نسخه چاپی
مرتضی افقه
اقتصاددان
در خصوص آخرین گــــزارش مرکز پژوهشهای
مجلس از کاهش یک درصدی نرخ فقر در دو سال گذشته و رسیدن به ٣٠ درصد پس از
رشد ١١ درصدی آن از سالهای ٩٩ تا ١۴٠٠ باید گفت معیار سنجش نرخ فقر حداقل
معیشت و خط فقری است که برآورد میشود اگر براساس این معیار نرخ فقر محاسبه
شود، با توجه به اینکه پس از حذف ارز ترجیحی یارانه چند برابر شد، قابل
تصور بود که افراد کمدرآمد که معمولا این خانوار جمعیت بیشتری دارند،
یارانه بیشتری هم دریافت کنند البته همان زمان که سقف پرداخت یارانه بالا
رفت، گروهی از کارشناسان اعلام کردیم که با توجه به نرخ تورم پیش رو، هرچند
ممکن است در سال اول کاهشی در نرخ فقر داشته باشیم اما نرخ تورم بالا تمام
این شاخصها را خواهد بلعید. باید منتظر این باشیم که در سال ١۴٠٢ و در
سال آینده روند نرخ فقر معکوس شود.در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد هم شاهد
این روند کاهش نرخ فقر بودیم، هرچند که سال اول که هنوز تورم ناشی از
هدفمندی یارانهها دیده نشده بود و درآمد خانوار به ویژه خانوار پرجمعیت
حاصل از دریافت یارانه بیشتر شد و نرخ فقر کاهش یافت اما سالهای بعد که
نرخ تورم رشد شدیدی داشت تمام این منافع بلعیده شد.
حال که این نرخ
معکوس نرخ فقر با توجه به تورم در این دوره شدیدتر خواهد شد و با شتاب
بیشتری اثر افزایش درآمد گروههای کمدرآمد ناشی از دریافت یارانه را خنثی
میکند. باید توجه داشت همان سال اول که پس از حذف ارز ترجیحی یارانه
افزایش پیدا کرد، قدرت خرید تا ۴۶ درصد کاهش یافت و با ادامه نرخ تورم این
اثر افزایش درآمد ناشی از یارانه کمتر میشود. چند سال است که روند حذف
طبقه متوسط کشور آغاز شده و دقیقا پس از آغاز تشدید تحریمها در سال ٩٧
شاهد این روند هستیم و با سیاستهای غلط به ویژه در سال اخیر که به ادعای
دولت میخواهند تحریم را از سفره های مردم جدا کنند، میبینیم که فشار
بیشتری به مردم وارد شده و سفره مردم کوچکتر شدهاست. به طوریکه که هر ماه
درآمد تعداد بیشتری از خانوار مربوط به طبقه متوسط کاهش پیدا میکند.
همزمان
با کاهش درآمد خانوار مالیات بر آنها افزایش پیدا کرده است، وقتی بر درآمد
٣٠ میلیون تومانی مالیات ٣٠ درصدی و بیشتر اعمال میشود عملا به نیروهای
متخصص کشور فشار میآید و با سرعت بیشتری به طبقه پایینتر سقوط میکنند.
خط فقر براساس شاخصهای وزارت بهداشت مبنی بر اینکه یک فرد برای ادامه حیات
به چه میزان مواد غذایی از جمله پروتئین و ... نیاز دارد، محاسبه میشود
به اضافه سهم مسکن به عبارتی با سنجش نیازهای اولیه هر خانوار. با دو فقر
شدید و مطلق مواجه هستیم و در فقر شدید فقط نیازهای غذایی محاسبه میشود و
در فقر مطلق سایر نیازهای اساسی از جمله پوشاک و مسکن و ... در نظر گرفته
میشود. درباره جمعیت زیر خط فقر رقمی که در آن اتفاق نظر وجود دارد ٣٠
میلیون نفر است اما اگر معیارها را به صورت استاندارد در نظر بگیریم این
رقم به حدود ۶٠ میلیون نفر میرسد که همان عددی است که وزارت کار در دوره
ریاست جمهوری آقای روحانی طبق افرادی که مشمول سبد حمایتی میشدند را اعلام
کرد اما اگر همان عدد ٣٠ میلیون نفر را مبنا بدانیم این رقم هم برای جمعیت
ایران معنادار و بسیار بزرگ است.