نسخه چاپی
استاد اقتصاد
درباره گزارش بانک جهانی مبنی بر فقیر شده ۴۰ درصد ایرانیان باید توجه داشت که شاخصهای فقر اول باید مشخص شود؛ یک سری محاسبات و حداقل معیشت به لحاظ زیستی برای افراد وجود دارد که بتوان به آنها فقیر یا غنی گفت. تقریبا مصرف روزانه ۲۰۰۰ کالری حداقل مصرف یک شهروند است که شامل مواد غذایی مختلف میشود. این مسئله فقط برای بقا شهروند مطرح است؛ بحث دوم علاوه بر مواد غذایی شامل بهداشت و آموزش و تفریح و مسکن و حمل و نقل است که بتواند در یک جامعه زندگی کند تا کرامت انسانی حفظ شود. فاکتوری که اینجا مورد مطالعه است یک خانواده ۴ نفره است که اگر موارد فوق برای آن رعایت شود به خط فقر میرسد.نرخ فقر بانک جهانی که از ۲۰ درصد سال ۲۰۱۸ به ۲۸ درصد ۲۰۲۰ و احتمالا ۴۰ درصد برسد مبتنی بر همین موارد است. وزارت رفاه سال گذشته محاسباتی انجام داد و قشر فقیر ایران را ۳۰ درصد اعلام کرد. با توجه به افزایش قیمتها و تورمی که ایجاد شده باعث میشود قدرت خرید خانوارها افزایش پیدا کند. آن طرف قضیه رکود اقتصادی و نرخ بیکاری نیز وجود دارد که قدرت خرید خانوار را تحت فشار قرار میدهد. نتیجتا با وضعیت فعلی اقتصادی ما، نرخ بانک جهانی هم درست است. البته در رابطه با نرخ فلاکت باید گفت که نرخ فلاکت مجموع نرخ بیکاری و نرخ تورم است؛ یعنی از یک طرف نرخ بیکاری به معنای کاهش درآمدها افزایش مییابد، افزایش تورم هم نشان از افزایش هزینههای خانوار است که در مجموع کاهش قدرت خرید را به دنبال خواهد داشت. اگر نرخ فلاکت را هم در جامعه ایران محاسبه کنید، نزدیک آمار ۵۰ درصدی هستیم. طبیعی است که فقیرتر شدن جامعه با آمارهای جهانی هم یکسان است. گزارشهای دولت درباره فقر متناقض است؛ دولتیها شاخصهای ضریب جینی را اعلام میکنند که توزیع درآمد را بین خانوارهای مختلف و دهکهای مختلف درآمدی محاسبه میکند. هرچقدر این عدد به سمت یک نزدیکتر شود آن جامعه نابرابرتر میشود و هرچقدر که کوچکتر شود نشان دهنده عدالت اقتصادی است. اینجا یک مشکل وجود دارد، برخی مواقع دولتیها این عدد را که کوچکتر شده به این شکل تفسیر میکنند که عدالت اجتماعی در توزیع وجود دارد و آن را به عنوان افزایش رفاه جامعه در نظر میگیرند، اما لزوما به این معنی نیست که در جامعه درآمدها یکسان توزیع شده و همه ملت به یک نسبت و اندازه ثروتمند شده اند. در حالیکه عکس این مسئله در جامعه ما صادق است. اگر ضریب جینی کاهش پیدا میکند به معنای افزایش رفاه و برابری اقتصادی و درآمدها نیست، بلکه به مفهوم این است که همه ملت ما به یک اندازه فقیرتر شده اند. آن چیزیکه ضریب جینی ما نشان میدهد توزیع عادلانه فقر است. درباره ثبت رکوردهای جدید در زمینه فقر نیز ما در حال ثبت رکودهای جدید فقر هستیم. در طول تاریخ اقتصادی ایران طی نیم قرن اخیر، متوسط تورم نزدیک ۲۰ درصد بوده است. طی ۵ سال اخیر هسته مقاوم تورم به بالا ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است. این عدد یعنی رشد شاخص فلاکت که باعث فقیرتر شدن جامعه میشود. طبیعی است که وقتی متوسط تورم به دو برابر افزایش یافته است، آن طرف قضیه قدرت خرید مردم هم کاهش پیدا کرده و نرخ فقر هم ۲ برابر شده است. وقتی سال ۲۰۱۸ نزدیک ۲۰ درصد فقر داشته ایم الان به ۴۰ درصد رسیده ایم. البته ممکن است که در یک سال خاص این اتفاق افتاده باشد و مردم احساس فقیر بودن شدید کرده اند، اما ما که نباید بر روی نشانههای موردی بحث کنیم. وضعیت فقیر شدن مردم اکنون به تعادل رسیده و صرفا مربوط به یک مقطع نیست و هر ساله مردم در حال فقیرتر شدن هستند.