«ابتکار» به مناسبت روز «مبارزه به تروریسم» مروری بر برخی اقدامات و ترورهای گروهکهای تروریستی دارد
درست سی و هشت سال از حادثه خونین 8 شهریورماه میگذرد. ظهر یکشنبه، هشتم شهریور سال 1360، در حالی که تنها 28 روز از ریاستجمهوری محمدعلی رجایی میگذشت، انفجاری در دفتر ریاستجمهوری رخ داد که به شهادت محمدعلی رجایی، نخستوزیر باهنر و تعدادی دیگر منجر شد؛ انفجاری که پس از مدتی ردپای مجاهدین خلق در آن پیدا شد.
الهام برخوردار
درست
سی و هشت سال از حادثه خونین 8 شهریورماه میگذرد. ظهر یکشنبه، هشتم
شهریور سال 1360، در حالی که تنها 28 روز از ریاستجمهوری محمدعلی رجایی
میگذشت، انفجاری در دفتر ریاستجمهوری رخ داد که به شهادت محمدعلی رجایی،
نخستوزیر باهنر و تعدادی دیگر منجر شد؛ انفجاری که پس از مدتی ردپای
مجاهدین خلق در آن پیدا شد. به همین مناسبت روز هشتم شهریور روز مبارزه با
تروریسم نامگذاری شده است اگر چه این حادثه تلخ تنها حاثه تروریستی در
کشور ما محسوب نمیشود و متاسفانه قربانیان زیادی از قبل از انقلاب تا کنون
داشتهایم.
در طول تاریخ، به ویژه یک صد سال اخیر، تروریسم، ریشه
مهمترین تهدیدها بر ضد صلح و امنیت جهانی بوده است. درواقع عمر ترور و
تروریسم به قدمت بشریت است. با این حال هشت شهریور در کشور ما به روز
مبارزه با تروریسم نامگذاری شده است. درواقع این اقدام تروریستی در میان
سایر عملیاتهای تروریستی به دلیل شهادت نفرات اول و دوم دستگاه اجرایی یک
کشور کاملا بیسابقه به شمار میآید. در این گزارش که مشروح آن را در ادامه
میخوانید علاوه بر مروری بر حادثه تلخ شهریورماه 1360، همچنین سعی شده
است بررسی کوتاهی بر برخی گروهکهای تروریستی که در کشور فعالیت داشتهاند
به عمل آید.
در هشت شهریور چه گذشت؟
در آن روز جلسه شورای امنیت ملی
در دفتر رئیسجمهوری تشکیل شده بود که در آن جلسه تنها دو عضو دولت حضور
داشتند، یعنی راس هرم دولت محمدعلی رجایی، رئیس جمهوری و محمدجواد باهنر
نخست وزیر که در همان دقایق ابتدایی شهید میشوند. انفجار هشتم شهریور، پنج
شهید بر جای گذاشت که عبدالحسین دفتریان مدیرکل مالی اداری نخست وزیری در
اثر خفگی در آسانسور و هوشنگ وحید دستجردی در اثر جراحات ناشی از سوختگی و
سقوط، در ۱۴ شهریور به شهادت رسیدند. به جز این چهرههای برجسته، یک عابر
از مقابل ساختمان نخست وزیری نیز زیر آوار ماند و شهید شد.
این واقعه
درست دو ماه پس از آن رخ داد که آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی و بیش از ۷۰
تن از چهرههای سیاسی و اجرایی عضو حزب جمهوری اسلامی در انفجار دفتر این
حزب ترور شده و به شهادت رسیده بودند. واقعه تروریستی روز 8 شهریور 1360،
با طراحی و نقشه سازمان منافقین و بازیگری مسعود کشمیری اتفاق افتاد.
کشمیری از مدتها قبل به عنوان نفوذی وارد بدنه نظام شده و تا حساسترین
مناصب امنیتی کشور، یعنی جانشین دبیر شورای عالی امنیت ملی بالا رفته بود.
او بود که روز 8 شهریور با خونسردی تمام کیف حاوی بمب را در دفتر نخست
وزیر کار گذاشت و آن فاجعه را به بار آورد. روزنامه اطلاعات فردای آن روز
در گزارشی با عنوان «گزارش لحظه به لحظه از انفجار بمب در دفتر نخست
وزیری» نوشت: حادثه انفجار در ساعت ۳ بعدازظهر دیروز روی داد و در این
ساعت آقایان محمدعلی رجایی رئیسجمهوری و دکتر محمدجواد باهنر نخستوزیر و
چند تن از مقامات نظامی و امنیتی کشور در یک جلسه فوقالعاده شرکت داشتند.
درپی انفجار بمب که گفته میشود در داخل یک کیف دستی جاسازی شده بود،
قسمتهایی از طبقه اول و طبقه دوم ساختمان نخست وزیری در مجاورت خیابان
پاستور دچار حریق شد و آتش و دود فضای محل انفجار را فرا گرفت.
تروریسم
اهمیت
ترور و تروریسم در دنیای امروز آنچنان زیاد شده که شاخصی تحت عنوان شاخص
جهانی تروریسم نیز برای آن تعریف شده و همه ساله مرکزی به نام موسسه اقتصاد
و صلح وابسته به دانشگاه مریلند گزارشی مفصل را در رابطه با آن منتشر
میکند. گفته میشود از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، ایران به عنوان یکی
از کشورهای منطقه هدف اصلی تروریسم بوده به طوری که بیش از 17۰۰۰ شهید
ترور از کودک چند روزه تا پیرمرد ۹۰ ساله در این لیست قرار دارند. این شهدا
صرفا مردم عادی هستند و جدای از مسئولانِ ایرانی است. تا به امروز ایران
همیشه قربانی تروریسم بود و در این مسیر سختیهای زیادی نیز تحمل کرد.
میدان
هفتم تیر، بیمارستان شهید هاشمینژاد، بزرگراه شهید صیاد شیرازی، خیابان
شهید مفتح، بیمارستان شهید رجایی، بزرگراه شهید اشرفی اصفهانی، خیابان شهید
سپهبد قرنی، دانشگاه شهید بهشتی، خیابان شهید مطهری و... اینها آدرس ترور
است!
این اسمها که حالا برای شهروندان ایرانی بخشی از جغرافیای شهر
شدهاند، بخش مهمی از تاریخ معاصرند؛ نه فقط به خاطر نحوه زندگی و تاثیر
صاحبان این اسمها بر تاریخ ایران، بلکه به خاطر نحوه مرگشان. صاحبان این
نامهای بزرگ و هزاران نفر از شهروندان گمنام دیگر، قربانیان ترورند؛
قربانیانی که فهرست بلندبالای اسم آنها نام بیشتر از ۱۷ هزار انسان مظلوم
را در خود جای داده است.
نگاهی به برخی گروهکهای تروریستی در ایران
بدون
شک سازمان منافقین که خود را «سازمان مجاهدین خلق» مینامد، بیشترین نقش
را در عملیاتهای تروریستی در ایران داشته و شماری از برجستهترین چهرههای
انقلاب را به شهادت رسانده است؛ سازمانی با گرایش مارکسیستی که پیش از
انقلاب علیه رژیم شاه مبارزه میکرد اما پس از انقلاب تبدیل به دشمن درجه
اول شد.
گروهک فرقان یکی دیگر از گروههای تروریستی است که فهرستی بلند
از شخصیتهای مختلف تهیه کرده بود تا به قول خودشان، هفتهای یکی از آنها
را ترور کنند! محصول این توطئههای خائنانه، ترور ۲۰ نفر بود که ۹ نفر از
آنها از جمله آیتالله مرتضی مطهری، آیتالله قاضی طباطبایی، دکتر محمد
مفتح، سرلشکر محمدولی قرنی، حاج مهدی عراقی، حسام عراقی، تقی حاج طرخانی،
شیخ قاسم اسلامی و... شهید شدند و ۶ نفر از جمله آیتالله آقارضی شیرازی،
آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله ربانی شیرازی و حسین مهدیان مجروح شدند.
گروهک
تروریستی جندالشیطان یا به قول خودشان جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی
که از حمایتهای سازمانهای جاسوسی اسرائیل برخوردار بود، در شرق کشور و به
خصوص استان سیستان و بلوچستان فعالیت داشت. جندالشیطان از سال ۱۳۸۴ تا ۸۹،
دستکم ۲۴ عملیات تروریستی در چابهار و زاهدان و سایر شهرهای منطقه انجام
داده که منجر به شهادت حداقل ۲۱۰ نفر از جمله چند فرمانده سپاه و بسیاری از
مردم بیگناه شده است.
گروهک تروریستی بعدی جیش الظلم یا به قول خودشان
جیش العدل است که بعد از نابودی جندالشیطان، با سازماندهی دوباره اعلام
موجودیت و شروع به فعالیت کرد. این گروه هم تمرکز خود را در شرق و استان
سیستان و بلوچستان گذاشته و مشغول عملیاتهای تروریستی و خرابکارانه است.
در
منطقه غرب کشور هم ما نیز شاهد عملیات تروریستی بودهایم. از ابتدای
انقلاب گروه موسوم به حزب دموکرات و بعد کوموله در این منطقه فعال بوده
است و در چند سال اخیر هم گروهک تروریستی پژاک به آنها اضافه شده است.
دموکراتها به خصوص در سالهای اول انقلاب بسیار فعال بودند و در چندین
اقدام تروریستی، صدها نفر از پاسداران انقلاب و مرزبانان و شهروندان عادی
را به شهادت رساندهاند.