کد خبر: ۱۲۷۸۷
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۰
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
هیچگاه در طول ۷۵ سالی که از تاسیس اسرائیل می‌گذرد، منطقه خاورمیانه اینگونه دچار بحران، بلاتکلیفی، سرگردانی و پیچیدگی نشده است. در این راستا اگر مثلثی از آمریکا، اسرائیل و حماس را در نظر بگیریم به این خروجی می‌رسیم که هر کدام از آنها یک هدف جداگانه‌‌ای دارند که عمیقاً با هم در حال تعارض هستند.


علی بیگدلی

کارشناس مسائل بین‌الملل

هیچگاه در طول ۷۵ سالی که از تاسیس اسرائیل می‌گذرد، منطقه خاورمیانه اینگونه دچار بحران، بلاتکلیفی، سرگردانی و پیچیدگی نشده است. در این راستا اگر مثلثی از آمریکا، اسرائیل و حماس را در نظر بگیریم به این خروجی می‌رسیم که هر کدام از آنها یک هدف جداگانه‌‌ای دارند که عمیقاً با هم در حال تعارض هستند.. به عنوان مثال آمریکایی‌ها به دنبال این هستند که در سال انتخابات ریاست جمهوری این منطقه حساس را بیش از این به سمت تنش سوق ندهد، چراکه اگر این منطقه دچار تنش شود می‌تواند روی فضای انتخاباتی آمریکا تاثیر بگذارد و به زیان بایدن عمل کند. این در حالیست که بایدن و به طور کلی دموکرات‌ها بیشتر روی اقلیت‌ها برای کسب رأی حساب باز می‌کنند.
در گذشته هم اقلیت‌های یهودی به بایدن رأی دادند و بنابراین او به دنبال آن است که این منطقه را به عنوان یه جغرافیای حساس از تنش دور کند. مساله دوم این است که آمریکا معتقد است که اگر بحران در منطقه بیشتر شود، قیمت نفت هم بالا خواهد رفت و بالا رفتن قیمت نفت، روی فضای آمریکا اثر دارد؛ چراکه برای آمریکایی‌ها بنزین از آب هم ضروری‌تر است و بنابراین بالا رفتن قیمت بنزین می‌تواند رأی بایدن را کاهش دهد. اسرائیل هم در این راستا با مشکلات زیادی روبه‌رو است؛ به گونه‌ای که نتانیاهو در داخل از سوی خانواده اسرای اسرائیل تحت فشار است و علاوه بر این، او و همسرش با مشکلات و پرونده‌های متعدد اقتصادی روبه‌رو هستند که همین موضوع باعث شده تا محبوبیت وی تا حد زیادی کم شود. او و تیم راستگرای حاکم بر کابینه معتقدند که اگر بیش از حد به مواضع داخلی گوش دهند در حقیقت به حماس باج داده است و ممکن است همین مساله موقعیت داخلی وی را به هم بریزد.
نتانیاهو از سوی جامعه ملل و به خصوص کشورهای اروپایی و افکار عمومی آمریکا تحت فشار قرار دارد و همین موضوع او را به جایی رسانده که باید در مورد مذاکرات امتیازاتی ارائه دهد. در مقابل حماس هم تحت فشار است و حالا هر دو طرف با مشکلات مربوط به خود دست و پنجه نرم می‌کنند. این در حالیست که مولفه‌ها نشان می‌دهد دورنمای مشخصی وجود ندارد و در این راستا حالا در قاهره می‌بینیم که مذاکرات آتش‌بس همچنان جریان دارد ولی نتیجه آن مبهم است. آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند که در این راستا اوضاع را هدایت کنند و به نظرم به دلیل اینکه نتانیاهو هم تحت فشار کانون‌های قدرت در درون اسرائیل قرار گفته، ناچار است پرونده حماس را به یک نقطه مشخص برساند.
در این میان بحث عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل یکی از موضوعاتی است که ایالات متحده در حال پیگیری آن است. درون‌مایه دیدگاه محمد بن سلمان که به دنبال اجرای برنامه‌های بلند پروازانه است و می‌خواهد از عربستان یک دولت مدرن به وجود بیاورد و حتی اتحادیه عرب را به مانند یک اتحادیه اروپایی با پول واحد تبدیل کند، با موضوعاتی که در دستور کار حماس، آمریکا و اسرائیل است تا حد زیادی تفاوت دارد. عربستان عملاً رهبری شیخ‌نشین‌های خلیج فارس را به عهده گرفته و دو هدف عمده در این راستا دارد؛ نخست آنکه مساله دو دولت را مطرح کرده که خواست مردم عربستان و عرب‌ها است اما خیلی بعید به نظر می‌رسد که نتانیاهو این موضوع را قبول کند، مگر اینکه نتانیاهو غزه را تثبیت کند اما سپس از سیاست کنار برود. دوم، بحث تقویت همکاری دفاع مشترک عربستان و ایالات متحده است.

برچسب ها: علی بیگدلی
نام:
ایمیل:
* نظر: