وزارت اطلاعات معتقد است؛ نفوذیها در لایههای متغیر حکومت مستقر نمیشوند، بلکه در لایههای ثابت حضور دارند
همدلی|
جواد شمس: حجتالاسلام سیدمحمود علوی، وزیر اطلاعات شنبه شب (2 شهریور)
میهمان برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما بود و در آن در خصوص
مسایلی همچون اقتدار کنونی ایران با هدایت ولیفقیه عالم و رهبر شجاع و
آگاه، درماندگی ترامپ در قبال ایران، خدمت همه دولتها در ایران بعد از
انقلاب، وجود بیسابقهترین اوضاع در دولت فعلی، مشکلی بهنام تحریم، وجود
فساد اقتصادی در کشور و فعالیتهای وزارت اطلاعات برای زدودن فساد، تامین
امنیت کشور، ضعف و قوت فضای مجازی و... سخنان و نظرات خود را بیان کرد. اما
مهمترین موضوع مطرحشده از سوی وزیر اطلاعات، مساله نفوذ بود که علوی در
این برنامه، چهره جدیدی از نفوذیها و جریان نفوذ را معرفی کرد.
نفوذیهایی در لباس دوستان حکومت
علوی
در میانه این برنامه در پاسخ به سوال مجری در خصوص واکنش وزارت اطلاعات
نسبت به جریان نفوذ در کشور گفت: «موضوع نفوذ، مساله کاملا فنی و حرفهای و
کارشناسی است، به این منظور تشکیلاتی به نام ادارهکل نفوذ [در وزارت
اطلاعات] آن هم در سه قسمت شکل گرفته است. نفوذ توسط سرویسهای خارجی، اما
با تابلوی بازرگانی و اقتصادی و ... انجام میشود (اما) نفوذیها در
لایههای متغیر حکومت مستقر نمیشوند، بلکه در لایههای ثابت (مستقر
میشوند) وسرمایهگذاری بلندمدت 20 ساله انجام میشود.»
اما سخنان
تاملبرانگیز وزیر اطلاعات در جایی خود را نشان میدهد که میگوید: «افرادی
که نفوذ میکنند معمولا داغترین شعارهای حکومت را میدهند. خیلی زود
دیگران را متهم میکنند، پیش از اینکه خودشان در معرض کوچکترین توهم و
شبههای قرار گیرند.[به همین دلیل] پیدا کردن عوامل نفوذی بسیار مشکلتر از
جاسوسان است. نفوذیها در راستای دفاع از نظام مسائلی را مطرح میکنند که
به باورهای مردم آسیب میزند.»
تندروها در برچسبزنی «نفوذ» تجدید نظر کنند
در
این سخنان وزیر اطلاعات، بهعنوان عالیترین مقام امنیتی کشور که شناختی
بدون واسطه از جریانهای سیاسی و اجتماعی دارد، یک معنا نهفته است. تندروها
باید در برچسبزنیهای خود به افراد مختلف با عنوان «نفوذی» تجدید نظر
کرده و بساط خود را میان کسانی پهن کنند که داعیه فعالیتهای «ضدنفوذ»شان
گوش فلک را کر کرده است.
به استناد سخنان حجتالاسلام علوی، وزارت
اطلاعات تکلیف خود را با این موضوع روشن کرده است. این دستگاه اطلاعاتی و
امنیتی معتقد است که شخص نفوذی، در ارکان و نهادهایی استقرار دارد که متغیر
نیست. به معنای واضحتر، نهادهای انتخابی مانند دولت و مجلس، محل مناسبی
برای فعالیت نفوذیها نیست، پروژه نفوذ برای تحقق اهداف و نتیجهبخش بودن
فعالیتهای خود نیازمند ورود به مراکزی است که اولا انتصابی هستند، ثانیا
طول مدت مسئولیت در آنها بسیار طولانی است؛ ثالثا کمتر پاسخگوی مراجع
نظارتی و یا در معرض تحقیق و تفحص نمایندگان مردم در مجلس هستند. بههمین
دلیل است که وزارت اطلاعات به گفته وزیر آن معتقد است؛ پروژه نفوذ در
لایههای ثابت سرمایهگذاری بلندمدت مثلا 20 ساله انجام میدهد که تحقق آن
در دولت و یا مجلس ناممکن و حداقل بسیار دشوار است. در بازه زمانی فعالیت
دولت و یا مجلس، امکان تاثیرگذاری برای نفوذیها ممکن نیست و یا بسیار کم
است.
سینهچاکان دورنگ و مخلصنما
بخش دوم سخنان وزیر اطلاعات نیز
از این منظر تعمقبرانگیز است که نفوذیها را در دسته افرادی گروهبندی
میکند که اتفاقا «داغترین شعارهای دفاع از حکومت را میدهند» و
سینهچاکانی هستند که دورنگی و اخلاص دروغین خود را با عربدهکشیهای گاه و
بیگاه خود پنهان میکنند. البته این نکته تازهکشفشدهای نیست؛ کسانی
که «خیلی زود دیگران را متهم میکنند پیش از اینکه خودشان در معرض
کوچکترین توهم و شبههای قرار گیرند» در حال لاپوشانی رفتار و اعمال خود و
نیز دادن نشانیهای غلط هستند. در کف جامعه و بر اساس خاطرات تهنشین شده
در اذهان و تاریخ جمعی مردم، همه میدانند که هوچیگرها، بیش از هر شخص
دیگری به گناه و کار ناصواب آلودهاند. این را همه میدانند اما برخی
سیاسیون تندرو نسبت به آن بیتفاوتاند و حالا وزیر اطلاعات بهصراحت مقابل
این افراد میایستد و میگوید: «نفوذیها در راستای دفاع از نظام مسائلی
را مطرح میکنند که به باورهای مردم آسیب میزند.»
نفوذ چیست و نفوذی کیست؟
«ابتداییترین
تعبیر از نفوذ آن است که همگان را به یاد جاسوسی میاندازد که از طرف
سرویس اطلاعاتی بیگانه، برای خرابکاری یا دستیابی به برخی اطلاعات در
دستگاهی حساس رسوخ کرده و اوامر مافوقش را مو به مو و بیکم و کاست اجرا
میکند. در این میان کمتر کسی پیدا میشود که در تصور مابهازای بیرونی
برای «نفوذ» از حیطه افراد حقیقی و حقوقی پای را فراتر گذاشته و آن را در
گستره جریانشناسی یا دکترین کندوکاو کند. اهمیت جریانشناسی نفوذ در ایران
کنونی از آن جهت مضاعف است که یکی از ارکان اساسی نظام جمهوری اسلامی،
اتکای به آرای عموم ملت یا به عبارت بهتر جمهوریت آن است و نفوذ در
جمهوریت، سرانجام به تغییر ماهیت نظام خواهد انجامید... با این اوصاف،
جریان نفوذی نه فقط چند مسئول لشکری و کشوری یا چند وزارتخانه و سازمان
دولتی و خصوصی، که تکتک ایرانیان را نشانه گرفته است و برای آینده ایشان
برنامههای ویژهای درنظر دارد... نفوذی شاخ و دُم ندارد و همانگونه که از
مسمایش پیداست، بسیار ساده در کنار ما میزید، ولی آرام آرام، اصول را
فروع و فرعیات را اصل جلوه داده و اولویتها را جایگزین میکند.»
آنچه
خواندید گزیدهای از مقاله «ترمینولوژی «نفوذ»!» به قلم محمد زندی است که
پایگاه «بصیرت» آن را به نقل از روزنامه «کیهان» منتشر کرده است. این
نویسنده اصولگرا معنای نفوذ را بهگونهای تشریح میکند که با گفتههای
اخیر وزیر اطلاعات در منافات آشکار است. در این مقاله همچنین چند چهره
نفوذی بیگانگان در دولت معرفی شده است. این سینهچاک حفظ اقتدار نظام! در
این مقاله بدون آنکه نامی ببرد با استناد به نشانیهایی که ارائه داده است،
رئیس جمهور و وزیر امور خارجه را متهم به نفوذی بودن میکند و در حالی که
هر دوی آنها مورد تایید ارکانهای عالیرتبه کشور و بهویژه مورد تایید رهبر
معظم انقلاب هستند. همین حساب و کتاب ساده و کنار هم قرار دادن الگوها،
ذهن ما را به سمت جریانی هدایت میکند که وزیر اطلاعات در برنامه تلویزیونی
دو شب قبل خود به زبان آورد.
چقدر نفوذی داریم ما
با استفاده از
سخنان بسیار تاملبرانگیز وزیر اطلاعات، میتوانیم تصویر برخی از نفوذیها
یا لااقل کسانی را که ندانسته در میدان نفوذیها بازی میکنند مقابل چشمان
متحیرمان ببینیم. اتهام نمیزنیم؛ اما آیا نمیتوانیم از کسی که خود را
تئوریسین و آیندهپژوه و پژوهشگر و محقق سیاسی میدانست و بیشترین فریادها و
شعارهای سیاسی علیه بخشی از جامعه سیاسی کشورمان را به زبان میراند و
هفته گذشته دستگیر شده، بهعنوان نفوذی یاد کنیم؟ یا همین امیرتوحید فاضل،
دبیر سرویس سیاسی خبرگزاری موج که خبرنگاری اصولگرا بود و بهواسطه
همنشینی با تندروهایی مانند کریمیقدوسی، بهعنوان نخستین خبرنگار این
افتخار! را پیدا کرد تا لیست دوتابعیتیها را منتشر کند و در افشای نام
مدیران بیکفایت و نالایق ـ بهزعم خود فاضل و کسانی که دنبال برکنار کردن
مدیرانی هستند که برچسب دوتابعیتی بر آنها خورده است ـ پرچمدار و پیشرو
باشد. این خبرنگار اصولگرا که توئیتها و اظهارنظرهایش همراه با توهین و
افترا به فعالان سیاسی بود، همراه با جمعی دیگر از خبرنگاران با وزیر امور
خارجه به کشور سوئد رفت و بهبهانه سیگار کشیدن، جمع را ترک کرد ودر آن
کشور درخواست پناهندگی داد.
اینها تنها دو نمونه از کسانی هستند که خیلی
علیه نفوذی گفتند و نوشتند و در آخر یا نقاب از چهره آنها افتاد یا اینکه
در مسیری قرار گرفتند که دیگر حنای آنها رنگی ندارد. دیری نخواهد گذشت که
با شناخت درستتر معیار نفوذ و نفوذی، دیگر کمتر صدای بلند و عربده مدعیان
سینهچاک نظام و کشور را بشنویم.