برای بنده یک مقدار برخی ذوقزدگیها در داخل از اخراج جان بولتون غریب و نامانوس است. گویی با رفتن یک تندرو از کاخ سفید ورق به طور کلی برمی گردد و واشنگتن یک شبه از ادعاهای خود در قبال تهران عقبنشینی میکند.
سید علیرضا کریمی
سردبیر
برای بنده یک مقدار برخی
ذوقزدگیها در داخل از اخراج جان بولتون غریب و نامانوس است. گویی با رفتن
یک تندرو از کاخ سفید ورق به طور کلی برمی گردد و واشنگتن یک شبه از
ادعاهای خود در قبال تهران عقبنشینی میکند. فلذا صاحب این قلم ضمن تقبیح
برخی ابراز شادمانیها از جمله از طرف بعضی دولتیها چند نکته را در مورد
اخراج آقای سیبیلو(!) عرض می کنم:
یک: خروج اجباری جان بولتون از کاخ
سفید یک نشانه روشن است. ترامپ به همان اندازه که در سیاست داخلی موفق بوده
در سیاست خارجی ناکام بوده و اخراج مشاور ارشد گواه این مدعاست. سیاست
خارجی آمریکای ترامپ را نباید منحصر به تهران کرد؛ واشنگتن در کرهشمالی،
ونزوئلا، یمن، عراق، خلیج فارس و ...
نیز دستاورد چندانی نداشته است.
ضمن آنکه تندرویها و ساختارشکنیهای کاخ سفید این کشور را در دنیا منزوی
کرده است.پس برخی به گونهای سخن نگویند که گویی اخراج بولتون موضوعی تک
عاملی بوده است.
دو:این بند برای ذوقزدگان مهم است. بنده معتقدم اخراج
جان بولتون صرفا باعث میشود صدای مشاوران معقول آمریکایی بیشتر و بهتر
شنیده شود؛ همین و بس. در واقع تصمیمگیران همان قبلیها و لابیهای فشار
نیز سرجای خود هستند. بنابراین اینگونه القا نشود که از فردا قرار است
اتفاق خارقالعادهای در سیاست خارجی آمریکا رخ دهد.اتفاقا نشست خبری مشترک
وزیرخارجه و وزیر خزانهداری این کشور و اعمال تحریمهای جدید علیه تهران و
محور مقاومت پس از انتشار خبر اخراج جان بولتون در همین راستا ارزیابی
میشود.
سه :به نظر میرسد این اقدام ترامپ در آستانه انتخابات حساس
ریاست جمهوری آمریکا قابل تامل است. طبق نظرسنجیهای جدید (از جمله نظرسنجی
فاکس نیوز رسانه معتبر و نزدیک به ترامپ)، رئیس جمهور ایالات متحده مثل
سابق وضعیت مناسبی ندارد و تحولات اخیر در سیاست خارجی بر روی محبوبیت و
مقبولیت وی تاثیر گذاشته است .فلذا میتوان چنین برداشت کرد که جان بولتون
در حقیقت یک قربانی بوده برای اینکه رئیس به هدف بزرگتری برسد. چه بسا در
ادامه ترامپ به این نتیجه برسد باید افراد بیشتری را از قطار دولت پیاده
کند تا بتواند به ریاست خود استمرار ببخشد. این موضوع در عالم سیاست
پذیرفته شده است؛ باید برای هدفهای بزرگ، هدفهای کوچک را قربانیّ کرد.
جان بولتون آمد تا ترامپ را به اهدافی که مدنظر داشت برساند حال در چنین
شرایطی اگر اخراج وی بتواند مفیدتر از بقایش باشد چه باک از عزل وی ؟!
معالوصف دور از ذهن نیست گزینه بعدی برای اخراج پمپئویی باشد که روزگاری
خود جانشین یک قربانی دیگر (تیلرسون) بود. تیلرسون رفت تا ترامپ از اتهام
نزدیکی به روسیه و پوتین مبرا شود.
مجددا عرض میکنم؛ اخراج جان بولتون بیتاثیر
نیست
اما نه در حدی که برخی تریبون داران در ایران از آن دم میزنند. مهمترین
نتیجه ایرانی که از این رویداد آمریکایی میتوان گرفت این نکته است که
حداقل در این بعد، مقاومت تهران نتیجه داده و واشنگتن مجبور به تغییر آرایش
جنگی خود شده است.