بیخود
میکنید که بر اساس عقاید رای بدهید! شما باید بر اساس کار کارشناسی رای
بدهید و نه بر اساس عقاید...
در همین سخنرانی از عبارات و اصطلاحاتی
استفاده شده بود که واکنش مجلس نشینان و برخی فعالان سیاسی را برانگیخته
بود؛ بیشتر آن جایی که گفته بود «شما غلط میکنید بر اساس عقاید رای
میدهید باید بر اساس کار کارشناسی رای بدهید.ای مجلس شورای اسلامی آدم
باش!» این گونه سخن گفتن باعث شد تا واکنشهای بسیار زیادی نسبت به پناهیان
از جانب مجلس نشینان در فضای رسانهای کشور منتشر شود اما آنچه بسیار مهم
است و اهمیت دارد، موضعگیریها و حملات گسترده به دولت و حامیان دولت در
هر فضا و مجلسی که تریبون در اختیار داشته از سوی علیرضا پناهیان است!
اینکه در تقسیم بندیهای سیاسی و تفکرات سیاسی این واعظ منبری را به عنوان
بخشی از تئوری پردازان جبهه پایداری به شمار میآورند، تردیدی وجود ندارد
اما موضعگیریهای اخیر علیرضا پناهیان و نوع بیان آن و نوک پیکان حمله او
به دولت و مجلس یعنی به دو قوه مقننه و مجریه حکایت از آن میتواند داشته
باشد که این منبری مشهور، رویکردی جدید در جبهه پایداری را دنبال میکند و
یا این که حکایت از آن داشته باشد که آن رویکرد جدید داخل این جبهه در حال
شکل گیری است که میخواهد با تخریب و تخطئه بخشهایی از مجلس صندلیهای از
کف رفته جبهه پایداری را باز پس ستاند!
اگرچه آیتالله مصباح یزدی نزد
همگان به عنوان رهبر معنوی جبهه پایداری به شمار میآید اما با دقت کافی و
جدی در موضعگیریهای یکی دو هفته اخیر علیرضا پناهیان میتوان به این
نتیجه نیز رسید که این واعظ و سخنران میکوشد در سپهر سیاسی ایران و در
سالی که منتهی به انتخابات مجلس خواهد شد نقش پررنگتری برعهده گیرد؛ از
همان دست رفتارهایی که نزد تحلیلگران به «تلاش برای دیده شدن بیشتر» تعبیر
میشود.
موضع افراد و چهرههایی چون علیرضا پناهیان از منظر سیاسی چندان
پوشیده و مبهم نیست. آنها خود را منتسب به یک جبهه و نحله سیاسی خاص
میدانند و از اعلام علنی آن ابایی ندارند اما با توجه به پایگاه بسیار
ضعیف جبهه پایداری در نزد افکار عمومی، استفاده ابزاری از برخی محافل و
مجالس برای ایراد سخنرانیهای انتخاباتی و به راه انداختن جوی که حتی خود
پناهیان آن را به ایجاد جو دو قطبی سیاسی در کشور میداند نه بعید است نه
عجیب اما آنچه بعید و عجیب است این است که پناهیان برخلاف گذشته که در
دایره وعظ در حرکت بود اینک لباس تئوریسینیِ سیاسی پوشیده و میخواهد لیدر
یک جناح سیاسی خاص باشد؛ یک جناح سیاسی خاص پر چالش، پرحاشیه پر سر و صدا و
در عین حال بدون پایگاه مشخص در نزد افکار عمومی!
جبهه پایداری اگرچه
منشعب از اصولگرایان است، اصولگرایانی که خودشان نیز جبهه پایداری را اندکی
در اعلام مواضع تندرو میدانند اما هرگز نتوانسته جایگاه و پایگاه
اصولگرایی را نزد افکار عمومی به خود اختصاص دهد و حتی در پارهای از
موارد، وقتی سخن از انشعاب و اختلاف و تفرقه میآید نگاهها به سمت این
جبهه و موضعگیریهای چهرههای سرشناس این جبهه معطوف میشود. حال با دقت
دوباره در مجموعه موضع گیریها و سخنرانیهای علیرضا پناهیان که بیشتر رنگ و
لعاب سیاسی و انتخاباتی دارد میتوان با تاکید بیشتری بر این ادعا دست
گذاشت که علیرضا پناهیان سهم بیشتری از فضای سیاسی مختص به جبهه پایداری
برای خود میخواهد و شاید این حملهکردنها و این تندرویها حکایت از آن
داشته باشد که او در حال ورود به بخشی از جامعه تحلیلی جبهه پایداری است که
میکوشد افکار و عقاید خاص خود را تئوریزه کرده و به عنوان یک مرام نامه
جدید اما به اسم جبهه پایداری تحویل افکارعمومی دهد!