نسخه چاپی
کارشناس مسائل بینالملل
بعد از اینکه جمهوری اسلامی ایران پاسخ خود به اسرائیل را عملیاتی کرد و توازن قوا و بازدارندگی خود را بر مبنای مکتب رئالیسم قدرت یعنی رئالیسم تهاجمی به اسرائیل نشان داد، بخشی از هیمنه رژیم صهیونیستی فرو ریخت و حالا اسرائیل چهار هدف عمده را در غزه دنبال میکند. نخست آنکه میخواهد هیمنه گذشته خود را بازگرداند که به نظر میرسد بازسازی این موضوع همانند گذشته امکانپذیر نیست. لذا به نظرم اسرائیل به رفح حمله نمیکند و رفح را به عنوان یک اهرم و ابزار فشار علیه غزه و حماس در اختیار خود نگه داشته است. دوم آنکه نتانیاهو میخواهد در قدرت باقی بماند و سوم اینکه حالا اسرا را آزاد کند. هدف چهارم نتانیاهو این است که رهبران حماس را منکوب کند چون به صورت کامل نمیتواند آنها را از بین ببرد. توجه داشته باشید که آمریکا میخواهد شکستی که اسرائیل و خودش از ایران خورده را در این چارچوب جبران کند. واقعیت این است که موشکهای شلیکشده صرفاً برای اسرائیل هزینه نداشته است بلکه ایالات متحده هم در این میان متضرر شده است و حالا تلاش میکند از طریق دیپلماسی مشکل اسرائیل را حل کند. به همین دلیل ایالات متحده به دنبال آن است که روابط اسرائیل و عربستان را وارد یک فرآیند مذاکره برای شناسایی و عادیسازی روابط کند تا در مقابل این اقدام، واشنگتن هم به نوعی خود را مانع از حمله اسرائیل به رفح به دنیا معرفی کند. در مقابل واشنگتن به دنبال آن است که عربستان روند عادیسازی روابط با اسرائیل را عملیاتی کند تا پس از آن کشورهای کوچک و بزرگ عربی هم وارد این روند شوند تا در نهایت شکست تاریخی در مقابل حملات موشکی ایران را به زعم خود جبران کنند. وضعیت به گونهای است که به هر ترتیب امروز یا فردا اسرائیل مجبور است در مورد غزه با حماس به مصالحه برسد. اسرائیل از طریق نشستهایی مانند نشست ریاض به دنبال آن است که حماس را از صحنه خارج کند، نه اینکه به طور کلی آن را از بین ببرد؛ چراکه بعد از گذشت هفت ماه جنگ به این نتیجه رسیده که نمیتواند حماس را به صورت کلی ریشهکن کند. به نظرم نتانیاهو بیش از این نمیتواند مقاومت کند و اگر بخواهد به هر ترتیب به رفح حمله کند، باید هزینه کشته شدن جمعیت بیشتری را به جان بخرد. بر این اساس است که به دنبال آزادی اسرای اسرائیلی رفته و در این راستا مجبور است که به تعبیر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا یک پیشنهاد سخاوتمندانه به حماس ارائه کند. اینکه در متن پیشنویس پیشنهادی آتشبس اعلام میشود آتشبس به مدت ۴۲ روز بوده و بعداً قابل تمدید خواهد بود نشان از آن دارد که نمیخواهند آتشبس دائمی رقم بخورد؛ چراکه اگر آتشبس دائمی برقرار شود بدون شک این به معنای پیروزی حماس و شکست اسرائیل خواهد بود. توافق با همین سازوکاری که اعلام شده انجام خواهد شد و حالا اسرائیل به دلیل تظاهراتی که در ایالات متحده انجام شده مجبور است برای آرام کردن اوضاع در چند جبهه امتیازات بیشتری بدهد. از سوی دیگر رسیدن به توافق آتشبس به نفع خود اسرائیل هم خواهد بود؛ چراکه همین حالا در داخل اراضی اشغالی نارضایتی علیه نتانیاهو افزایش پیدا کرده و بارها علیه وی تظاهرات شده است. اینکه اروپاییها در این میان اقدام به کنشگری به نفع فلسطین میکنند میتواند مفید باشد اما اقدام موثری نیست بلکه حالا آمریکا در حال میدانداری است. در این میان حماس بعد از توافق هم ماندگار خواهد بود؛ چراکه نمیشود به یک طرف گفت باید از صحنه حذف شوید ولی طرف دیگر ماندگار بماند. بخشایشی اردستانی در پایان خاطرنشان کرد: معتقدم که پس از این جنگ رخ نخواهد داد، چون به اندازه کافی دو طرف با یکدیگر جنگیدهاند و فهمیدن که باید حالا به سمت اتمام جنگ پیش بروند. در این راستا اسرائیل فکر اینکه میتواند به صورت مستقیم به ایران حمله کند را از سر دور کرده است. توجه کنید که نتانیاهو چه به اسرائیل رفح حمله کند یا نکند همچنان با مشکلات خاص خود روبهرو است. مشکل نتانیاهو و کابینه وی این است که فکر میکنند اگر به جنگ ادامه دهند و هزاران نفر دیگر کشته و مجروح در غزه بر زمین بماند به پیروزی دست پیدا میکنند اما واقعیت این است که هرچه این روند طولانیتر شود به ضرر اسرائیل و مقامهای این رژیم خواهد بود و به نوعی تشدید بحران را بیش از این تجربه خواهند کرد.