نسخه چاپی
تحلیلگر مسائل ارزی
تقاضا یکی از مواردی است که روی قیمت کالا و
ارز اثر میگذارد و تامین تقاضا باعث ایجاد ثبات در قیمت میشود؛ بنابراین
به هر میزان که تقاضا افزایش پیدا کند و کالا ثابت بماند با افزایش قیمت
مواجه میشویم. رئیس کل بانک مرکزی نیز به دنبال ایجاد مرکزی بود که در آن
تقاضاهای واقعی ارز تامین شود، بر این اساس در مرکز مبادله ارز و طلای
ایران نیازهای واقعی مردم تامین میشود. در بازار متشکل ارزی تامین
نیازهای واقعی ارز شروع شده بود؛ اما این روند با شدت بیشتری در مرکز
مبادله پیگیری شد، تولیدکننده در حوزه حواله و دانشجویان، مسافران و... در
حوزه ارز خدماتی توانستند نیازهای خود را از این مرکز برطرف کنند؛
بنابراین با گذشت حدود یک سال از ایجاد این مرکز بانک مرکزی به هدف خود
رسید و تولیدکنندگان و واردکنندگان توانستند به راحتی ارز مورد نیاز خود را
تامین کنند تا شوک و استرسی به بازار وارد نشود. مرکز مبادله ارز و طلای
ایران جلوی سفته بازی و دلالی را گرفت؛ البته این مرکز هنوز جای تکمیل دارد
و باید ابزارهایی برای پوشش ریسک در مرکز مبادله تعریف شود تا افرادی که
متقاضی سرمایه گذاری روی دلار هستند از این ابزارها استفاده کنند به طوری
که فشاری به بازار کالاهای ارز محور وارد نشود. بانکها و صرافیها در
بازار ارز نقش کارگزاری دارند، رویکردی که از آغاز به دنبال آن بودهایم و
در مرکز مبادله نیز آن را دنبال کردیم این است که صرافیها باید نقش
کارگزاری داشته باشند.
در خرید و فروش ارز یک طرف بانک مرکزی و در طرف
مقابل شخص حقیقی یا حقوقی قرار دارد و صرافیها در این بین با اشراف نسبت
به قوانین ارزی قصد دارند ارز را به مشتری بدهند؛ اما نباید صرافیها به
حوزه کسب و کار وارد شوند و از نوسانات نرخ ارز سود ببرند که نمونه این
موضوع را در بورس مشاهده میکنیم به طوری که کارگزاریها خود درگیر معاملات
نمیشوند و این باعث شفافیت میشود. در ساختار جدید باید بر نقش صرافیها
به عنوان کارگزاری تاکید شود؛ البته این فضا برای صرافیها وجود نداشت و
آنها از مرکز مبادله خرید میکردند و بعد آن را با دریافت سود به مشتری
میفروختند که این سازکار باعث سواستفاده عدهای میشد، همچنین در نوسانات
ارزی عدهای از صرافیها به جای دریافت یک درصد سود مجاز، چندین درصد سود
دریافت میکردند و پایبند به نرخ اعلامی از سمت بانک مرکزی نبودند که این
موضوع باعث آشفتگی بازار ارز میشد؛ در نتیجه کانون صرافان باید روی این
موضوع نظارت میکرد که در بعضی از موارد کوتاهیهایی رخ داده است. تعدادی
از صرافیها نقش خدمترسانی و نگرانی برای اقتصاد یا همان نقش اجتماعی خود
را فراموش کرده بودند و درگیر معاملات میشدند که این باعث بروز تخلفاتی
میشد که این تخلف در حوزه حواله سنگینتر بود؛ البته تعداد آنها محدود
بود، ولی نوسانات شدیدی توسط این تعداد محدود ایجاد میشد، به طوری این عده
ادعا میکردند ارز وجود ندارد که این باعث افزایش نرخ ارز میشد. در گام
اول باید ساختار صرافیها را اصلاح کنیم؛ البته اساسنامه کانون تغییر کرد و
مجمع دیگری تشکیل شد که امیدواریم در نهایت صرافیها به هدف نهایی خود
برسند.