اگر در سالهای گذشته آب هیرمند وارد ایران شده؛ فقط و فقط بخاطر سیلابها بوده است. یعنی آبی که افغانستان نتوانسته آن را کنترل بکند و آب به طرف مرز ایران روانه گشته است. در این دو سال اما با احداث سدها و کانالهای انحرافی که آب را در موقع سر ریز به هامون گودزره میبرد.حتی آن آبهای سرریز از سیلاب هم به سمت استان سیستان بلوچستان نمیرود.
محسن روحی صفت
کارشناس مسائل بین الملل
اگر در سالهای گذشته آب هیرمند وارد ایران
شده؛ فقط و فقط بخاطر سیلابها بوده است. یعنی آبی که افغانستان نتوانسته
آن را کنترل بکند و آب به طرف مرز ایران روانه گشته است. در این دو سال اما
با احداث سدها و کانالهای انحرافی که آب را در موقع سر ریز به هامون
گودزره میبرد.حتی آن آبهای سرریز از سیلاب هم به سمت استان سیستان
بلوچستان نمیرود. عکسهای هوایی نشان میدهند که در مسیر منشأ آب تا مرز
ایران زمینهایی که پیشتر خشک بودند؛ به مزارعی سرسبز تبدیل شده اند. حتی
مواد مخدر هم در این مزارع کشت میشود. این نشان میدهد که تمام آب هیرمند
را دارند در این مزارع استفاده میکنند. در حال حاضر یک کانال انحرافی
تازهای در بند بخشآباد احداث کرده اند که دیگر هیچ آبی به سمت ایران
نیاید. پذیرفتن سفارت طالبان در ایران قطعا اشتباه بود. نه فقط در مسالهی
حق آبه بلکه در مسائل فرهنگی و تمدنی و حتی بشر دوستانه اینکار غلط بود.
وجود هشت میلیون مهاجر افغان در ایران و بیرون کردن مهاجرین افغان بسیار
زیادی توسط پاکستان و ترکیه نشان دهندهی چیست؟ اینکه مردم افغانستان از
طالبان ناراضی هستند و آن را نمیخواهند. چرا ما باید سفارت یک گروه اقلیت
در افغانستان را که هیچ حقوقی برای مردمش قائل نیست و آنها را رعیت خود
میداند بدون هیچ مذاکره و پیش شرطی در ایران بپذیریم. اصلا برای منفعت
خودمان نباید به این سادگی سفارت طالبان را می پذیرفتیم. همین چند روز پیش
یکی از مسوولین عالی رتبهی طالبان گفته بود که چرا باید زبان فارسی یاد
بگیریم اصلا فارسی به چه دردی میخورد؟ وقتی هم که قدرت گرفتند زبان پشتو
را زبان رسمی افغانستان کردند. مگر میراث تمدنی فرهنگ فارسی و زبان فارسی
کم چیزی است که همینطور مفت و رایگان بگذاریم یک اقلیت آن را نابود کند.
بسیاری از بزرگترین شخصیتهای فرهنگی تمدن فارسی از رودکی تا مولوی در همین
منطقه یعنی افغانستان امروزی زاده شدند. آنوقت ما میراث ارزشمند زبان و
تمدن فارسی را همینطور راحت تسلیم طالبان میکنیم. کسانی که در راس امور
هستند دید نظامی و امنیتی به همهی مسائل دارند نه دید تمدنی و فرهنگی.
آنوقت در همان مسائل امنیتی و نظامی هم دچار برداشتهای اشتباه و محاسبات
غلط هستند. این به این معنا نیست که الان باید با طالبان برای گرفتن حق
آبه بجنگند بلکه می بایست اهرمهای قدرت لازم را علیه طالبان حفظ میکردند
تا در چنین روزی توان چانهزنی داشته باشند. آقایان دید اشتباه و درک
نادرستی از این روابط دارند. تلقیشان از این مسائل اشتباه است. با ریش گرو
گذاشتن و خواهش و تمنا که کاری را نمیتوان پیش برد.هیچ کس با دولت
نیازمند معامله نمیکند. هیچ کس با دولتی که اظهار عجز و ناتوانی میکند
چانهزنی نمیکند. ما اگر از آب هیرمند بینیاز شدیم و توانستیم به
خوداتکایی در زمینهی آب برسیم آن وقت شاید یک روزی افغانستان در عوض گرفتن
امتیازاتی از شما، آب هیرمند را بگذارد به ایران هم سر ریز شود. در غیر
اینصورت هیچ راهی برای حل کردن مسالهی آب هیرمند وجود ندارد.هیچ ارادهای
برای حل کردن این بحران وجود ندارد. باید به مسوولان گفت هم آنقدر که
سرمایهگذاری در بخش نظامی مهم است، تشنگی و کمبود آب مردم یک استان هم
اهمیت دارد باید از الان برای آن فکری بکنند. منتها هیچ نیتی و هیچ عزمی در
این زمینه وجود ندارد. ما باید بنشینیم فکر کنیم تا ببینیم چطور میتوانیم
بدون آب هیرمند، آب سیستان و بلوچستان را تامین کنیم. اول از همه باید
طرحهایی ارائه دهیم که جلوی هدر رفت آب موجود در سیستان و بلوچستان را
بگیرد. من همین دیروز از زاهدان می آیم. آنجا دیدم پسماند عظیمی از آب
همینطور سرازیر شده و بیهدف میرود. پرسیدم این آب به کجا میرود به من
گفتند که پاکستان آن را تصفیه میکند و از آن استفاده میکند. متوجه منظورم
میشوید؟ پسماند همین آب موجود در سیستان و بلوچستان را پاکستان استفاده
میکند. الان لولههای آب این استان آنقدر قدیمی هستند که چهل درصد آب این
منطقه از طریق همین لولهها هدر میرود. چاه نیمههایی که وجود دارند نصف
آب موجود را با تبخیر شدن هدر میدهند.